21 «أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللّهُ وَ لَوْ لا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ الظّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ»
ترجمه:
21. آيا از براى اين كفار و مشركين، شركائى هست كه براى آنها تشريع از دين
كنند چيزى را كه خداوند اذن نداده به او؟ و اگر نبود كلمؤ فصل هرآينه حكم مىشد
بين آنها به اتلاف، و نزول بلا و محققاً از براى ظالمين عذاب دردناك است[1].
تفسير:
[اخطار شديد خداوند متعال به مشركان]
«أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ» اين آلهه كه شريك خدا قرار دادند از اصنام و غير اينها مثل
شمس، آتش، مَلَك، جنّ، انس، كه هر دسته پرستش هر يك از اينها را مىكنند.
«شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ» كه دستورى داده باشند و دينى جعل كرده باشند مقابل دين
خداوند متعال [يعنى] دين اسلام. اما مثل اصنام و آتش و شمس و قمر و كواكب و گاو
و گوساله و نحو اينها كه شعور و ادراكى ندارند و اما مثل مَلَك و جنّ كه تماسى با
آنها ندارند و اما مثل عيسى و ساير انبيا كه دعوت آنها به توحيد و دين حق بوده.
«ما لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللّهُ» كه بر خلاف دين اسلام رفتار كنيد و اسلام را نپذيريد. اين
كفريات باعث نزول بلاهاى مهلكه مىشود، چنانچه بر اُمم سابقه نازل شده. «وَ لَوْ لا
كَلِمَةُ الْفَصْلِ» كه خداوند تقدير فرموده كه بر اين امت اين نوع عذابها را نازل نكند،
آن هم نه براى احترامات آنها بلكه براى اينكه در نسل آنها، وَلَو در ازمنؤ دورى مثل
زمان ظهور حضرت بقية اللّه (عجل اللّه فرجه) يا دورؤ رجعت، افراد مؤن صالح به وجود
مىآيند. «لَقُضِىَ بَيْنَهُمْ» عذاب نازل مىشد و آنها را هلاك مىكرد، ولى عذاب
آنها را خداوند در آخرت مقرر فرموده.
[اقسام ظلم و سرنوشت ظالمان]
«وَ إِنَّ الظّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ» مكرر گفتهايم سه قسم ظلم داريم: ظلم به دين
كه شامل تمام اديان باطله مىشود و مذاهب مختلفه كه دين حق و مذهب حق را رها
كنند و در مقابل، دين اختراع كنند و بر طبقش مشى كنند. ظلم به نفس كه شامل تمام
فسّاق و فجّار و عصات [= عصيانگران] مىشود و ظلم به غير، كه اظهرِ افرادِ ظلم است،
آن هم دو قسم است: فعلى و تركى. اما فعلى ظلم مالى و بدنى و جانى و عرضى اذيت
و اهانت و امثال اينها [را شامل مىشود]. اما تركى، منع حقوق ذوى الحقوق مثل
زوجه و اولاد و والدين و مؤنين كه فرمود: «لِلْمُؤِنِ عَلَىَ الْمُؤِنِ ثلاثُونَ حَقّاً، لا بَراءَةٌ لَهُ
إِلاّ بِالْأَداءِ أوِ الْعَفْوِ»[2].
و از اين جمله، بىاعتنايى و بىاحترامى به كسانى كه واجب الاحترام هستند مثل
انبيا و اوليا و علما و ساير ذوى الاحترام از براى همه اينها عذاب اليم است و
عذابهاى الهى تماماً مولِم [= دردناك] است، لكن ميانؤ آنها عذابى كه آلامش [=
دردهايش] بيشتر است، براى ظالمين است.
[1] . ترجمه ديگر: آيا براى آنان شريكانى است كه در آنچه خدا بدان اجازه نداده، برايشان بنيادِ آيينى
نهادهاند؟ و اگر فرمان قاطع درباره تأخير عذاب در كار نبود، مسلّماً ميانشان داورى مىشد؛ و براى ستمكاران شكنجهاى پردرد است.
[2] . هر مؤمنى بر گردن ديگر مؤمنان سى حق دارد. گريزى هم از آن حقوق نيست، مگر آنكه يا آنها
را ادا كند يا آنها از حق خود بگذرند. ر.ك: كنز الفوائد: ص141؛ وسائل الشيعة: ج12، ص212، ضمن ح24 و بحارالأنوار: ج71؛ ص236، ح36. با اندكى تفاوت.
آیه 21 «أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا..»
- بازدید: 913