مسلمانان، همسران پیامبرصلّیاللهعلیهوآله را «مادر مؤمنان» مینامیدند و همه آنان، به این لقب و عنوان معروف بودند؛ ولی عایشه، از این عنوان، بیشترین استفاده را میکرد و با به کار بردن این حربه کاری، موقعیّتِ عجیب و بیسابقهای را در اجتماع مسلمانان به دست آورده بود.
او با پیش کشیدن این عنوان، پشت مردم را به لرزه در میآورد و دلهایشان را خاضع میساخت و آنان را در برابر خود، به تعظیم، تجلیل و تبعیّت وامیداشت.
ناگفته نماند که این قدرت و نفوذ اجتماعی از دوران ابوبکر و عمر، برای وی فراهم گشته بود و تا دوران امام علیعلیهالسّلام نیز ادامه داشت و در همه احوال و مراحل، عایشه، عنوان «مادر مؤمنان» بودن را بسیار به کار میبست و آن را مرتّب به رخ مردم میکشید.
عایشه، در آغاز جنگ جَمَل، نامهای به زید بن صُوحان نگاشت و در مَطلع آن، همین لقب را برای خود به کار برد؛ سپس او را به یاری و همکاری فراخواند.[602]
عایشه، همین عنوان را در بصره به رخ کَعْب بن سُور کشید و بدین وسیله، فکر و تصمیم آن مرد وقور و سنگین را یکسره عوض نمود.
آن گاه که کَعْب برای اعلان بیطرفی از هر دو سپاه، به گوشه خانهاش پناه برده و در به روی خود بسته بود؛ عایشه بر اَسْتَری سوار گردید و به در خانه او آمد و با وی به گفتگو پرداخت.
کَعْب، از ابراز هر نوع پاسخ مساعد و جواب مثبت خودداری کرد و عایشه که از کوشش و تلاش خود مأیوس گردیده بود، خطاب به او چنین گفت:
ای کَعْب! مگر من مادر تو نیستم؟ مگر من به گردن تو حقّ مادری ندارم؟!
این گفتار، در درون کَعْب، طوفانی برانگیخت و سخت متأثّرش ساخت و سدّ محکم تصمیمش را در هم شکست و او را وادار نمود تا با عایشه به گفتگو بپردازد. سپس با وی به سوی میدان جنگ حرکت نمود و تیرههای مختلف قبیله اَزْد، به پیروی از کَعْب، به یاری عایشه، به پا خاستند. اگر این گفتار مهیّج و محرّک عایشه نبود، او از پشتیبانی قبایل اَزْد که از مهمترین قبایل بصره بودند، محروم میگردید.
قبیله اَزْد، مدفوع شتر عایشه را میگرفتند و آن را میشکافتند و میبوییدند و میگفتند:
وه که مدفوع شتر مادر ما، بوی عطر میدهد!!
چه بوی دلاویزی از آن بر میخیزد؟!!
این عملی است که تنها اختصاص به عایشه دارد و حتّی درباره رسول خداصلّیاللهعلیهوآله نیز هیچکس چنین احساساتی را از خود بروز نداده است.
- پاورقی -
(602) - ـ تاریخ طبری 5/183 ـ 184 .
سوء استفاده عایشه از القاب
- بازدید: 845