محمدبن ابي بكر فرماندار دلاور امير مومنان (ع ) در سرزمين مصر

(زمان خواندن: 8 - 16 دقیقه)

محمدبن ابي بكر فرماندار دلاور امير مومنان (ع ) در سرزمين مصر

حجت الاسلام سيدتقي واردي
حضرت علي (ع) پس از خلافت , حاكمان و عاملان نالايق قبلي را بركنار و افرادي شايسته به جاي آنان منصوب كرد. در همين راستا « قيس بن سعد انصاري » را در ماه صفر سال 36 قمري به جاي « عبدالله بن ابي سرح » , به استانداري مصر منصوب و او را به آن ديار اعزام كرد.
هنگامي كه امام علي (ع) سرگرم دفع غائله عايشه و اصحاب جمل بود , معاويه بن ابي سفيان (حاكم طاغي و خود خوانده شام ) درصدد نفوذ در سياست هاي قيس بن سعد و جذب وي به سوي خود برآمد لذا با ارسال نامه هايي متعدد عملا وي و سرزمين مصر را هدف تيرهاي شيطاني خويش قرار داد.
« قيس بن سعد » با پاسخ هاي قاطع و اعمال رفتارهاي متناسب با ديپلماسي آن زمان , اميد معاويه را به ياس تبديل كرد , ولي تبادل نامه هاي متعدد ميان آن دو , شايعاتي مبني بر روابط و توافق هاي پنهاني آن دو , عليه قيس منتشر و شخصيت وي را مورد پرسش قرار داد.
اميرمومنان (ع) با اين كه به صداقت و وفاداري قيس , اعتماد كامل داشت , در عين حال براي حفظ شخصيت و منزلت وي از يك سو و اجابت درخواست هاي ياران نزديك خود مبني بر عزل او از استانداري مصر از سوي ديگر , به ناچار تصميم گرفت به جاي قيس , محمدبن ابي بكر را به اين مقام منصوب نمايد. به همين خاطر او را كه جواني انقلابي , متعهد و مبارز بود به مصر اعزام كرد . (11 )
متن حكم امير مومنان (ع) و توصيه هاي او در امر زمامداري و كشورداري به محمدبن ابي بكر , بدين قرار است :
« هذا ما عهد عبدالله علي اميرالمومنين , الي محمدبن ابي بكر حين ولاه مصر. امره بتقوي الله و طاعته في خاص امره و عامه , سره و علانيته , و خوف الله و مراقبته في المغيب و المشهد و باللين للمسلم و الغلظه علي الفاجر و انصاف المظلوم , و التشديد علي الظالم و العفو عن الناس و الاحسان (اليهم ) ما استطاع , فان الله يجزي المحسنين و يثيب المصلحين و امره ان يلين حجابه و يفتح بابه و يواسي بين الناس في مجلسه و وجهه و نظره و ان يحكم بالعدل و يقيم القسط ولايتبع الهوي و لاياخذه في الله لومه لائم و كتب عبيدالله بن ابي رافع . » (12 )
محمدبن ابي بكر , پس از دريافت حكم از عراق عازم مصر شد و بر قيس بن سعد انصاري وارد و حكم امير مومنان (ع) را بر او عرضه نمود و حكومت سرزمين پهناور مصر و شمال آفريقا را برعهده گرفت .
شايان ذكر است كه قيس بن سعد , شوهر عمه محمدبن ابي بكر بود , زيرا فرسه بنت ابي قحافه , خواهر ابوبكربن ابي قحافه , همسر قيس بود. بدين جهت ميان قيس و محمدبن ابي بكر قرابت و نزديكي وجود داشت . لذا محمدبن ابي بكر علاقمند بود كه قيس بن سعد در كنارش بماند و با ياري و هم فكري وي در برابر توطئه هاي معاويه بن ابي سفيان ايستادگي نمايد , اما قيس بن سعد از اين كه افرادي پشت سر او فرافكني كرده , آزرده خاطر شد و در مصر نماند و به مدينه برگشت . پس از چند روز استراحت به سوي صفين رهسپار گرديد تا در ركاب اميرمومنان (ع) بر ضد سپاهيان معاويه بن ابي سفيان بجنگد . (13 )

موقعيت سرزمين مصر
كشور كنوني مصر با 997,739 كيلومتر مربع مساحت و با جمعيتي بالغ بر شصت و پنج ميليون نفر , واقع در شمال آفريقا و در جنوب شرقي درياي مديترانه است . در دوران گذشته , يكي از ايالت هاي مهم اسلامي به شمار مي آمد و در قرن پيش از اسلام , مقر حكومت و سلطنت فرعونيان بود. هنگام ظهور اسلام , يكي از ايالت هاي جنوبي امپراتوري روم شرقي به شمار مي آمد و « مقوقس » بر آن حكومت مي كرد. مقوقس عنوان رسمي حاكم بود , كه در اين سرزمين به نمايندگي از امپراتور روم شرقي حكمراني مي كرد و يكي از مقوقس هاي آن زمان , به نام « جريح بن ميني » در عصر رسول خدا(ص ) نامه اي از سوي آن حضرت دريافت نمود و با هداياي ارزشمندي به آن حضرت پاسخ داد . (14 )
اين سرزمين , در عصر خليفه دوم هنگام لشكركشي هاي مسلمين به اطراف و اكناف خاورميانه , به دست عمروبن عاص و زبيربن عوام گشوده شد و از آن زمان در سيطره مسلمانان قرار گرفت . (15 )
در عصر خليفه سوم (عثمان بن عفان ) , عمروبن عاص از حكومت آن عزل و برادر رضاعي خليفه , عبدالله بن ابي سرح به فرمانداري آن گماشته شد. ولي بعد از اعتراض سراسري مسلمانان بر ضد خليفه و كشته شدن وي توسط اهالي مبارز و عدالتخواه اين منطقه از مصر اخراج گرديد. مدتي محمدبن ابي حذيفه اداره آن را بر عهده گرفت . (16 ) تا اين كه قيس بن سعد از جانب اميرمومنان (ع) بر آن حكومت يافت .
اين سرزمين به خاطر موقعيت مهم استراتژيكي و واقع شدن در نقطه اتصال سه قاره آفريقا , آسيا و اروپا و عبور رود عظيم نيل از آن , از جايگاه مهمي براي خلافت اسلامي برخوردار بود. بدين جهت امير مومنان (ع) در مدت خلافت خويش , سه نفر از بهترين ياران خويش را به اين ايالت اسلامي منصوب كرد : قيس بن سعد , محمدبن ابي بكر و مالك اشتر. ليكن مالك اشتر پيش از رسيدن به مصر , به دست جاسوسان معاويه در « قلزم » و به قولي « در عريش » مسموم و به شهادت رسيد.
ثدشمني هاي معاويه با محمدبن ابي بكر
از وقتي كه محمدبن ابي بكر وارد مصر گرديد و حكومت آن ديار را برعهده گرفت , معاويه بن ابي سفيان درصدد جذب او به سوي خود و روي گرداني اش از امير مومنان (ع) برآمد. ولي با عكس العمل شديد محمدبن ابي بكر روبه رو گرديد. ميان معاويه و محمدبن ابي بكر چند نامه مبادله گرديد , اما لحن نامه هاي طرفين تند و تهديدآميز بود. در آغاز يكي از نامه هاي محمدبن ابي بكر به معاويه چنين آمده است :
« من محمدبن ابي بكر الي الغاوي معاويه بن صخر , سلام علي اهل طاعه الله ممن هو سلم لاهل و لايه الله . » (17 )
در آغاز نامه معاويه به محمدبن ابي بكر نيز آمده است :
« من معاويه بن ابي سفيان الي محمدبن ابي بكرالزاري علي ابيه , سلام علي من اتبع الهدي و تزود التقوي . » (18 )
گفتني است كه وقتي معاويه سرگرم جنگ با امير مومنان (ع) در نبرد صفين بود , فرصت چنداني براي پرداختن به مصر و توطئه عليه محمدبن ابي بكر نيافت . اما هنگامي كه جنگ صفين پايان يافت و طرفين به شهرهاي خويش برگشتند , معاويه توجه ويژه اي به مصر نمود و آن را در اولين رديف توطئه هاي خويش قرار داد , زيرا پيش از جنگ صفين به عمروبن عاص وعده داده بود در صورتي كه او در جنگ صفين حضور يابد و سپاه شام را در برابر حضرت علي (ع) ياري كند , وي را به حكومت مصر منصوب كند. معاويه مي خواست با اشغال سرزمين مصر , به وعده اش عمل كرده و آن را در اختيار عمروبن عاص قرار دهد. بدين جهت , توطئه ها و نقشه هاي گوناگوني براي تصرف مصر مطرح و دشمني هاي فزاينده اي عليه محمدبن ابي بكر بكار بست . لذا از يك سو سپاهي سنگين به فرماندهي عمروبن عاص به سوي مصر گسيل داشت و از سوي ديگر منافقان داخلي و هواداران عثمان مقتول در مصر را تقويت و آنان را در ضديت با خلافت حضرت علي (ع) و عامل وي در مصر , خط دهي و پشتيباني نمود.
بدين جهت منافقان داخلي پيش از رسيدن نيروهاي مهاجم شامي , صحنه را براي محمدبن ابي بكر تنگ و هر روز وي را با اعتراض ها وشورش هاي گوناگوني مواجه مي نمودند. محمدبن ابي بكر نيز با آنان برخورد و در جاهاي مختلف با آنان درگير و سركوبشان مي كرد و تلاش زيادي به عمل آورد تا پيش از رسيدن مهاجمان ستم پيشه شامي از شرارت ها و فتنه انگيزي هاي منافقان داخلي رهايي يابد و فرصت مناسبي به دست آورد تا اهالي مصر را بر ضد مهاجمان , آماده و مهياي دفاع گرداند.
انتصاب مالك اشتر به جاي وي
اميرمومنان (ع) پس از جنگ نهروان , قيس بن سعد را به حكومت آذربايجان و مالك اشتر نخعي را به حكومت بين النهرين به مركزيت نصيبين منصوب كرد , اما چون از اوضاع بحراني مصر و توطئه هاي فزاينده داخلي و خارجي بر ضد محمدبن ابي بكر با خبر گرديد , تصميم گرفت مالك اشتر نخعي را كه فرمانده اي كاردان و زبده عالم سياست و نبرد بود به جاي او بفرستد و محمد را در جايي آرام تر منصوب نمايد. بدين جهت مالك اشتر نخعي را به كوفه فرا خواند و با نوشتن عهدنامه معروف وي را به حكومت سرزمين مصر منصوب كرد.
معاويه از اين امر آگاه گرديد و جاسوسان و نفوذي هاي متعددي در سر راه مالك اشتر به كمين گذاشت و سرانجام اين فرمانده رشيد و بي بديل اميرمومنان (ع) را به دست يكي از نفوذي هاي خود مسموم و در ناحيه قلزم و يا عريش , غريبانه به شهادت رسانيد.
امام علي (ع) كه از شهادت مالك اشتر بسيار اندوهگين و متاثر شده بود , نامه اي به محمدبن ابي بكر نوشت و يادآوري كرد كه فرستادن مالك اشتر به جانب مصر , به خاطر عدم رضايت از محمدبن ابي بكر نبود , بلكه علت اين امر , توانايي بيشتر و قدرت بالاي مالك اشتر در خنثي كردن توطئه هاي معاويه و دشمنان داخلي بود.
آن گاه اميرمومنان (ع) به وي توصيه كرد كه به راه خويش در مبارزه با ستمگران و آشوب پيشگان ادامه دهد. آن حضرت در بخشي از نامه اش فرمود : « فاصحرللعدو , و شمرللحرب , و ادع الي سبيل ربك بالحكمه والموعظه الحسنه , و استعن بالله و استكفه يعنك و يكفك ان شاالله . » 19
ادامه درگيري با مخالفان اميرمومنان (ع)
محمدبن ابي ابكر پس از دريافت ماموريت مجدد خويش از امير مومنان (ع) به مبارزه بي امان خود با دشمنان ولايت و خلافت اسلامي ادامه داد. معاويه حرص و ولع عجيبي به مصر پيدا كرده بود و بنا به گفته بلاذري : « فلم يكن لمعاويه همه الامصر , و قد كان لا هلها هائبا . » 20
وي , عمروبن عاص را به حكومت مصر منصوب و وي را در راس شش هزار جنگجوي شامي روانه شمال آفريقا كرد و به هواداران عثمان مقتول و مخالفان اميرمومنان (ع) در مصر پيام فرستاد و آنان را مامور به ادامه درگيري و جنگ با محمدبن ابي بكر نمود تا سپاهيان شام به فرماندهي عمروبن عاص به آنان ملحق گشته و كار محمدبن ابي بكر را يك سره كنند.
محمدبن ابي بكر كه با بحران بزرگ داخلي و فشار خارجي مواجه شده بود نامه اي به مولايش اميرمومنان (ع) نوشت و از او تقاضاي نيروهاي كمكي و امكانات مالي نمود.
حضرت علي (ع) نيز با شهادت ياران عزيز و نزديكش جون عمار ياسر , اويس قرني و مالك اشتر نخعي احساس تنهايي مي نمود و از عدم هم كاري و هم ياري همه جانبه مردم رنج مي برد , در مسجد كوفه خطبه اي خواند و مردم را از وضعيت آشفته مصر با خبر گردانيد و از آنان خواست كه جهت كمك به محمدبن ابي بكر آماده حركت به جانب مصر گردند.
اهالي كوفه كه چند جنگ بزرگ و كوچك را پشت سرگذاشته بودند , احساس خستگي و خانه نشيني مي كردند و چندان پاسخ مثبتي به دعوت اميرمومنان (ع) ندادند , مگر عده اي اندك . امام علي (ع) آنان را به فرماندهي كعب بن مالك همداني , جهت كمك و ياري محمدبن ابي بكر به سوي مصر اعزام نمود.
شهادت جان سوز
فاصله شام تا مصر , بسيار كمتر از فاصله كوفه تا مصر است . بدين جهت نيروهاي شامي خيلي زودتر از نيروهاي كوفي وارد مصر شده و كار محمد بن ابي بكر را سخت كردند.
محمدبن ابي بكر بنا به فرمان حضرت علي (ع) سپاهي به استعداد دو هزار رزمنده به فرماندهي « كنانه بن بشر سكوني » براي نبرد با سپاهيان شامي اعزام كرد و پس از آن , دو هزار نفر ديگر را نيز به ياري آنان گسيل داشت . عمروبن عاص نيز « معاويه بن حديج سكوني » را كه هم طايفه « كنانه بن بشر سكوني بود. » در راس سپاهي به نبرد مصريان اعزام كرد و از آن پس پشت سر هم گروه هايي از شاميان را به ياري آنان مي فرستاد.
دو سپاه در مصر با يك ديگر درگير شده و بسياري از طرفين , كشته و زخمي گرديدند و در اين ميان , كنانه بن بشر سكوني , فرمانده مبارز و دلاور مصري به شهادت رسيد و باقي مانده مصريان پراكنده گرديدند.
محمدبن ابي بكر كه تمامي ياران و سربازان خود را به ياري كنانه فرستاده بود , در مركز اين ايالت , تنها مانده و با تعدادي اندك , نبرد بي امان خويش را ادامه داد و آن قدر جنگيد تا يكه و تنها شد و هيچ كس در كنار او باقي نماند. لذا براي گريز از دست دشمن جرار , به بيرون شهر گريخت تا مبادا در دست آنان اسير گردد.
اما « معاويه بن حديج » كه به شدت وي را تعقيب مي كرد , او را در خرابه اي يافت كه از شدت زخم و تشنگي در حال جان دادن بود. با همان وضع وي را اسير كرد و با غل و زنجير به سوي فسطاط ـ مقر فرماندهي عمرو بن عاص ـ منتقل نمود. عبدالرحمان بن ابي بكر كه از مخالفان اميرمومنان (ع) و از هواداران عثمان مقتول بود , در سپاه عمرو بن عاص به سر مي برد و چون از اسارت برادرش باخبر گرديد , به نزد عمروبن عاص رفت و از او تقاضا نمود كه از وي در گذشته و او را به قتل نرساند.
عمروبن عاص نيز پيامي به معاويه بن حديج رسانيد و از او خواست كه محمد را سالم به فسطاط بياورد , اما معاويه بن حديج سرباز زد و گفت : « قتلتم كنانه بن بشر و هو ابن عمي و اخلي عن محمد , هيهات هيهات , شما كنانه بن بشر را كه پسر عمويم بود , در ميدان نبرد كشتيد اما از من مي خواهيد كه محمد را رها كنم , هرگز هرگز. » محمدبن ابي بكر از شدت تشنگي درخواست جرعه اي آب نمود , ولي معاويه بن حديج با سنگ دلي و بي رحمي تمام , از آن امتناع نمود و در حالي كه محمد به شدت تشنه و بي رمق شده بود , به وي نزديك و سرش را از بدن جدا كرد. آن گاه سرش را به فسطاط نزد عمروبن عاص ارسال كرد تا او به شام نزد معاوين بن ابي سفيان بفرستد. سپس بدن مطهرش را در شكم حماري گذاشت و وحشيانه , آن را آتش زد و برگ سياه ديگري در پرونده جنايت كاري هاي خويش و سپاهيان معاويه بن ابي سفيان افزود.
اما آن سپاهي كه به ياري محمدبن ابي بكر از كوفه عازم مصر شده بودند , هنوز بيش از پنج فرسنگ از كوفه دور نشده بودند كه از قتل ناجوانمردانه وي و اشغال مصر به دست سپاهيان معاويه با خبر شده و به ناچار به سوي كوفه برگشتند21.
تاريخ شهادت جانگداز محمدبن ابي بكر , بنا به گفته مورخان و سيره نويسان , مصادف با نيمه جمادي الاولي , سال 38 قمري بود22.
بنا به گفته شيخ عباس قمي (ره ) , هم اينك در مصر قبري است كه منصوب به محمدبن ابي بكر است و در آن , بدن مطهرش دفن گرديده و يا در آن جا به شهادت رسيد. اين قبر شريف در آن جا مهجور است و اهل سنت , هنگامي كه به نزد قبر مي رسند , پشت به قبر او كرده و براي پدرش ابي بكر فاتحه مي خوانند . 23
اندوه مولا در شهادت يار فداكار
اميرمومنان (ع) با شنيدن خبر شهادت محمدبن ابي بكر , بسيار متاثر و اندوهگين شد و مردم كوفه را به خاطر كندي در كمك و ياري رساني به وي , سرزنش كرد.
آن حضرت درباره شهادت محمدبن ابي بكر , در ضمن خطبه اي فرمود : « الا ان محمدبن ابي بكر رحمه الله (قد) قتل , و تغلب ابن النابغه (يعني عمروبن العاص ) علي مصر. فعندالله نحتسب محمدا , فقد كان ممن ينتظر القضا و يعمل للجزا24.
در جاي ديگر فرمود : فقد كان (محمد) لي ربيبا و كان (من ) ابني اخي جعفر اخا و كنت اعده ولدا25
عبدالله بن جعفر طيار كه برادر مادري محمدبن ابي بكر بود , در اين باره روايت كرد : « لما جا علي بن ابي طالب (ع) مصاب محمد بن ابي بكر , حيث قتله معاويه بن حديج السكوني بمصر , جزع جزعا شديدا26.
همچنين از حضرت علي نقل گرديد كه آن حضرت فرمود : جزع و حزن ما بر محمد بن ابي بكر , به قدر شادي و سرور معاويه است و از زماني كه من وارد بر اين جنگ ( با معاويه ) شدم براي هيچ كشته اي به اندازه محمدبن ابي بكر ناراحت و محزون نشدم 27.
عكس العمل هاي متفاوت
پس از شهادت مظلومانه و سرافرازانه محمدبن ابي بكر , جهان اسلام شاهد عكس العمل هاي متفاوتي بود. از يك سو , معاويه و كاخ نشينان اموي در شام و اشغالگران مصر , اظهار شادماني كرده و فتح مصر را جشن گرفتند. از سويي ديگر هواداران خلافت اسلامي , ساير مسلمانان غيرت مند , صحابه كنار پيامبر(ص ) و وابستگان محمد بن ابي بكر ناراحت و غمگين شده و قاتلانش را نفرين كردند.
همچنين اسما بنت عميس , همسر اميرمومنان (ع) در شهادت فرزندش محمد بسيار ناراحتي و بي تابي مي كرد و حضرت علي (ع) وي را تسلي و دلداري مي داد.
امام محمدباقر(ع) درباره ايمان و اعتقادي قوي محمدبن ابي بكر و وفاداري او نسبت به اميرمومنان (ع) فرمود : « ان محمد بن ابي بكر بايع عليا عليه السلام علي البرائه من ابيه (ابوبكر بن ابي قحافه ) 28
علماي شيعه , وي را از اصحاب و از حواريون امام علي (ع) و از اعضاي اصلي شرطه الخميس (فداييان حضرت علي « ع » ) دانستند و در فضل و فضايلش سخنان زيادي بيان كردند.
مرحوم آيت الله خويي (ره ) ـ به نقل از رجال شناسان شيعه درباره اش فرمود : محمدبن ابي بكر , عده الشيخ في رجاله تاره في اصحاب رسول الله (ص ) , و اخري في اصحاب علي (ع) , قائلا : محمد بن ابي بكر بن ابي قحافه , وعده البرقي من اصحاب اميرالمومنين (ع) الذين كانوا من شرطه الخميس , و عده المفيد من اصفيا اصحاب علي (ع) تاره , و من السابقين المقربين منه (ع) اخري , و من الحواريين ثالثه 29.
_________________________________________________________
11 ـ بحارالانوار (علامه مجلسي ) . ج 33 , ص 533 , انساب الاشراف ـ ترجمه اميرالمومنين (ع) (بلاذري ) ص 294 و .310
12 ـ انساب الاشراف , ترجمه اميرالمومنين , ص .298
13 ـ همان و الدرجات الرفيعه ( سيدعلي بن معصوم ) . ص 340
14 ـ نك , مكاتيب الرسول « ص » (علي بن حسينعلي احمدي ) , ج .1
15 ـ تاريخ ابن خلدون , ج 1 , ص .526
16 ـ همان , ص .567
17 ـ انساب الاشراف , ترجمه اميرالمومنين (ع) ـ ص .299
18 ـ همان , ص .301
19 ـ همان , ص .303
20 ـ همان , ص .305
21 ـ همان , ص 306 و تاريخ ابن خلدون , ج 1 ص 616
22 ـ نك : وقايع الايام (شيخ عباس قمي ) , ص 249 , نقدالرجال (تفرشي ) . ج 4 ص 97 : التحرير الطاووسي (صاحب المعالم ) , ص .498
23 ـ وقايع الايام , ص .250
24 ـ انساب الاشراف , ترجمه اميرالمومنين (ع) ص .308
25 ـ همان , ص .309
26 ـ معجم رجال الحديث (آيت الله خويي ) ج 51 , ص .168
27 ـ وقايع الايام , ص .249
28 ـ اختيار معرفه الرجال (شيخ طوسي ) , ج 1 , ص .282
29 ـ معجم رجال الحديث , ج 51 , ص .241
به نقل از مجله پاسدار اسلام

پیوندها

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page