عزم باز گشت !

(زمان خواندن: 6 - 11 دقیقه)

اينك امام در شرايط جديدى قرار گرفته است ورود سپاهى مانند سپاه هزار نفرى حر دليل است كه اوضاع كوفه كاملا دگرگون شده است ، يعنى امام متوجه مى شود كه كوفه سقوط كرده و عبيد الله با تسخير كوفه به اوضاع مسلط شده است . و نيز با خبر مى شود! بر اين امر واقف مى گردد كه نه تنها اكنون امكان ارتباط با مردم كوفه وجود ندارد، بلكه روزها پيش از اين راه ها تحت مراقبت شديد قرار گرفته است و حتى نامه هاى پيشين امام كه بر مردم كوفه نگاشته و آنان را از حركت خود از مكه با اطلاع ساخته به مسلم مردم كوفه نرسيده است .
در اين شرايط است كه مشاهده مى شود در تصميم امام يك تغيير اساس ‍ شكل مى گيرد. و ان تصميم عبارت از باز گشت و انصراف است .
اين تصميم بر اساس شرايط جديد گرفته مى شود و در چندين نوبت در برخورد با نيروهاى دشمن ابراز مى گردد.
گرچه برخى نخستين مورد از سخن از انصراف را هنگامى مى نويسند كه خبر شهادت مسلم به حضرت رسيد، با صرف نظر از ان مورد، نخستين مورد ابراز اين تصميم در هنگام برخورد با سپاه حر مى باشد كه در هنگامى كه دو سپاه نماز ظهر را بجا آوردند امام در ضمن خطبه خويش آنان را به اطلاع رسانى از اوضاع اجتماعى مى فرمايد، من به دعوت مردم به اين ديار آمدهام ولى اكنون اگر دعوت كننده ها از من حمايت نمى كنند و اوضاع دگرگون شده است من بر مى گردم و هم ان يرجع .
نوبت دوم كه بر اين موضع تاكيد مى نمايد همان روز بعد از نماز عصر، كه ان با شركت دو سپاه حر و امام برگزار شد. حضرت در خطبه خويش همان تصميم را امام حسين (ع ) الگوى زندگى - جلد 5رى مى كند كه اگر اوضاع دگرگون شده است من بر مى گردم كه برادران مسلم در اينجا نيز اصرار به ادامه راه و رسيدن به كوفه و گرفتن انتقام خون مسلم را دارند. (1)
بعد از برگزارى نماز ظهر و عصر كاروان امام حركت نموده تا پيكى از كوفه دستور جدى مى آورد. اين پيك دستور عبيد الله را آورده كه راه را بر حسين بسته و به وى اجازه حركت ندهند، مگر اين كه تسليم بيعت با آنان شود. با رسيدن دستور جديد حر دستور جديد را امام اعلان مى كند، امام مى فرمايد اينك كه اجازه حركت و ادامه راه نمى دهيد بگذاريد در اين روستا (قاضريه ) فرود اييم . شايد به لحاظ اين كه زنان و كودكان همراه امام هستند براى اسايش بهتر آنان اين پيشنهاد را نمود كه حر پاسخ مى دهد اين نامه رسان جاسوس عبيد الله است و من چنين اجازه اى ندارم از اين مكان اجازه عبور نداريد! در اين فرصت امام از نام ان مكان جستجو نمود كه بعد از اين كه چند نام گفته مى شود به عرض مى رساند كه اين مكان را كربلا نيز مى گويند. با شنيدن نام كربلا تداعى گذشته ها مى نمايد.
پيش گويى هاى معصومين تداعى مى نمايد كه كربلا نام آشنايى براى حسين عليه السلام مى باشد.
اينك فرود امام در اين سرزمين با اجبار و اكراه دشمن شكل مى گيرد.
از هنگام ورود امام به كربلا در دوم محرم سال 61 تا روز شهادت امام هشت روز فاصله است . در اين فاصله هشت روز تحولات جبهه بسيار عبرت اموز و شايسته تحقيق بررسى مى باشد. از يك جانب جبهه باطل عبيد الله با نيروهاى متراكم به همراه فرماندهان پليد و از خدا بى خبر همواره تقويت مى شود. از جانب ديگر شرايط بر امام و اصحابش همواره دشوارتر و سخت تر مى گردد. پيش از بررسى اين كه اين سپاه انبوه از كجا و چگونه از كوفه و اطراف ان به كربلا بسيج شد. بررسى اين نكته را ادامه مى دهيم كه امام در اين فرصت پافشارى بر برگشت دارند و اين موضوع را در موارد ديگر نيز ابراز نموده اند.
مورد بعدى (سوم ) كه بطور مشخص امام سخن از باز گشت دارد بعد از ورود سپاه 4000 هزار نفرى عمر سعد و در اختيار گرفتن فرماندهى سپاه يزيد در كربلا مى باشد و عمر سعد پيكى به نام قره بن قيس به حضور امام فرستاده از هدف امام پرسش مى نمايد. هنگامى كه پيام وى به حضرت مى رسد حضرت اظهار مى دارد ما به عبرت اين مردم به اين ديار آمدهايم و اگر اكنون از پذيرش ما اكره دارند من بر مى گردم ، فاما اذ كرهونى فانا انصرف عنهم (2) فسالهم ان يخلو بينه و بين الرجوع (3)، انصرف عنكم من حيث جئت (4). من از همانجا كه آمدهام باز مى گردم .
مورد ديگر (چهارم ) روز عاشورا قبل از شروع درگيرى كه امام در برابر سپاه عمر سعد خطبه مى خواند سخن از باز گشت دارد، وسالهم ان يخلوا بينه و بين الرجوع (5). در اين فرصت حضرت چون آگاهى دارد برخى از آنان كه نامه به امام حسين عليه السلام نگاشته اند، در ميان سپاه عمر سعد حضور دارند، نام برخى از آنان را ذكر مى كند مانند شبث بن ربعى ، حجار بن ابجر، قيس بن اشعث ، يزيد الحارث ، به آنها مى فرمايد مگر شما نامه ننوشتيد كه به سوى ما بيا و اگر اكنون اكراه داريد من بر مى گردم : الم يكتبوا الى فى القدوم عليكم اذ كرهتمونى فدعونى انصرف الى مامنى من الارض . (6)
مورد ديگرى (پنجم ) مى توان از شواهد به دست آورد اين كه در برخورد سپاه امام با عمر سعد حضرت پيشنهاد نمود كه با عمر سعد در جلسه محرمانه در شب داشته باشند. عمر سعد اين پيشنهاد را پذيرفت ، جلسه خصوصى است از جانب امام ، خود امام و حضرت اباالفضل و على اكبر، از آن جانب هم عمر سعد و فرزندش ، حفص و غلام وى لا حق ، در آن جلسه حضور دارند. اين جلسه خصوصى مذاكراتى انجام گرفته آنچه از محتواى مذاكره فاش شد اين است كه حضرت تلاش نموده با گفتگو عمر سعد ار از موضع باطلش برگرداند كه وى نمى پذيرد. و حتى امام حاضر مى شود وعده هايى كه عبيد الله به عمر سعد داده بود تامين نمايد وى نمى پذيرد. امام بعد از اين جلسه عمر سعد نامه به عبيد الله مى نگارد كه عبيد الله در پاسخ وى مى نگارد تو دارى وقت كشى مى كنى كار را بايد يكسره كن اگر حسين تسليم امر ما نمى شود راهى جز كشتن وى نيست . (7)
آنچه از شواهد اين جلسه محرمانه به دست مى ايد، اين كه عمر سعد موفق نمى شود پيشنهاد امام را بپذيرد كه جنگ را ترك كند امام به وى پيشنهاد باز گشت داده باشد، و عمر سعد نيز همين پيشنهاد را به عبيد الله گزارش ‍ نموده است كه عبيد الله ان گونه پاسخ مى دهد. كه بخشى از اين مطالب در برخى منابع نيز آمده است . با اضافات ديگر كه آنها را نمى توان پذيرفت زيرا در برخى منابع آمده است امام به عمر سعد پيشنهاد نمود كه مار بين سه چيز مخير گزاريد: 1 - باز گشت به همان جايى كه از آنجا آمدم 2 - بيعت با يزيد 3 - باز گشت به برخى مرزها (8). ليكن محور دوم اين پيشنهاد كاملا دروغ است زيرا تمام نهضت براى اين پديد آمده است كه با يزيد بيعت نكند اگر قرار بود امام حسين عليه السلام بيعت يزيد را بپذيرد كه در همان جلسه وليد بن عتبه فرماندار مدينه مى پذيرفت اين حركت بزرگ و اين تلاش هاى گسترده براى چيست ؟! افزون بر اين امام در هيچ شرايطى بيعت با يزيد را صلاح نمى ديد نه در شرايطى كه در مدينه داشت و نه شرايطى كه اكنون بريا وى پيش آمده و شديدا در محاصره دشمن قرار گرفته است . زيرا آنان بارها اظهار نمودند يا بيعت و يا جنگ . اگر امام راضى به بيعت مى شد وى را رها مى نمودند. گر چه اين خطر نيز وجود داشت كه طرح موضوع بيعت از سوى حزب عثمانيه تنها فريب باشد. امام اگر بيعت مى كرد وى را به شهادت مى رساندند. همان گونه كه مسلم را امان دادند ليكن به شهادت رساندند.
در هر صورت از شواهد قطعى اين موضوع مستند است كه امام هنگام مواجه شدن با سپاه دشمن و بويژه ان موقع كه در محاصره شديد دشمن قرار گرفت سخن از باز گشت و انصراف دارد. اينك اين سوال ها پى آمد اى اقدام امام خواهد بود كه امام به كجا مى خواهد بر گردد؟ دو ديگر اين كه منظور امام از باز گشت چه مى تواند باشد، ايا باز گشت يعنى توقف نهضت حسينى ؟! سوال سوم كه نيز بايد پاسخ داده شود چه شرايط فراهم آمده است كه امام عزم برگشت دارد؟! با بدست آوردن پاسخ اين نوع پرسشها اهداف مرحله دوم نيز شفاف خواهد شد.
جواب سرسش اول را از شواهدى كه عنوان شد مى توان به كف آورد كه در برخى سخن از باز گشت به هماى جايى كه از ان جا كه آمدهام انا انصرف من حيث جئت . (9)
در برخى ديگر اشاره شده بود كه به جاى ديگرى از زمين باز گردم : فدعونى انصرف مانى من الارض (10). شايد منظور امام حرم رسول الله (ص ) باشد. شايد منظور باز گشت به مكه حرم امن الهى باشد. كه از همانجايى كه آمدهام البته مى دانيم كه حزب عثمانيه حتى دو حرم امن الهى نيز بر امام نا امن ساخته بود و در ان شرايط حساس كه مركز انديشه شيعه عراق و كوفه اين گونه نا امن شده است كدامين امن خواهد بود؟! در عين حال امام مى خواهد از شرايط نجات حاصل كند. و به جاى روى آورد كه اين مرحله از نهضت را به گونه ديگرى سپرى سازد. گرچه امام پيش بينى مى نمود كه با باز گشت وى موافقت نخواهد شد.
چرا تصميم بر گشت ؟!  
مهم تر ز همه پاسخ سوال دوم است كه اين تصميم از جانب امام هما چگونه و بر اساس چيست ؟ ايا امام نهضت خويش را متوقف مى نهد. ايا چون مى داند آنان پيشنهاد وى را نمى پذيرند اتمام حجت مى نمايد! و يا اين كه اين تصميم در اين شرايط يك تاكتيك به حساب مى ايد. محور نخست كه به طور كلى منتفى است زيرا نهضت با اين عظمت در هيچ شرايطى توقف بردار نخواهد بود. نهضت حسينى يك نهضت و انقلاب معمولى نيست كه با تعبير برخى شرايط رهبرى ان پشيمان شده يا تسليم دشمن شود يا نهضت را ناقص و بى ثمر رها سازد.
آنچه از سيره محكم اهل بيت عليهم السلام به دست مى ايد، اين است كه امام همام اين تصميم را بر اساس تغيير روش و تاكتيك مى گيرد. در عين حال كه اتمام حجت ديگرى به ستم پيشگان از خدا بى خبر مى توان باشد. امام مصمم است با آگاهى كامل تا آخرين رمق در برابر حزب عثمانيه قد برافراشته و سايه شوم آنان را از سر مردم مسلمان كوتاه نمايد و دين خدا را در جامعه مستقر سازد. ليكن اكنون بخاطر اين كه مقابل يك سپاه بزرگ قرار گرفته و در آستانه يك جنگ نا برابر روبرو شده است ، سخن از باز گشت دارد.
امام مى خواهد با اين پيشنهاد اين مرحله از نهضت را بدون درگيرى سپرى كند و شرايط بهترى براى وى پديدار شود. اين شرايط حضرت و يارانش را شديدا محاصره قرار داده و اجازه هيچ گونه تصميمى را نمى دهد. يا تسليم ذلت بار يا كشته شدن با عزت و افتخار. امام مى خواهد شرايط را با بازگشت دگرگون ساخته ، اين شرايط را از فرو پاشد. شرايط كه عبيد الله پديد آورده است يك شرايط استثنايى است كه اين گونه تتوانسته است هواداران حزب عثمانيه را ساماندهى نمايد و كوفه بلكه عراق را تسخير نمايد. اين شرايط هميشه پايدار نخواهد ماند اگر نهضت از اين بحران عبور كند، چه بسا فرصت هاى ديگرى فراهم آورد و به نوع ديگر تداوم يابد. شايد فرصت فراهم شود كه ارتباط امام با هواداران و تشكل همسوى اهل بيت در كوفه بر قرار شود و حضرت با ساماندهى نيروهاى خود رفتار ديگر و موضع ديگرى را در پيش گيرد.
بر اين اساس باز گشت امام كه به ان پا فشارى مى شود مى تواند براى نهضت امام حسين عليه السلام فضاى ديگرى پديد آورد، تا در ان فضا فرصت سازى شده و به شيوه بهتر و برترى در مصاف با حزب عثمانيه قرار گيرد.
كه عدم پذيرش اين پيشنهاد از جانب حزب حاكم نيز گواه بر اين نكته است كه باز گشت امام به سود حزب عثمانيه نبوده است .
با اين توضيحات جواب دو سوال تا اندازه اى شفاف مى شود اينك سوال سوم مطرح است كه شرايط چگونه بوده است و سپاه عبيد الله چه مقدار و از چه توان مندى برخور دار بود و چگونه و از كجا فراهم و بسيج شد، كه امام هنگامى كه رو در روى آنان قرار مى گيرد پيشنهاد برگشت مى نمايد. پيش از بررسى اين محورها تحليل اهداف مرحله دوم بايسته مى نمايد.
___________________________

1- اخبار الطوال ، ص 249,طبرى ، ج 4، ص 604.
2- طبرى ، ج 4، ص 612، ارشاد، ج 2، ص 85، انساب اشراف ، ج 3، 386.
3- يعقوبى ، ج 2، ص 157.
4- فتوح ، ج 5، ص 97.
5- يعقوبى ، ج 2، ص 157، مقاتل الطالبين ، ص 113.
6- طبرى ، ج 4، ص 624، كامل ، ج 2، ص 562.
7- فتوح ، ج 5، ص 103.
8- انساب اشراف ، ج 3، ص 390.
9- فتوح ، ج 5، ص 97.
10- طبرى ، ج 4، ص 624.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page