48 «فَلَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا لَوْ لا أُوتِىَ مِثْلَ ما أُوتِىَ مُوسى أَ وَ لَمْ يَكْفُرُوا بِما أُوتِىَ مُوسى مِنْ قَبْلُ قالُوا سِحْرانِ تَظاهَرا وَقالُوا إِنّا بِكُلٍّ كافِرُونَ»
 
ترجمه :
48. پس چون آمد آن ها را حق از نزد ما، گفتند: چرا به او داده نشد مثل آنچه به موسى داده شده بود؟ آيا اين ها كافر نشدند به آنچه به موسى داده شده از پيش؟ گفتند: آنچه موسى آورده و آنچه تو آورده اى هر دو سحر بوده كه اظهار مى كرديد و گفتند: محققاً ما به كل اين دو كافر هستيم[1] .
   
تفسير :
(فَلَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا) ظاهراً مرجع ضمير «هُمْ» در (فَلَمّا جاءَهُمُ) كفار قريش و مشركين هستند به قرينه جمله اخيره نه يهود، چنانچه بعضى گفتند با كفارى كه از يهود اتخاذ كردند و مراد از «حق» قرآن مجيد و رسالت حضرت خاتم و ساير معجزات آن حضرت كه دين مقدس اسلام است كه (مِنْ عِنْدِنا) از جانب پروردگار آمده.
 
[مشركان با وجود معجزات هم ايمان نمى‌آورند]
(قالُوا) اين مشركين و كفار قريش [گفتند]: (لَوْ لا أُوتِىَ مِثْلَ ما أُوتِىَ مُوسى) مثل عصا و يد بيضاء و انفلاقِ بَحْر[2]  و انشقاقِ حَجَر و خُروجِ مَاء از سنگ[3]  و بلعِ [سحرِ] سحره فرعون و امثال اين‌ها، نه اينكه اين‌ها را معتقد باشند مثل يهود يا از يهود اخذ كرده باشند، بلكه از قرآن كه خودت خبر مى‌دهى چرا خودت ]چنين معجزاتى[ نمى‌آورى.
(أَ وَ لَمْ يَكْفُرُوا بِما أُوتِىَ مُوسى مِنْ قَبْلُ) اين‌ها كه موسى را هم قبول ندارند و معجزات او را هم معتقد نيستند (قالُوا سِحْرانِ تَظاهَرا) هم كارهاى موسى سحر بود كه اظهار كرد و هم معجزات تو سحر است كه اظهار مى‌كنى.
(وَ قالُوا إِنّا بِكُلٍّ كافِرُونَ)، نه موسى نه عيسى نه پيغمبر اسلام و نه انبياى سلف [هيچ كدام واقعيت ندارند و] تمام دروغ و افتراست، چنانچه گفتند: (إِنْ هذا إلّا أَساطِيرُ الاَْوَّلِينَ)[4]  و بسيار ديگر از آيات تقريباً نُه آيه.

___________________________________________________

[1] .  ترجمه ديگر: پس چون حق از جانب ما بر ايشان آمد، گفتند: چرا نظير آنچه به موسى داده شد، به او داده نشده است ؟ آيا به آنچه قبلاً به موسى داده شده كفر نورزيدند؟ گفتند :دو ساحر با هم ساخته‌اند و گفتند: ما همه را منكريم.
[2] .  گشوده شدن دريا بر روى قوم بنى‌اسرائيل.
[3] .  شكسته شدن سنگ وجوشيدن دوازده چشمه آب از آن.
[4] .  اين كتاب چيزى جز افسانه‌هاى پيشينيان نيست. سوره انعام: آيه 25 و انفال: آيه 31.

نوشتن دیدگاه