فدك براى نسل زهرا
پيامبر صلى الله عليه وآله هنگام تحويل فدك به حضرت زهرا عليهاالسلام تصريح كردند كه اين را براى
فرزندان و نسل تو مى دهم كه به مردم احتياج نداشته باشند بخصوص به مردمى كه اينچنين نسبت به اهل بيت پيامبرشان اظهار محبت كردند!! وقتى فدك غصب شد حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: شما خوب مى دانيد كه اين فدك را پدرم براى فرزندانم به من بخشيده بود، و گويا تحمل ديدن آسايش خود و فرزندانم را نداريد؟
اگر فدك ملك تو بود...!
حضرت در خطابى به ابوبكر فرمودند: اگر اين فدك ملك تو بود و من آنرا از تو طلب مى كردم بر تو لازم بود كه آنرا به من بدهى! اكنون كه ملك من است مى خواهى از من بگيرى؟!
فقط فدك را داشتيم!
در مواردى اميرالمؤمنين عليه السلام به اين مطلب اشاره كرده اند كه مگر ما چند مورد ملك و مال دنيا داشتيم كه شما اين يكى را غصب كرديد تا بقيه براى ما بماند؟! آيا اين زشت نيست كه در زير آسمان فقط يك فدك از آن ما بود، و گويا چشمان بخيل شما همگى به آن دوخته بود كه آنرا هم از ما بگيريد و خيالتان راحت شود؟!
دفاع از عزيزان هر قوم
بين هر قوم و ملتى احترام به عزيزانشان كه مورد توجه عمومى هستند الزامى است و اگر كسى كوچكترين اهانتى به آن مقام نمايد همه خود را موظف به دفاع مى دانند. تعجب حضرت زهرا عليهاالسلام از اين همه قدردانى و احترام نسبت به تنها يادگار پيامبر و عزيزترين مردم نزد آنحضرت بود كه واقعاً چه محبتى مى كردند و چگونه درياهاى عطوفت خود را نسبت به او نشان مى دادند!!! مطالبى كه در اين باره حضرت فرموده اند چنين است:
بى اعتنايى فوق العاده
در حاليكه حوادث خونبار يكى پس از ديگرى براى خاندان رسالت پيش مى آمد و هر روز مصيبت تازه اى بدست غاصبان براى عزيز رسالت بپا مى شد، مردم به گونه اى مهر سكوت بر لب زده بودند و بى اعتنايى مى نمودند كه گويى كار مهمى واقع نمى شود و مسئله ى مهمى رخ نداده است. حضرت به شدت اين حالت مردم را مورد حمله قرار دادند كه: «ما هذِهِ الْغَميزَةُ في حَقّي وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلامَتي»؟!
عجله ى مردم
اى كاش مردم به سكوت اكتفا مى كردند. آنكه تيغ بر دل مى كشيد عجله و سرعت مردم در كمك به غاصبين بود. گويا هر روز صبح منتظر عهد شكنى جديدى بودند و درصدد تغيير تازه اى در آنچه تا آن روز قبول داشتند. لذا حضرت فرمودند: «سَرْعانَ ما اَحْدَثْتُمْ وَ عَجْلانَ ذا اِهالَة».
گويا چشم پيامبر را دور ديده اند!
براى آنكه مردم شرم كنند و در حركت خود تجديد نظر اساسى نمايند، حضرت با غضب به مردم فرمود: «اَتَقُولُونَ ماتَ مُحَمَّد»؟! معناى اين سخن اين بود كه آيا واقعاً تا پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت همه چيز را تمام شده مى انگاريد؟!
نكند منتظر رحلت و از دنيا رفتن آنحضرت بوديد؟ پيداست كه در حضور پيامبر صلى الله عليه و آله جرأت چنين رفتارى را نداشتيد و اكنون كه چشم او را دور ديده ايد اينچنين جرأت پيدا كرده ايد! اين شرم آور نيست؟!
اجتماع بر غدر و مكر و حيله
نكته اى كه بسيار چشمگير بود اتفاق مردم بر باطل بود. منظره ى كار چنين بود كه عهدشكنى و بدعتگزارى و باطل مطرح مى شد و فوراً مردم بر آن متفق مى شدند و آن را اجرا هم مى كردند و اين مطلب هر روز تكرار مى شد. آيا بر سر حق هم مردم چنين اتفاقى مى كنند؟ آيا جاى تعجّب ندارد كه بر سر باطل مردم اينچنين يكدل و يكجا عمل كنند؟!
سكوت در حال قدرت
حضرت با اشاره به اينكه سكوت مردم در حال اعلا درجه ى قدرت بود و هر اقدامى را براحتى مى توانستند انجام دهند و دفاع از حضرت زهرا عليهاالسلام كار بسيار آسانى براى آنان بود، به شدت آنان را مورد انتقاد قرار دادند و فرمودند: «وَ لَكُمْ طاقَةٌ بِما اُحاوِلُ وَ قُوَّةٌ عَلى ما اَطْلُبُ وَ اُزاوِلُ»!
ترس از عاقبت ظلم
يكى از نكات مسلَّم در فدك آهِ مظلومى بود كه جز خداوند پناه نداشت، و اين همان است كه بايد ترسيد و انتقام پروردگار را منتظر بود. حضرت زهرا عليهاالسلام به چندين تعبير اين مطلب را به مردم گوشزد كردند:
خدا شاهد و ناظر است
آنگاه كه بشر سركش مى شود و عنان كار را به دست هوى و هوس مى سپرد، فقط شاهد بودن پروردگار مى تواند نهيبى بر پيكر فكرش باشد. حضرت زهرا عليهاالسلام با كلمه ى «فَبِعَيْنِ اللَّه...» مردم را متوجه كردند كه آنچه انجام مى دهيد خدا شاهد است و مى بيند.
من دختر ترساننده از عذابم
حضرت زهرا عليهاالسلام بعنوان ترساندن مردم از عذاب الهى و اينكه اگر پيامبر صلى الله عليه و آله بود شما را از عذاب مى ترسانيد و من دختر همان پيامبرم تعبيرى تكان دهنده بكار بردند و فرمودند: «اَنَا ابْنَةُ نَذيرٍ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَديدٍ».
شكايت به خدا و رسول مى برم
آنگاه حضرت سخن حقى از نظر عقيدتى و حقوقى فرمود، و اتمام حجت نهايى را به ميان آورد به اين معنى كه: اكنون كه مى خواهيد زور بگوئيد و هيچ سخن حقى را نمى پذيريد، يك راه بيشتر نمانده و آن اينكه شكايت شما را به پيشگاه خدا و رسول ببرم.
وعده به قيامت
سخن آخر حضرت عليهاالسلام اين بود كه وعده ى ما به قيامت باشد كه قاضى آن خداوند و مدافع من پيامبر صلى الله عليه و آله است و خداوند حكم مظلوميت مرا براى همه بيان خواهد كرد.
اين بود جمع بندى و خلاصه اى از مراحل اتمام حجت حضرت زهرا عليهاالسلام در مسئله ى فدك كه به صور مختلف بيان كردند تا راه هرگونه تشكيك بسته باشد.
درباره ى سند و متن و كتابشناسى فدك
مجموعه وقايعى كه از آنها بعنوان ماجراى فدك ياد مى شود در يك پرونده ى بزرگ علمى در طول تاريخ حفظ شده و اينك پس از هزار و چهارصد سال پيش روى ماست. تاريخچه ى فرهنگى فدك حامل اسناد مكتوب ماجراست كه در سه جنبه قابل باز بينى است: كتابشناسى، اسناد و منابع، متون ناقل خطبه.
كتابشناسى فدك
مسئله ى فدك در سه جنبه تأليفات دارد: اسناد، متون، مسائل كلامى. كتابهايى كه مربوط به اسناد و مدارك فدك و خطبه ى آن هستند شامل اسناد خطبه ى كامل و يا بخشى از آن و منابع فرازهاى مختلف تاريخ فدك و نيز بحثهاى رجالى در اسناد هستند. كتابهايى كه مربوط به متن خطبه هستند گاهى متن كامل خطبه را نقل كرده اند و گاهى قسمتى از آن را آورده اند. همچنين شرح و تفسير خطبه از مواردى است كه كتب متعددى درباره ى آن تأليف شده است.
قسمت اعظم كتبى كه درباره ى فدك تأليف شده درباره ى مسائل كلامى و بحثهاى استدلالى آن است كه اضافه بر آنچه خود حضرت فرموده، در طول تاريخ نيز اين
بحث از دو طرف ادامه يافته و دشمنان فاطمه عليهاالسلام بعنوان دفاع از غاصبين اول مطالب ديگرى ذكر كرده اند، و طبعاً علماى شيعه بعنوان دفاع از حريم عصمت به مقابله با آنان پرداخته اند.
موضوع كتابهاى تأليف شده
مسئله ى فدك از ديدگاه تاريخى در منابع شيعه و اهل سنت بصورت مفصلى ارائه شده، و از همين جا به بحثهاى رجالى و سندى نيز كشيده شده است. حفظ و مقابله و تنظيم متن كامل خطابه ى حضرت نيز از قرن اول تا كنون مورد وجه بوده و به دقت پيگيرى شده است.
در ديدگاه اعتقادى، از آنجا كه در فدك بحث بر سر اثبات نتايج ماجراست كه به غضب حضرت زهرا عليهاالسلام و اذيت آنحضرت منتهى مى شود و نتيجه ى آن رويارويى با ذات الهى و كفر است، لذا بحثهاى كلامى شديدى در زمينه ى فدك در گرفته است.
با اينكه طرفداران دشمن فاطمه عليهاالسلام جعليات بسيارى بر آنچه خود آنها گفتند اضافه كرده اند و بگونه اى از غاصبين دفاع كرده اند كه حتى خود آنها بدان راضى نمى شوند، ولى با اين همه نتوانسته اند ذره اى از شدت جنايت بكاهند، چرا كه فاطمه عليهاالسلام خود در اول اين مسير كار دشمن را يكسره كرده، و اينان تلاش مذبوحانه اى در راه احياى سخنان مُرده ى دشمن مى كنند.