لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباوُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ
ترجمه :
6. اين نزول قرآن و ارسال رسول بر اين است كه انذار فرمايى قومى را، ما انذر پدران آنها، پس اينها غافل هستند[1] .
تفسير :
]علت ارسال رسل و انزال كتب[
(لِتُنْذِرَ) علت ارسال رسل و انزال كتب براى اين است كه انذار كنند قوم خود را از شرك و كفر و فساد اخلاق و طغيان و عصيان و هر چه باعث عذاب الهى مىشود و خلود در جهنم و ارسال حضرت رسالت. و نزول قرآن هم براى اين بود كه مشركين و كفار زمان خود كه مفاد (قَوْماً) باشد، انذار فرمايد آنها را و گفتند اثبات شىء نفى ما عدا را نمىكند. فوايد وجوديّه حضرت رسالت فقط انذار تنها نيست. هدايت و ارشاد و دلالت به توحيد و ساير عقايد و اخلاق فاضله و اعمال صالحه، بلكه وجود مباركش واسطه جميع فيوضات الهى است و بقاى عالم، چنانچه در زيارت جامعه دارد :
«بِكُمْ يُمْسِکُ السَمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الاَْرْضِ ]إلّا بِإذْنِهِ[، وَبِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ، وَبِكُمْ يَكْشِفُ الضُرَّ...»[2] إلى آخره.
(ما أُنْذِرَ آباوُهُمْ) بعضى «ما»ى نافيه گرفتند[3] ؛ يعنى انذار نشدند، چون دوره جاهليت و زمان فترت بود[4] ]و[ پيغمبرى نداشتند كه آنها را انذار كند، لكن اين منافى با مذهب شيعه است كه زمين خالى از حجت نبوده، اوصياى حضرت ابراهيم در ميان آنها بودند كه آخرين آنها حضرت عبد المطلب و حضرت ابى طالب بوده[5] ، لكن مقهور مشركين بودند و كلمه (ما أُنْذِرَ) هم بر فرض نافيه باشد دليل بر نفى مُنذِر[6] نمىكند، بلكه آباى آنها انذار نمىشدند و اعتنا نمىكردند و جهالت سرتاسر دنيا را پر كرده بود و بعضى گفتند «ما»ى موصوله است[7] ، يعنى همين نحوى كه آباى آنها را انذار مىكردند انبيا و اوصياى انبيا، شما هم انذار بفرماييد قوم خود را. (فَهُمْ غافِلُونَ) مرجع ضمير ممكن است آباى آنها باشند كه به كلى غافل از حق شدند و خدا را فراموش كردند و دستورات او را كنار گذاردند و ممكن است همين مشركين زمان حضرت باشند و جمع بين هر دو هم بعيد نيست و شاهد بر اينكه «ما»ى موصوله است. حديث شريف است از حضرت صادق 7 كه كلينى مسنداً از ابى بصير روايت كرده كه فرمود:
«لِتُنْذِرَ القَوْمَ الّذِينَ أَنْتَ فِيهِمْ، كَمَا اُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ عَنِ اللهِ وَعَنْ رَسُولِ اللهِ وَعَنْ وَعيدِه»[8] .
[1] . ترجمه ديگر: تا قومى را كه پدرانشان بيم داده نشدند و در غفلت ماندند، بيم دهى.
[2] . بهواسطه شما آسمان را بپا داشت تا بر زمين جز به امرش فرو نيايد و بهواسطه شما غم واندوه و رنجها از دلها برطرف مىشود. تهذيب الأحكام: ج6، ص99؛ المزار «مشهدى» :ص532؛ بحارالأنوار: ج99، ص131 و هدية الزائرين و بهجة الناظرين: باب8، زيارتجامعه، ص392.
[3] . تفسير سمرقندى: ج3، ص110؛ تفسير سمعانى: ج4، ص367 و مجمع البيان: ج8،ص650.
[4] . از بعضى روايات استفاده مىشود كه بين حضرت عيسى 7 تا زمان پيامبر اسلام 9پيامبرانى وجود نداشتند كه به اصطلاح به اين دوره، دوره فترت مىگويند. لكن از بعضىروايات ديگر استفاده مىشود كه در اين زمان پيامبران و اوصيايى حضور داشتند، ولىبعضى از آنها به صورت مخفيانه وظايف الهى خود را انجام مىدادند كه از جمله اينپيامبران، حضرت خالد بن سنان بود كه طبق روايات پيامبر اسلام و اهل بيت :، بعد ازحضرت عيسى7 مردم را به راه الهى هدايت مىنمود و بين او و نبى مكرم اسلام پنجاهسال فاصله بود. از جمله وصاياى پيامبران در اين دوره مىتوان به حضرتعبدالمطلبوحضرت ابوطالب اشاره نمود كه وصايت از حضرت ابراهيم 7 را در اين دوره به عهدهداشتند. ر.ك: كمال الدين و تمام النعمة: ج2، ص659؛ حيات القلوب (تاريخ انبياء) :ص1013 و بحارالأنوار: ج35، ص138.
[5] . ر.ك: بحارالأنوار: ج35، ص137، ضمن ح84 و نفس الرحمن فى فضائل سلمان: ص51.
[6] . مُنذِر : انذار كننده؛ ترساننده؛ بيم دهنده.
[7] . تفسير ابن زمنين: ج4، ص38؛ تفسير سمعانى: ج4، ص367 و مجمع البيان: ج8، ص650.
[8] . تا قومى كه تو در آنها هستى بيم داده شوند، همانطور كه پدرانشان بيم داده شدند، لكنآنها از خدا و رسول و او غافل هستند. كافى: ج1، ص432، ضمن ح90 و بحارالأنوار :ج24، ص333، ضمن ح58.
آیه 6 «لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباوُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ»
- بازدید: 969