پشیمانی عمر بن سعد پس از عاشورا

(زمان خواندن: 7 - 14 دقیقه)

پشیمانی عمر بن سعد پس از عاشورا    

پس از حادثه عاشورا،عمر بن سعد از کربلا به کوفه بازگشت و به قصر دارالاماره نزد عبیدالله بن زیاد رفت. عبیدالله به او گفت:« فرمانی را که من درباره کشتن حسین برای تو نوشته بودم نزد من آر.»
عمر بن سعد گفت:« فرمان گم شده است.»
عبیدالله بن زیاد گفت:« باید آن فرمان را بیاوری! آن نامه را گذاشتم تا اگر زنان قریش به من اعتراض کنند، آن نامه عذر من باشد.»
آن گاه گفت:« به خدا سوگند، من به تو درباره حسین نصیحتی کردم که اگر سعد مرا مورد مشورت قرار داده بود حق او را ادا کرده بودم.»
عثمان بن زیاد (برادر عبیدالله بن زیاد) گفت:« راست می گوید. کاش فرزندان زیاد تا قیامت همه زن بودند و حلقه در بینی آنان آویخته بود و حسین کشته نمی‌شد. » عبیدالله بن زیاد انکار کرد.
عمر بن سعد از قصر دارالاماره بیرون آمد و گفت:« به خدا سوگند که هیچ کس زیانکارتر از من بازنگشته است. از عبیدالله فرمان بردم و نسبت به خدا نافرمانی و عصیان کردم، و رشته خویشاوندی خود را پاره ساختم.»
از آن پس مردم کوفه از ابن سعد کناره می‌گرفتند و بر هر گروهی که می‌گذشت، روی از او بر می‌گرداندند؛ چون به مسجد می رفت، مردم بیرون می رفتند و هر کس او را می دید دشنامش می‌داد. پس در خانه خود نشست تا کشته شد.
حمید بن مسلم می‌گوید:« وقتی عمر بن سعد از کربلا بازگشت، نزد او رفتم و حالش را جویا شدم.»
گفت:« از حالم مپرس، که هیچ مسافری بدتر از من به خانه بازنگشته است. خویشاوند نزدیکم را کشتم و گناه بزرگی مرتکب شدم.»
اِبْن‌ِ سَعْد، عمر بن‌ سعد بن‌ ابى‌وقّاص‌ مالك‌ بن‌ وهيب‌ بن‌ عبدمناف‌ ابن‌ زهرة بن‌ كلاب‌ بن‌ مرّة زهري‌ مدنى‌ معروف‌ به‌ ابن‌ سعد (مق 65 يا 66 يا 67ق‌/684 يا 685 يا 686م‌)، امير سپاه‌ عُبيدالله‌ بن‌ زياد در كربلا. تاريخ‌ تولد وي‌ به‌ درستى‌ روشن‌ نيست‌. برخى‌ نوشته‌اند كه‌ در زمان‌پيامبر اسلام‌(ص‌) و به‌ قولى‌ در سال‌ كشته‌ شدن‌ عمر بن‌ خطاب‌ (23ق‌/ 644م‌)، زاده‌ شده‌ است‌ (ابن‌ حجر، تهذيب‌، 7/451). با توجه‌ به‌ اينكه‌ به‌ گفتة طبري‌ (4/53) وي‌ در 17ق‌/638م‌ همراه‌ پدرش‌ سعد بن‌ ابى‌ وقاص‌ در فتح‌ عراق‌ شركت‌ داشته‌ و آن‌ زمان‌ نوجوان‌ بوده‌ و حتى‌ از طرف‌ پدرش‌ مأمور فتح‌ رأس‌العين‌ گرديده‌ است‌، بايد قول‌ اول‌ در تولد وي‌ درست‌ باشد. ابن‌ سعد از پدر خود سعد (عجلى‌، 357) و ابوسعيد خدري‌ روايت‌ كرده‌ است‌ (ابن‌ حجر، تهذيب‌، 7/450)، و كسانى‌ چون‌ ابراهيم‌ پسر وي‌، ابوبكر بن‌ حفص‌ نوة او، ابوالخطاب‌ بصري‌، قتادةبن‌ دعامة سدوسى‌، محمد بن‌ مسلم‌ بن‌ شهاب‌ زهري‌، ابواسحاق‌ سبيعى‌ همدانى‌، عمرو بن‌ عبدالله‌ از او روايت‌ كرده‌اند (ابن‌ ابى‌حاتم‌، 3/111؛ ابن‌ حجر، تهذيب‌، همانجا). عجلى‌ او را در شمار ثقات‌ آورده‌ است‌ (همانجا)، اما ابن‌ ابى‌ حاتم‌ رازي‌ (3/111-112) نقل‌ مى‌كند كه‌ يحيى‌ ابن‌ معين‌ گفته‌ است‌: چگونه‌ مى‌توان‌ قاتل‌ حسين‌ بن‌ على‌(ع‌) را ثقه‌ دانست‌؟ ابن‌ حجر ضمن‌ اينكه‌ در تقريب‌ (2/56) او را «صدوق‌» شمرده‌، در تهذيب‌ (7/451) نوشته‌ است‌ كه‌ محدثانى‌ كه‌ از عمر بن‌ سعد روايت‌ نقل‌ مى‌كرده‌اند مورد اعتراض‌ ديگر راويان‌ قرار مى‌گرفته‌اند. وي‌ در 37ق‌/657م‌، زمانى‌ كه‌ داستان‌ حكميت‌ ميان‌على‌(ع‌) و معاوية ابن‌ ابى‌ سفيان‌ در دومة الجندل‌ اتفاق‌ افتاد، در آنجا بود و پس‌ از مشاهدة اختلافات‌ ميان‌ سران‌ سپاه‌ على‌(ع‌) و معاويه‌، نزد پدرش‌ رفت‌ و او را تشويق‌ به‌ ادعاي‌ خلافت‌ كرد، اما پدرش‌ نپذيرفت‌ (طبري‌، 5/67). در 51ق‌/671م‌ به‌ درخواست‌ ابن‌ زياد به‌ همراه‌ كسان‌ ديگري‌ برضد حجربن‌ عدي‌ گواهى‌ داد كه‌ حجر به‌ فتنه‌انگيزي‌ برخاسته‌ و كافر شده‌ است‌. اين‌ گواهى‌ دستاويزي‌ براي‌ معاويه‌ شد تا حجر و يارانش‌ را در مرج‌ عذراء به‌ شهادت‌ برساند (همو، 5/269، 272-276). خوارزمى‌ به‌ نقل‌ از ابن‌ اعثم‌ كوفى‌ (در تاريخ‌ موجود ابن‌ اعثم‌ اين‌ موضوع‌ وجود ندارد، گويا نسخه‌اي‌ كه‌ در اختيار خوارزمى‌ بوده‌ با نسخه‌هاي‌ موجود اختلاف‌ داشته‌ است‌) مى‌گويد هنگامى‌ كه‌ حسين‌ بن‌ على‌(ع‌) به‌ علت‌ خودداري‌ از بيعت‌ با يزيد بن‌ معاويه‌ از مدينه‌ مهاجرت‌ كرد و به‌ مكه‌ پناه‌ برد، عمر بن‌ سعد امير (يا شايد امير الحاج‌) مكه‌ بود. و چون‌ تمايل‌ و استقبال‌ حجاج‌ خانه‌ خدا را از حسين‌(ع‌) مشاهده‌ كرد به‌ مدينه‌ رفت‌ و براي‌ يزيد نامه‌ نوشت‌ و او را از آمدن‌ حسين‌(ع‌) به‌ مكه‌ آگاه‌ ساخت‌ (1/190).
در 60ق‌/680م‌ آنگاه‌ كه‌ مسلم‌ بن‌ عقيل‌ نمايندة امام‌ حسين‌(ع‌) به‌ كوفه‌ رفت‌ تا از مردم‌ به‌ نفع‌ امام‌ بيعت‌ بگيرد، ابن‌ سعد نيز چون‌ برخى‌ از اشراف‌ كوفه‌ به‌ يزيد نامه‌ نوشت‌ و توصيه‌ كرد كه‌ اگر مى‌خواهد كوفه‌ از دستش‌ خارج‌ نشود، نعمان‌ بن‌ بشير حاكم‌ وقت‌ كوفه‌ را بركنار سازد (طبري‌، 5/356). مسلم‌ بن‌ عقيل‌ پس‌ از آنكه‌ به‌ دستور عُبيدالله‌ بن‌ زياد دستگير شد در مجلس‌ عبيدالله‌، پنهان‌ از ديگران‌ به‌ عمر بن‌ سعد وصيت‌ كرد، اما ابن‌ سعد وصيت‌ مسلم‌ را براي‌ عبيدالله‌ بازگو كرد و به‌ مسلم‌ خيانت‌ ورزيد (دينوري‌، 241). شهرت‌ ابن‌ سعد در تاريخ‌ اسلام‌ بيشتر به‌ دليل‌ شركت‌ وي‌ در واقعة خونين‌ كربلاست‌ كه‌ در آن‌ امام‌ حسين‌(ع‌) و يارانش‌ شهيد شدند. اين‌ حادثه‌ ابن‌ سعد را جزو چهره‌هاي‌ منفور تاريخ‌ درآورد.
پس‌ از آمدن‌ عُبيدالله‌ بن‌ زياد به‌ كوفه‌، ابن‌ سعد كه‌ به‌ حكومت‌ ري‌ و دَسْتبى‌ (معرب‌ دشتپى‌، دشتى‌ پهناور ميان‌ ري‌ و همدان‌ كه‌ بعدها به‌ قزوين‌ ملحق‌ گرديد: ابن‌ فقيه‌، 282-283) منصوب‌ و به‌ سركوبى‌ شورش‌ ديلميان‌ مأمور شده‌ بود (همو، 253) با 4 هزار سپاهى‌ در بيرون‌ كوفه‌ اردو زده‌ و آماده‌ حركت‌ به‌ سوي‌ ري‌ بود، اما خبر حركت‌ امام‌ حسين‌(ع‌) به‌ سوي‌ كوفه‌، عبيدالله‌ بن‌ زياد را واداشت‌ تا ابن‌ سعد را براي‌ مقابله‌ با امام‌ به‌ كربلا بفرستد. وي‌ ابتدا از اين‌ كار سرباز زد، اما وقتى‌ عبيدالله‌ بن‌ زياد او را تهديد كرد كه‌ يا بايد به‌ مقابله‌ با حسين‌(ع‌) برود و يا فرمان‌ حكومت‌ را بازپس‌ دهد، ابن‌ سعد مأموريت‌ جديد را پذيرفت‌ و با سپاهيان‌ تحت‌ امر خود (بلاذري‌، 3/176-177) به‌ سوي‌ كربلا حركت‌ كرد و روز جمعه‌ دوم‌ يا سوم‌ محرم‌الحرام‌ 61ق‌/680م‌ وارد كربلا شد و قرة بن‌ قيس‌ حنظلى‌ را به‌ نزد امام‌ حسين‌(ع‌) فرستاد تا از امام‌ بپرسد كه‌ براي‌ چه‌ به‌ عراق‌ آمده‌ است‌؟
امام‌ در جواب‌ پاسخ‌ داد كه‌ مردم‌ كوفه‌ از من‌ دعوت‌ كرده‌اند، از اين‌ روي‌ به‌ عراق‌ آمده‌ام‌، حال‌ اگر نمى‌خواهند بر مى‌گردم‌.
ابن‌ سعد پاسخ‌ امام‌ را به‌ عبيدالله‌ نوشت‌، اما اطرافيان‌ عبيدالله‌ مانند شمر بن‌ ذي‌الجوشن‌ و ديگران‌ كه‌ طرفدار جنگ‌ با امام‌ حسين‌(ع‌) بودند، عبيدالله‌ را از نشان‌ دادن‌ نرمش‌ در مقابل‌ امام‌ منع‌ كردند و عبيدالله‌ براي‌ ابن‌ سعد كه‌ ابتدا مى‌خواست‌ اين‌ موضوع‌ را با صلح‌ فيصله‌ دهد، نوشت‌ كه‌ يا با حسين‌(ع‌) جنگ‌ كند و يا فرماندهى‌ سپاه‌ كوفه‌ را به‌ شمر بن‌ ذي‌الجوشن‌ واگذارد (همو، 3/177-187، 411- 415؛ طبري‌، 5/409-417؛ مفيد، 434-439)، اما ابن‌ سعد در پاسخ‌ اين‌ نامه‌ به‌ شمر گفت‌ كه‌ او خود امير سپاه‌ خواهد بود و با حسين‌(ع‌) جنگ‌ خواهد كرد. آنگاه‌ براي‌ آنكه‌ نشان‌ دهد در عزم‌ خود در جنگ‌ با امام‌ راسخ‌ است‌، نخستين‌ تير را به‌ سوي‌ حسين‌(ع‌) و يارانش‌ رها كرد (طبرسى‌، 239). او پس‌ از شهادت‌ امام‌ حسين‌(ع‌) و يارانش‌ دستور داد كه‌ بر بدن‌ آنان‌ اسب‌ بتازند (بلاذري‌، 3/204) و در 12 محرم‌الحرام‌ پس‌ از دفن‌ اجساد كشته‌هاي‌ سپاه‌ خود با خاندان‌ حسين‌(ع‌) كه‌ اسير شده‌ بودند، به‌ سوي‌ كوفه‌ حركت‌ كرد (همو، 3/206-207) و هنگامى‌ كه‌ به‌ نزد عبيدالله‌ بن‌ زياد به‌ كوفه‌ رفت‌، عبيدالله‌ از او خواست‌ تا نامة وي‌ را پس‌ بدهد. ابن‌ سعد گفت‌ آن‌ نامه‌ از بين‌ رفته‌ است‌ و عبيدالله‌ گفت‌ كه‌ آن‌ را از تو خواهم‌ گرفت‌ (طبري‌، 5/467).
ابن‌ سعد كه‌ ديگر دستش‌ از همه‌جا كوتاه‌ شده‌ بود حالت‌ خويش‌ را چنين‌ وصف‌ كرده‌ است‌: هيچ‌كس‌ بدتر از من‌ به‌ خانة خويش‌ باز نگشت‌، زيرا از اميري‌ فاجر و ظالم‌ اطاعت‌ كرده‌ و عدالت‌ را پايمال‌ و قرابت‌ را قطع‌ كرده‌ام‌ (بلاذري‌، 3/211).
ابن‌ سعد به‌ هنگام‌ قيام‌ سليمان‌ بن‌ صُرَد خزاعى‌ كوفى‌ به‌ خونخواهى‌ از قاتلان‌ امام‌ حسين‌(ع‌) در 65ق‌/684م‌ از بيم‌ كشته‌ شدن‌ به‌ دست‌ مردم‌ شبها در دارالاماره‌ مى‌خوابيد (طبري‌، 5/587) و آنگاه‌ كه‌ مختار بن‌ ابى‌ عُبيدة ثقفى‌ در 66ق‌/685م‌ به‌ خونخواهى‌ آن‌ حضرت‌ قيام‌ كرد و بر كوفه‌ مسلط شد همراه‌ با محمد بن‌ اشعث‌ كه‌ او نيز از شركت‌كنندگان‌ اصلى‌ جنگ‌ كربلا بود، فرار كرد (دينوري‌، 298)، اما به‌ وقت‌ خروج‌ مردم‌ كوفه‌ برضد مختار، به‌ كوفه‌ بازگشت‌ و با ديگر سران‌ مخالف‌ مختار، رهبري‌ مردم‌ را به‌ دست‌ گرفت‌، ولى‌ با شكست‌ كوفيان‌ بار ديگر از كوفه‌ گريخت‌ و به‌ سوي‌ بصره‌ حركت‌ كرد تا به‌ مَصعب‌ بن‌ زبير پناهنده‌ شود. مختار يكى‌ از فرماندهان‌ خود را به‌ نام‌ ابوقلوص‌ شبامى‌ به‌ تعقيب‌ آنان‌ فرستاد. وي‌ ابن‌ سعد را دستگير كرده‌ به‌ نزد مختار آورد و ابن‌ سعد و پسرش‌ حفص‌ كه‌ او نيز در مجلس‌ مختار بود به‌ دستور مختار كشته‌ شدند و وي‌ پس‌ از آتش‌ زدن‌ بدن‌ آنان‌ سرهاي‌ آن‌ دو را براي‌ محمد بن‌ حنفيه‌ به‌ مدينه‌ فرستاد  اما در روايتى‌ ديگر آمده‌ است‌ كه‌ ابتدا مختار، ابن‌ سعد را به‌ شفاعت‌ عبدالله‌ ابن‌ جَعدة بن‌ هُبيرة مخزومى‌ امان‌ داد ، زيرا خواهر مختار يا به‌ قولى‌ دختر مختار همسر عمر بن‌ سعد بود (همانجا)، اما پس‌ از اعتراض‌ محمد بن‌ حنفيه‌ به‌ مختار، وي‌ به‌ يكى‌ از فرماندهان‌ سپاه‌ خويش‌ دستور داد تا ابن‌سعد را در خانه‌اش‌ دستگير كرده‌ سر از تنش‌ برگيرد. چون‌ سر عمر را به‌ مجلس‌ مختار آوردند، پسر وي‌ حفص‌ را كه‌ نزد مختار بود، نيز به‌ قتل‌ رساندند (ابن‌ عبدربه‌،
_____________________________________________
 ابن‌ ابى‌ حاتم‌ رازي‌، عبدالرحمان‌، الجرح‌ و التعديل‌، حيدرآباد دكن‌، 1372ق‌/ 1952م‌؛ ابن‌ حجر، احمد، تقريب‌ التهذيب‌، به‌ كوشش‌ عبدالوهاب‌ عبداللطيف‌، بيروت‌، 1395ق‌/1975م‌؛ همو، تهذيب‌التهذيب‌، حيدرآباد دكن‌، 1325ق‌/1907م‌؛ ابن‌ عبدربه‌، احمد، عقدالفريد، به‌ كوشش‌ احمد امين‌ و ديگران‌، بيروت‌، 1402ق‌/1982م‌؛ ابن‌ فقيه‌، احمد، مختصر البلدان‌، ليدن‌، 1302ق‌/1885م‌؛ بلاذري‌، احمد، انساب‌ الاشراف‌، به‌ كوشش‌ محمدباقر محمودي‌، بيروت‌، 1397ق‌/1977م‌؛ خوارزمى‌، موفق‌، مقتل‌ الحسين‌، به‌ كوشش‌ محمد سماوي‌، قم‌، 1376ق‌/1957م‌؛ دينوري‌، احمد، الاخبار الطوال‌، به‌ كوشش‌ عبدالمنعم‌ عامر و جمال‌الدين‌ شيال‌، بغداد، 1379ق‌/ 1959م‌؛ طبرسى‌، فضل‌، اعلام‌ الوري‌، به‌ كوشش‌ على‌اكبر غفاري‌، بيروت‌، 1399ق‌/ 1979م‌؛ طبري‌، محمد، تاريخ‌، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهيم‌، بيروت‌، 1960- 1968م‌؛ عجلى‌، احمد، تاريخ‌الثقات‌، به‌كوشش‌ عبدالمعطى‌ قلعجى‌، بيروت‌، 1405ق‌/ 1985م‌؛ مفيد، محمد، ارشاد، به‌ كوشش‌ محمدباقر بهبودي‌، تهران‌، 1351ش‌؛ يعقوبى‌، احمد، تاريخ‌، بيروت‌، 1379ق‌. على‌ رفيعى‌

پیوندها:

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page