حضور امام علی (ع) و فرزندانش در قادسيه

(زمان خواندن: 6 - 12 دقیقه)

نقش امام علی (ع) و فرزندانش در قادسیه چیست؟
پاسخ: در هیچ یك از منابعِ‌ كهن و معتبر تاریخی حضور امیرمؤمنان (ع) حتی در یكی از جنگ‌های زمان خلفا ثبت نشده است نه در جنگ قادسیه و نه در هیچ جنگ دیگری (تنها نبردی كه حضرت سلاح به دست گرفت زمانی بود كه بعد از وفات پیامبر اكرم (ص) لشكر مرتدین به دروازه‌های مدینه نزدیك می‌شد. بسیاری از مسلمانان به دلیل عدم بیعت امام با ابوبكر و همچنین عدم حضور حضرت در این جنگ حاضر به همكاری و حضور در میان مدافعان شهر مدینه نبودند. امام بنا به مصلحت و برای حفظ اسلام تنها شمشیر به دست گرفته و در میان مدافعان حضور یافت و در همان حال نیز هرگز با شمشیر نجنگید.) در نتیجه می‌توان گفت كه در زمان خلفا، حضرت هرگز با هیچ گروهی نجنگید.
عدم شركت حضرت در فتوحات و انزوای ایشان این سوال را در اذهان مسلمانان بر انگیخت كه چرا علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) با آن همه سابقه درخشان در نبردهای گذشته، اكنون كه زمان انتشار اسلام در سرزمین های كفر و شرك رسیده است در جنگ ها شركت نمی كند؟ به طور قطع بسیاری – اگر نگوییم همه – می‌دانستند كه او به خاطر ترس از مرگ یا سستی از جهاد نبوده كه در جنگ ها شركت نمی كردند همانطور كه خود حضرت نیز در این زمینه می‌فرمایند: «والله لو تظاهرت العرب علی قتالی لما ولیت عنها؛ به خدا سوگند اگر تمام عرب در كارزار با من روبرو شوند به آنان پشت نمی‌كنم». (نهج البلاغه، نامه 25). از این رو خلیفه و یارانش می‌كوشیدند با شركت دادن علی (ع) در فتوحات:
- از یك طرف زمینه طرح چنین پرسش و ابهامی را از بین ببرند و با ورود او به عرصه فتوحات، اعتبار و مشروعیت چنین اقدامی را در اذهان بسیاری از هواخوان ایشان به ویژه بنی هاشم مستحكم سازند.
- و از سوی دیگر از مهارت‌ها و تجارب جنگی آن حضرت در فتح شهرها استفاده كنند.
اما امام علی(ع) با عدم حضور و شركت مستقیم در فتوحات هرگز مُهر تایید بر سیاست‌های خلفا در این زمینه نزد و در یك كلام، مؤید خلفا نبود.
(جهت كسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می‌توانید به مجله «تاریخ در آیینه پژوهش، پیش شماره دوم، بهار 1382، مقاله: مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا» ، مراجعه فرمایید).

اما در مورد حضور امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) در فتوحات:
هیچ یك از منابع و مآخذ معتبر شیعی از حضور حسنین در فتوحات ایران، شام و یا آفریقا سخنی نگفته‌اند. اما برخی از منابع اهل سنت از حضور امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در بعضی از فتوحات آن هم در زمان خلفا (و نه زمان امام علی(ع)!) خبر داده‌اند كه به بررسی آن می پردازیم:
1- بررسی و نقد گزارش‌های اهل سنت:
بخشی از گزارش ها فاقد هرگونه سندی می‌باشند (مانند نقل بلاذری كه به آن بعدا می پردازیم)
آن دسته از گزارش‌های تاریخی اهل سنت هم كه سند ارائه كرده اند،(كه مهم ترین آنها طبری است) سندشان معتبر نمی‌باشد بدین معنا كه نقل كننده آن خبر یا فردی دروغ گو و جاعل است و یا فردی ناشناخته و مجهول و یا اینكه اصلا تضاد عجیبی در بین روایات آن دیده می شود.(كه بعدا به این مورد هم می پردازیم)
دسته‌ای از گزارش های تاریخی نیز فقط اشاره به حضور امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در ایران دارند و در آنها هیچ گونه اشاره‌ای نشده كه حضور آنان برای جنگ بوده است.
افزون بر ایرادهایی كه بیان شد، دو مسئله دیگر نیز وجود دارد كه درستی گزارش‌های یاد شده را در این باره، سخت مورد تردیدد و حتی غیر قابل قبول می‌كند:
یكی آن كه تمام روایات تاریخی كه متعرض سال شركت حسنین(ع) در فتوحات شده‌اند، بر حضور آنان در فتوحات عصر عثمان ناظراند. عصری كه امیرمؤمنان حتی در حد مشاوره حاضر به همكاری با عثمان در امر فتوحات نبود تا چه رسد به اینكه فرزندان خویش را جهت انجام فتوحات به همراه لشكریان تحت فرمان عثمان به جبهه نبرد گسیل دارد.
مسئله دیگر آنكه علی بن ابی‌طالب (ع) در عصر امامت و خلافت خویش حسنین (ع) را از شركت در معركه صفین باز می داشت و چون در یكی از روزها آن حضرت متوجه شد كه امام حسن آماده كارزار است فرمود: «از طرف من جلوی جوان را بگیرید تا با مرگش پشت مرا نشكند كه من از رفتن این دو (امام حسن (ع) و امام حسین (ع)) به میدان نبرد دریغ دارم تا مبادا با مرگ آن دو نسل رسول خدا (ص) قطع شود».
حال با چنین اكراه و امتناعی از سوی حضرت نسبت به حضور حسنین (ع) در نبردهایی كه به فرمان پیشوای عادلی همچون خویش صورت می‌گرفت، چگونه آن بزرگوار حاضر می شود كه تحت زعامت زمامداران مورد اعتراض و انتقادش، فرزندان خویش را كه پیشوایان آینده جامعه اسلامی هستند به جبهه جنگ بفرستد؟
بنابراین با توجه به وجود چنین اشكال های سندی و محتوایی و نیز استبعادهایی كه بیان شد، حضور حسنین (ع) در فتوحات عصر خلفا نمی تواند مورد پذیرش قرار گیرد.
به گمان قوی، دست تحریف‌گران و وارونه نویسان حقایق تاریخی در جعل چنین گزارش‌هایی بی تاثیر نبوده است. با این همه اگر بر فرض پذیرفته شود كه حسنین (ع) در ایام جوانی به برخی از شهرهای ایران همانند اصفهان و گرگان و ... مسافرت كرده‌اند؛ به سبب امور دیگری (غیر از شركت در فتوحات) بوده است و یا اصلا در عصر خلافت امام علی (ع) بوده است همچنان كه یكی از مورخین قدیمی به نام سهمی در: تاریخ جرجان ص19 نیز به این مطلب اشاره كرده ‌است.
(جهت كسب اطلاعات بیشتر در زمینه این پرسشتان می‌توانید به: مجله «تاریخ در آیینه پژوهش، پیش شماره دوم، بهار 1382، مقاله: مواضع امام علی(ع) در برابر فتوحات خلفا» ، مراجعه فرمایید).

حال به بررسی ریشه ای در مورد سند این مطالب می پردازیم: در این ادعاها حضور امام حسن و حسین (علیهماالسلام) تنها در دو بن مایه وجود دارد ،كه شامل فتوح البلدان و تاریخ طبری است بنابراین صحت این روایات را بررسی می كنیم ، تا صحت ادعا روشن گردد :
بن مایه اول : فتوح البلدان –بلاذری :
در فتوح البلدان - البلاذری - ج 2 - ص 411 و ترجمه آن صفحه 468 آمده است: جرجان و طبرستان و نواحیها قالوا : ولى عثمان بن عفان رحمه الله سعید بن العاصی بن سعید ابن العاصی بن أمیة الكوفة فی سنة تسع وعشرین . فكتب مرزبان طوس إلیه وإلى عبد الله بن عامر بن كریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس ، وهو على البصرة ، یدعوهما إلى خراسان ، على أن یملكه علیها أیهما غلب وظفر . فخرج ابن عامر یریدها ، وخرج سعید . فسبقه ابن عامر ، فغزا سعید طبرستان ، ومعه فی غزاته فیما یقال الحسن والحسین أبناء علی بن أبی طالب علیهم السلام .
گرگان -جرجان- و طبرستان: گفته اند كه عثمان بن عفان (خلیفه سوم) سعید بن العاصی بن امیه را در سال 29 (هجری) والی كوفه قرار داد. پس مرزبان توس بدو و عبدالله بن عامر بن كریز بن ربیعة بن حبیب بن عبد شمس ، والی بصره ، نامه ای نگاشت و آنان را به سوی خراسان دعوت نمود ...پس سعید و عامر هر دو آهنگ خراسان نمودند اما عامر بر او پیشی گرفت پس سعید آهنگ طبرستان نمود در حالی كه گفته می شود حسن و حسین فرزندان علی بن ابیطالب (ع) در شمار همراهان وی بوده اند.

ایرادهایی كه بر این روایت وارد است :
1- در اینجا واژه گفته می شود به كار رفته كه ناقل و راوی آن دقیق مشخص نشده و این كار روایت را ازاعتبار ساقط می كند چون سلسله سند دقیقا ذكر نشده است.
2- اما اگر مو شكافانه روایت را به نقد بكشید می بینید در ابتدای روایت نویسنده می گوید:گفته اند سپس آنگاه كه به حضور حسنین در طبرستان رسیده زیركانه و در یك چرخش می نویسد:می گویند به عبارتی ابتدا فعل قالوا كه فعل ماضی -گذشته- است آورده می شود و سپس فعل مضارع – حال و آینده – آورده شده است یعنی كسانی كه نویسنده اصل روایت را از آنها گرفته كسانی بوده اند كه در گذشته می زیسته اند و این روایت به آنها منتقل شده اما درباره حضور حسنین به كار بردن فعل مضارع حاكی از آن است كه كسانی هم عصر نویسنده – بلاذری- كه هم عصر عباسسیان است- به او گفته اند كه احتمالا حسنین حضور داشته اند و این كار به كلی و به یكباره روایت را از هستی ساقط می كند!! چنانكه دانشمندان علم رجال و درایه دقیقا چنین شیوه ای را در آنالیز نهایی صحت یك روایت بكار می برند.


اما بن مایه دوم : تاریخ طبری :
تاریخ الطبری - الطبری - ج 3 - ص 324 – 325 می نویسد:
وحدثنی عمر بن شبة قال حدثنا علی بن محمد قال أخبرنی علی بن مجاهد عن حنش بن مالك التغلبی قال غزا سعید سنة ثلاثین فأتى جرجان وطبرستان معه عبد الله بن العباس وعبد الله ابن عمر وابن الزبیر وعبد الله بن عمرو بن العاص فحدثنی علج كان یخدمهم قال كنت آتیهم بالسفرة فإذا أكلوا أمرونی فنفضتها وعلقتها فإذا أمسوا أعطونی باقیه قال وهلك مع سعید بن العاص محمد بن الحكم بن أبی عقیل الثقفی جد یوسف ابن عمر فقال یوسف لقحذم یا قحذم أتدری أین مات محمد بن الحكم قال نعم استشهد مع سعید بن العاص بطبرستان قال لا مات بها وهو مع سعید ثم قفل سعید إلى الكوفة فمدحه كعب بن جعیل فقال فنعم الفتى إذ جال جیلان دونه * وإذ هبطوا من ( دستب ) ؟ ثم أبهرا ‹ صفحة 325 › تعلم سعید الخیر أن مطیتی * إذا هبطت أشفقت من أن تعقرا كأنك یوم الشعب لیث خفیة * تحرد من لیث العرین وأصحرا تسوس الذی ما ساس قبلك واحد * ثمانین ألفا دارعین وحسرا
حنش بن مالك تغلبی گوید : ...سعید سال سی ام آهنگ غزا كرد و سوی گرگان و طبرستان رفت . عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و ابن زبیر و عبدالله بن عمرو بن عاص با وی بودند ...
همانطور كه در این روایت مشاهده می كنید طبری در اینجا باز جریان لشكر كشی سعید را به گرگان و طبرستان مطرح می كند و حال آنكه اساسا نامی از امام حسن امام حسین (علیهماالسلام (و حضور آنها در این جنگ نمی برد و این در حالی است كه طبری بر خلاف بلاذری
سلسله سند روایت خویش را دقیقا بیان داشته است ولی با این حال نامی از امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) نمی برند. بهر روی نشانگر آن است كه راوی اولیه سخنی از حضور حسنین به میان نیاورده است!!
اما در جای دیگر از تاریخ الطبری ( تاریخ طبری ج 3 - ص 323 – 325) می بینیم كه در صفحه 323 می نویسد: حدثنی عمر بن شبة قال حدثنی علی بن محمد عن علی بن مجاهد عن حنش بن مالك قال غزا سعید بن العاص من الكوفة سنة ثلاثین یرید خراسان ومعه حذیفة ابن الیمان وناس من أصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم ومعه الحسن والحسین وعبد الله بن عباس وعبد الله بن عمر وعبد الله بن عمرو بن العاص وعبد الله بن الزبیر وخرج عبد الله بن عامر من البصرة یرید خراسان فسبق سعیدا ونزل ....
حنش بن مالك گوید : سعید بن عاص به سال سی ام از كوفه به منظور غزا آهنگ خراسان كرد . حذیفه بن یمان و كسانی از یاران پیمبر خدا (ص) با وی بودند ؛حسن و حسین و عبدالله بن عباس و عبدالله بن عمر و عمرو بن عاص و عبدالله بن زبیر نیز با وی بودند ...
اما در صفحة 325 می نویسد: وحدثنی عمر بن شبة قال حدثنا علی بن محمد قال أخبرنی علی بن مجاهد عن حنش بن مالك التغلبی قال غزا سعید سنة ثلاثین فأتى جرجان وطبرستان معه عبد الله بن العباس وعبد الله ابن عمر وابن الزبیر وعبد الله بن عمرو بن العاص فحدثنی علج كان یخدمهم قال كنت آتیهم بالسفرة فإذا أكلوا أمرونی فنفضتها وعلقتها فإذا أمسوا أعطونی باقیه قال وهلك مع سعید بن العاص محمد بن الحكم بن أبی عقیل الثقفی جد یوسف ابن عمر فقال یوسف لقحذم یا قحذم أتدری أین مات محمد بن الحكم قال نعم استشهد مع سعید بن العاص بطبرستان قال لا مات بها وهو مع سعید ثم قفل سعید إلى الكوفة ....
در این دو روایت باز تناقضاتی می بینیم كه بسیار عجیب است، در این دو روایت می بینیم كه طبری در صفحه 323 كتاب خود اشاره به همراهان سعید در جنگ تبرستان دارد و در آن نام حسنین (ع) را می برد اما در روایتی دیگر و اتفاقا با همان سلسله سند در صفحه 325 نامی از حسنین در حضور در تبرستان نمی برد!!
و این همان چیزی است كه فرضیه اضافه شدن نام امام حسن و امام حسین در شمار همراهان را بعدها و در زمانی معاصر خود نویسندگان-بلاذری و تبری- بیش از پیش تقویت می كند!!
ما وقتی به تاریخ رجوع می كنیم دلیل جاعلان این گونه مطالب را در این زمینه را خواهیم دید: اعراب در طبرستان نبردهای سخت و طولانی و خونینی داشتند ، و اكثر این نبردها به دستور خلیفه دوم و سوم و لشكریان معاویه بود ، در اواخر دوره امویان ایرانیان به ائمه شیعه خیلی علاقه پیدا كردند به طوری كه طبرستان كه روزی مركز مخالفت با اعراب بود و دژی در مقابل انان بود به یك پایگاه شیعی تبدیل شده بود! از آنجا كه این كتب بعد از دوره امویان است در نتیجه احادیث بسیاری كه به گفته همه در دوره امویان جعل شده بود به آنها راه پیدا می كند. احتمالا این روایت ها برای این بوده كه مردم طبرستان را از ائمه شیعه دور كنند! با این حربه كه آنها در جنگ با شما شركت داشتند حال آن كه دیدیم در كتب خودشان هم این روایت ها ضعیف است.
پس در نتیجه با وجود چنین تناقضات و اسناد نامعتبری نمی توان قائل به حضور امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) در جنگ ایران شد.

منبع : پرسمان دانشجویی

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page