قال على بن موسى الرضا (عليه السلام ):
(اليه يصعد الكلم الطيب )(1)
قول لا اله الا الله محمد رسول الله على ولى الله وخليفته محمد رسول الله حقا وخلفاءه وخلفاء الله (والعمل الصالح يرفعه (2)) علمه فى قلبه بان هذا صحيح كما قلته بلسانى .(3)
امام رضا (عليه السلام ) در مورد تبيين حيات طيبه در تفسير آيه شريفه (سخنان پاكيزه به سوى خدا صعود مى كند) فرمود:
مراد از سخنان پاكيزه ، سخن ((لا اله الا الله ))، ((محمد رسول الله ))، ((على ولى الله )) است و اينكه حضرت على (عليه السلام ) جانشين و خليفه به حق پيامبر است و جانشينان آن حضرت خليفه هاى خداوند هستند، و مراد از (عمل شايسته را خدا بالا مى برد).
علم او در دلش مى باشد يعنى نيت اوست به اينكه اين مرام درست است چنان كه آن را به زبان گفته ام .
لما وافى ابوالحسن الرضا (عليه السلام ) نيسابور فاراد ان يرحل منها الى الماءمون اجتمع اليه اصحاب الحديث فقالوا: يابن رسول الله ترحل عنا ولا تحدثنا بحديث نستفيده منك وكان قد قعد فى العمارية فاطلع راءسه وقال سمعت ابى موسى بن جعفر يقول سمعت ابى جعفربن محمد يقول سمعت ابى محمدبن على يقول سمعت ابى على بن الحسين يقول سمعت ابى الحسين بن على يقول سمعت ابى اميرالمؤ منين على بن ابيطالب يقول سمعت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم ) يقول سمعت جبرئيل يقول سمعت الله عزوجل يقول : ((لا اله الا الله )) حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى ، فلما مرت الراحلة نادى بشروطها وانا من شروطها.(4 )
حضرت امام رضا (عليه السلام ) در مسير مسافرت مرو وارد نيشابور شد و قصد رفتن به نزد مامون داشت ، اصحاب حديث خدمت او گرد آمدند، عرض كردند: اى پسر پيامبر! از شهر ما مى روى و حديثى براى ما روايت نمى كنى كه از آن بهره مند شويم ؟
حضرت (عليه السلام ) كه در عمارى نشسته بود، سر خود را از محمل بيرون كرد، فرمود:
از پدرم موسى بن جعفر (عليه السلام ) شنيدم كه فرمود: از پدرم حضرت صادق (عليه السلام ) شنيدم و همچنين از آباء گرامى خود يكايك نام برد تا به حضرت على (عليه السلام ) رسيد كه فرمود: از حضرت رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) شنيدم كه فرمود: از جبرئيل امين شنيدم كه گفت ، از ذات اقدس الهى شنيدم كه فرمود: ((لا اله الا الله )) دژ من است ، پس هر كس به دژ من وارد شود، از عذاب من ايمن خواهد بود، وقتى مركب به راه افتاد، حضرت على بن موسى الرضا (عليه السلام ) ندا داد كه كلمه توحيد با مقررات و شروطش قلعه الهى است و من از شرايط آن هستم .
جمله اى كه در اين روايت شايان توجه و دقت مى باشد، اين است كه امام هشتم (عليه السلام ) مى خواهد به اصحاب حديث و جامعه مسلمين بفهماند كه اقرار به كلمه توحيد هنگامى مى تواند به عنوان قلعه محكم شما را تحت مصونيت الهى قرار داده و نجات بخشد كه جامعه به دست حاكم راستين اسلامى اداره شد و حكومت ، حكومت حق باشد و مردم به تمام مقررات آن حكومت علاقه مند و وفادار باشند.
فرمايش امام هشتم (عليه السلام ) در روايت مذكور، نشانه ارتباط ولايت است با اصل توحيد. گويى هر دو با هم آميخته و هماهنگ است و اين ويژگى بزرگ جهان بينى اسلامى است كه توحيد آن حاكميت است و حاكميت آن ، توحيد.
___________________________________________________________________
1- سوره فاطر، آيه 10.
2- سوره فاطر، آيه 10.
3- مرآت العقول ، جلد 8، ص 102.
4- عيون اخبار الرضا، جلد 2، ص 135 - ثواب الاعمال ، ص 21.
الگوپذيرى
- بازدید: 663