در قرآن كريم و روايات اهل بيت(عليهم السلام) مطالب بسيارى درباره زهد و وارستگى و قناعت و عزت نفس بيان شده است. هم چنين در كتابهاى اخلاقى ما، مخصوصاً كتابهايى كه بيش تر جنبه روايتى دارد، بحثهاى فراوانى در اين باره وجود دارد. نكتهاى كه در اين جا هست اين است كه در اين گونه موارد معمولاً فقط يك بُعد قضيه مطرح و تبيين مىگردد، لذا وظيفه علما و فقها، يعنى كسانى كه دين شناس و آشنا به كلمات اهل بيت(عليهم السلام) و مبانى اسلام هستند، اين است كه به ساير ابعاد نيز توجه نموده و با بررسى آنها نظر اسلام و اهل بيت(عليهم السلام) را در موارد خاص بيان كنند.
يك مسأله اين است كه توجه انسان نبايد معطوف به امور مادى و زودگذر دنيا باشد؛ يعنى تعلقاتش متمركز در شهوات و لذات زودگذر دنيا نباشد، بلكه بايد دورانديش و آخرت گرا و داراى همّتى بلند بوده، متوجه اين مطلب باشد كه زندگى دنيا چند روزى بيش نيست و زندگى ابدى و حقيقى در عالم ديگر است. بر اساس اين بينش است كه انسان همه زندگى دنيا، نه تنها آنچه نصيب او مىشود، بلكه تمام نعمتهايى را كه در اين جهان هست، نسبت به عالم آخرت پشيزى به حساب نمىآورد؛ زيرا در نظر او، دنيا محدود و متناهى و عالم آخرت نامحدود و نامتناهى است و روشن است كه بين متناهىونامتناهى هيچ نسبتى وجود ندارد؛ حتى اگر بگوييم نسبتِ متناهى با نامتناهى به اندازه يك چشم برهم زدن مىباشد، باز هم زياد گفته ايم. اگر همه عمر دنيا را از ابتدا تا انتها، اعم از آنچه در كره زمين و كرات ديگر منظومه شمسى و نيز ساير كهكشانها است ـ كهكشانهايى كه گاهى ميلياردها سال نورى با ما فاصله دارند ـ با زندگى آخرت مقايسه كنيم هيچ نسبتى بين آنها نمىيابيم؛ چراكه در هر حال مقايسه محدود با نامحدود است. اگر وضع عمر همه دنيا در مقايسه با آخرت اين گونه است، وضعيت عمر محدود صد ساله انسان معلوم است كه چيست! اين بينشى است كه اديان الهى و پيامبران خدا به انسان ارائه مىدهند.
آنچه درباره ناچيز بودن دنيا ذكر شد، مبتنى بر يك بينش عميق علمى، فلسفى و اعتقادى است و چنين اقتضايى دارد كه انسان نسبت به دنيا و زخارف آن سر سوزنى دل بستگى پيدا نكند.
عدم دل بستگى به دنيا
- بازدید: 809