الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ
ترجمه :
65. روز قيامت مهر مىزنيم بر دهان آنها و تكلم مىكنند با ما دستهاى آنها و شهادت مىدهند پاهاى آنها به آنچه بودند كسب مىكردند[1] .
تفسير :
]شهادت اعضا و جوارح در قيامت[
(الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ) توضيح كلام اينكه اين حواس ظاهره مثل ناطقه و سامعه و شامه و باصره و لامسه، قوهاى است كه خداوند به انسان و بعض حيوانات عنايت مىفرمايد و لسان و عين و اُذُن و أنْف[2] ، آلات آنها هستند و بسا خداوند اين قوه را مىگيرد، مثل آدم لال ]كه[ زبان دارد لكن قوه تكلم ندارد، اُذُن دارد لكن قوه سمع ندارد، كر است، چشم دارد، لكن قوه ابصار ندارد، أنْف دارد لكن قوه شم[3] ندارد. فرداى قيامت اين قوه را از كفار مىگيرد، نمىتوانند تكلم كنند. اين است معنى (نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ) و اين هم در جميع حالات نيست، بسا در بعض حالات قوه داده مىشود و تكلم مىكنند، چنانچه به ساير اعضا بدن موقعى كه شهادت دادند، مىگويد چرا شهادت داديد : (حَتّى إِذا ما جاءُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ * وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللهُ الَّذِى أَنْطَقَ كُلَّ شَىْءٍ)[4] و همچنين با مالك[5] و ملائكه عذاب و با اهل بهشت تكلماتى دارند. بالجمله، حالات مختلفه دارند.
(وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ) همين نحوى كه خداوند قدرت دارد كه اين قوى را به توسط اين آلات عنايت فرمايد، قدرت دارد بدون آلت هم عنايت كند، چنانچه گذشت سنگريزه در كف مبارك رسول شهادت داد، سوسمار شهادت داد، كارد با حضرت ابراهيم تكلم كرد، هدهد با سليمان، كوه با داوود، بلكه :
جمله ذرات زمين و آسمان با تو مىگويند روزان و شبان
ما سميعيم و بصيريم و هوشيم با شما نامحرمان ما خامشيم
(وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ) بلكه تمام اعضا و جوارح، و ذكر ايدى و ارجل از باب مثال است، حتى بواطن هم ظاهر مىشود از عقايد و اخلاق و صفات (يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ)[6] .
[1] . ترجمه ديگر: امروز بردهانهاى آنان مُهر مىنهيم ودستهايشان با ما سخن مىگويند، وپاهايشان بدانچه فراهم مىساختند گواهى مىدهند.
[2] . اُذُن: گوش؛ أنْف: بينى.
[3] . شم: بويايى.
[4] . تا چون بدان رسند، گوششان و ديدگانشان و پوستشان به آنچه كردهاند، بر ضدّشانگواهى دهند. و به پوست بدنِ خود مىگويند: چرا بر ضد ما شهادت دادهايد؟ مىگويند :همان خدايى كه هر چيزى را به زبان در آورده، ما را گويا گردانيده است. سوره فصلت :آيات 20 ـ 21.
[5] . مالك: در سنت اسلامى، رضوان خازن (نگهبان) بهشت ومالك، خازن دوزخ است.مالك فقط يك بار در (زخرف: 77) به كار رفته است . طبق روايتى از امام باقر 7حضرت رسول هنگامى كه به معراج رفتند، مالك را ديدند كه تلخ وترش رو بوده وبه آنحضرت التفاتى نكرده است. ر. ك: دانشنامه قرآن: مدخل «مالك». شرحى دراينباره،ذيل تفسير آيه (77) سوره زخرف خواهد آمد.
[6] . آن روز كه رازها همه فاش شود. سوره طارق: آيه 9.
آیه 65 «الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ»
- بازدید: 2298