48 «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغُ وَ إِنّا إِذا أَذَقْنَا الاْءِنْسانَ مِنّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الاْءِنْسانَ كَفُورٌ»
ترجمه:
48. پس اگر اين كفار و مشركين اعراض كردند، پس ما تو را نفرستاديم بر آنها
حفيظ و نگهبان باشى. نيست بر تو مگر اينكه ابلاغ كنى به آنها كه حجت تمام شود و
راه عذر بسته شود، و ما زمانى كه چشانيديم به انسان از جانب خودمان رحمتى را،
فرحناك مىشود به آن رحمت، و اگر اصابت كرد به آنها مصيبتى در اثر اعمال زشت
آنها كه به دست خود پيش انداخته شده، پس انسان هر آينه كفران مىكند[1].
تفسير:
«فَإِنْ أَعْرَضُوا» اعراض آنها اينكه العياذ [باللّه] پيغمبر را ساحر و كذّاب گويند و
قرآن را مفتريات شمارند و معجزات را سحر پندارند.
[دلدارى دادن خداوند به پيامبر اسلام]
«فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً» نظر به اينكه پيغمبر كمال شوق را داشت كه اينها
ايمان آورند و سعادتمند شوند، لكن اينها از قابليت هدايت افتادهاند و قساوت قلب
آنها را فرو گرفته.
بر سيه دل چه سود خواندن وعظ
نرود ميخ آهنين بر سنگ
بلكه در قرآن مىفرمايد از سنگ هم سختتر است: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ
فَهِىَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ
فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللّهِ وَ مَا اللّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلُونَ»[2]. خداوند
مىفرمايد كه ما تو را نفرستاديم كه الاّ و لابد اينها را مؤن و موحد كنى، فقط وظيفؤ
تو تبليغ است: «إِنْ عَلَيْكَ إِلاَّ الْبَلاغُ».
[خوشحالى انسان به هنگام نعمتها و غمناك شدن در ناگوارىها]
«وَ إِنّا إِذا أَذَقْنَا الاْءِنْسانَ مِنّا رَحْمَةً» از توسعؤ رزق و ازدياد مال و طول عمر و
صحت مزاج و نزول غيث و انبات حبوبات و فواكه و كثرت انعام و ارتفاع جاه و رتبه و
ساير تفضّلات «فَرِحَ بِها» چنان مسرور و مغرور مىشوند و خدا و دين را فراموش
مىكنند و تمام علاقؤ آنها به دنيا مىشود و دلبستگى به آن پيدا مىكنند و شكر اين
نِعَمِ الهى را نمىكنند و قدردان نمىشوند. «وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ» بلايى به آنها متوجه
شد و مصيبتى بر آنها وارد شد كه منشأ آن. «بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ» از ظلم و فسق و
فجور و طغيان و سركشى كه مىفرمايد: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ
يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» شرحش گذشت[3].
«فَإِنَّ الاْءِنْسانَ كَفُورٌ» كفران نعمت مىكند. هزارها نعمتهاى الهى را فراموش
مىكند و به يك مصيبت، آن هم به واسطؤ عمل سوء خود، داد و فريادش بلند مىشود.
انسان اگر در منتها درجؤ شدت باشد اگر فكر كند كه غرق نِعَمِ الهى است، شكرگزار
مىشود.
[1] . ترجمه ديگر: پس اگر روى برتابند، ما تو را بر آنان نگهبان نفرستادهايم. بر عهده تو جز رسانيدن
پيام نيست، و ما چون رحمتى از جانب خود به انسان بچشانيم، بدان شاد و سرمست گردد، و چون به سزاى دستاورد پيشين آنها، به آنان بدى رسد، انسان ناسپاسى مىكند.
[2] . ترجمه آن در همين تفسير: ج2، ص418 گذشت.
[3] . ر.ك: همين سوره: آيه 30.
آیه 48 «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ..»
- بازدید: 823