مسيحا

(زمان خواندن: 5 - 10 دقیقه)

 (مسيح) يا به بيان عبرى (ماشيح)، به معناى تدهين شده با روغن ـ ودر نتيجه تأييد شده بوسيله ى خدا ـ است. باورمندى به نجات بخشى مسيحا در دو دين يهوديّت ومسيحيّت، بر سرتاسر کتاب مقدّس (= عهدين) تأثيرى سترگ نهاده است. يهوديان در سراسر زندگانى پر محنت خود با اميدورزى به ظهور مسيحا، روزگار مى گذراندند ودر روندى رو به تزايد، به ادبيات پيش گويانه راجع به هنگامه ى ظهور او بها مى دادند. مسيحيان نيز باور دارند که عاقبت عيسى بر زمين بازخواهد گشت ونجات وآسايش وبهره مندى را به ارمغان خواهد آورد.
يهوديان او را انسانى همانند انسان هاى ديگر مى شمردند که البته برخوردار از جلوه وجبروت خدايى گشته وبا نور خود جهان را روشنايى مى بخشد:
، وبار ديگر آفتاب در روز نور تو نخواهد بود وماه با درخشندگى براى تو نخواهد تابيد زيرا که يهوه نور جاودانى تو وخدايت زيبايى تو خواهد بود. (اشعياء 60، 19)
بر خلاف سوشيانت، هنگامه ى ظهور مسيحا دانسته نيست وجز خدا کسى از ساعت آن آگاهى ندارد:
، اما از آن روز وساعت هيچ کس اطلاع ندارد حتى ملائکه ى آسمان جز پدر من وبس. (متى 24، 36)
به مانند آن چه پيشتر ديديم، پيش از ظهور مسيحا، جهان مالامال از بى نظمى ورنج وتباهى وگناه است، آن چنان که همه ى دست ها به شرارت آلوده گشته وزبان ها به بدى ولب ها به دروغ گويا مى شوند (اشعياء 59، 3 تا 5). بيدادگرى چنان رواجى مى يابد که که احدى به عدالت فرانمى خواند وانديشه ها جز بر طريق بدى وزشتى نمى پيمايند (اشعيا 59، 4 و8).
عيسى نيز ضمن تأييد موارد فوق پيروانش را از خطر مسيحاى دورغين برحذر مى دارد (متى 6 و7) ونيز اين که:
، (وزلزله ها حادث خواهد شد وقحطى ها واغتشاش ها پديد مى آيد...) (مرقس 13،8)
البته نشانه هايى هم بر هنگامه ى ظهور مسيحا نقل شده است که از جمله ى مهمّ ترين آن ها، خرابى اورشليم (متى 15) وفرارسيدن جنگ هاى بزرگ بين دولت ها است (متى 6). در روز موعود آفتاب تاريک خواهد شد وماه نور خويش را از دست خواهد داد وستارگان از آسمان فرو خواهند ريخت (متى 29) آن گاه است که پسر انسان در آسمان وبر ابرها با قوت وجلال بزرگ خواهد آمد (متى 30) واين دقيقاً همان روزى است که نوح بر کشتى نشسته بود (لوقا27).
امّا جهان پس از ظهور مسيحا، جهانى ديگرگونه والبته بس شگفت خواهد بود که زنانش هر روز خواهند زاييد ودرختانش هر روز ميوه خواهند داد وبزرگى دانه هاى گندمش به اندازه ى قلوه ى گاو خواهد بود و:
، آب ها در بيابان ها ونهرها در صحراها خواهد جوشيد وسراب به برکه ومکان هاى خشک به چشمه هاى آب مبدل خواهد گرديد، در مسکنى که شغال ها مى خوابند علف وبوريا ونى خواهد بود ودر آن جا شاه راهى وطريقى خواهد بود که به طريق مقدس ناميده خواهد شد ونجسان از آن عبور نخواهند کرد... شيرى در آن نخواهد بود وحيوان درنده اى بر آن نخواهد شد ودر آن جا يافت نخواهد شد بلکه ناجيان بر آن سالک خواهند گشت. (اشعياء 35، 7 تا 10)
، وزمين ايشان از نقره وطلا پر شده وخزاين ايشان را انتهايى نيست وزمين ايشان از اسبان پر است وارابه هاى ايشان را انتهايى نيست. (اشعياء 2، 7)
، در آن هنگام جهان، جهان يکسره نورانى خواهد شد، آن چنان که روشنايى ماه به خورشيد مانند خواهد شد. (اشعياء 30، 26)
شهرهاى ويران شده، از نو آبادان خواهند شد وبالاخره اين که اورشليم، اين شهر مقدّس نيز به تمامى با لعل وجواهر، دوباره سر برخواهد آورد:
، اى رنجانيده ومضطرب شده که تسلى نيافته اى، اينک من سنگ هاى تو را در سنگ سرمه نصب خواهم کرد وبنياد را در ياقوت زرد خواهم نهاد ومناره هاى تو را از لعل ودروازه هايت را از سنگ هاى بهرمان وتمامى حدود تو را از سنگ هاى گران قيمت خواهم ساخت. (اشعياء 54، 11و12)
وچنان آسايشى در جهان خواهد بود که گرگ وبره با هم سکونت خواهند داشت وگاو با خرس خواهد چريد وطفل شيرخواره بر سوراخ مار بازى خواهد کرد (اشعياء 11، 7 تا 10) وهم اين که:
، در تمامى کوه مقدس من ضرر وفسادى نخواهند کرد، زيرا جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود. (اشعياء 11، 11)
امّا سرنوشت نهايى شيطان در اين هنگامه، عذاب ابدى خواهد بود:
، ودر آسمان جنگ شد ميکاييل وفرشتگان جنگ کردند ولى غلبه نيافتند بلکه جاى ايشان ديگر در آسمان يافت نشد واژدهاى بزرگ انداخته شد، يعنى آن مار قديمى که به ابليس وشيطان مسمى است که تمام ربع مسکون را مى فريبد. او بر زمين انداخته شد وفرشتگان با وى انداخته شدند. (مکاشفه يوحنا 12، 7 تا 10)
، وديدم فرشته اى که از آسمان نازل مى شود وکليد هاويه را دارد وزنجيرى بزرگ بر دست وى است واژدها، يعنى مار قديم، را که ابليس وشيطان مى باشد گرفتار کرده او را تا مدت هزار سال در بند نهاد واو را به هاويه انداخت ودر را بر او بسته، مهر کرد تا امت ها را ديگر گمراه نکند تا مدت هزار سال به انجام رسد وبعد از آن مى بايد اندکى خلاصى يابد. (مکاشفه يوحنا 20، 1 تا 3)
، وچون هزار سال به انجام رسد، شيطان از زندان خلاصى خواهد يافت تا بيرون رود وامت هايى را که در چهار زاويه جهان اند، يعنى يأجوج ومأجوج را گمراه کند... پس آتش از جانب خدا از آسمان فرو ريخته ايشان را بلعيد وابليس را که ايشان را گمراه مى کند به درياچه آتش وکبريت انداخته شد جايى که وحش ونبى کاذب هستند وايشان تا ابدالاباد شبانه روز عذاب خواهند کشيد. (مکاشفه يوحنا 20، 7 تا 11)
اين گونه که هست، مفهوم مسيحاى موعود در سنّت يهودى ـ مسيحى، باورى بسيار سترگ وداراى اهميّت است. با اين همه، هم چنان که در بحث سوشيانت گذشت، مى توان در متن هاى ادبيات پيش گويانه راجع به مسيحا، شواهدى يافت که نشان مى دهد ريشه هاى اين باور به اسطوره هاى کهن قوم يهود هم راهى مى برد وبه عبارت صريح تر، مسيحا نيز موعودى به تمامى يا يکسره (دين مدار) نيست. شواهدى که مى توان بر اين مدّعا آورد، از اين قرارند:
1 ـ در سنّت يهودى ـ مسيحى، موعود را از ذريّه ى داوود يا حتى خود او وانمود کرده اند;(1) اين امر از آن رو جالب توجه است که يهوديان داوود را پيامبر نمى دانند بلکه او وسليمان را نخستين پادشاهان ونماد قدرت وشوکت خويش مى شمرند. در دربار آنان ناتان نبى حاضر بود که واسطه ى ارتباطشان با يهوه محسوب مى شد.(2) اين گونه اسطوره ى داوود در باورهاى ديرينه ى يهودى با انديشه ى اسلامى که او را پيام آورى از جانب خدا مى داند، سخت متباين است.(3)
بهرحال، در باورمندى به ظهور مسيحا، قوم يهود چشم به بازگشت دوران طلايى حکم فرمايى داوود دارد واز اين رو در نگاه آنان مسيحا در درجه ى نخست شاه جنگاورى هم چون داوود خواهد بود که به يک آرزوى صددرصد قومى، يعنى برترى وسرورى يهود ـ بعنوان قوم برگزيده ى خدا ـ بر سراسر جهان، صورت امکان خواهد بخشيد. اين انديشه، بى ترديد نمونه اى واضح از (موعود اسطوره اى) ومنطبق بر بازگشت به عهد زرّين است. واتفاقاً از همين رو بوده که يهوديان در مواجهه با عيسى ومنش صوفيانه اى که بر آن اصرار ميورزيد، انکارش کردند وبا تمسخر از پادشاهى اش پرسيدند، تا بدان جا که او به پيلاطس حاکم رومى گفت:
، آرى، من پادشاه هستم، اما پادشاهى من از اين جهان نيست. (يوحنا 18، 36)
عيسى از همين رو به پيروانش اجازه نمى داد لقب (مسيح) را براى او به کار ببرند. چون او برخلاف انتظار ديرينه ى يهوديان يک فرمانده نظامى نبود که قصد تأسيس حکومتى زمينى براى رهايى قوم يهود داشته باشد.(4)
2 ـ دقّت در ادبيات پيش گويانه راجع به هنگامه ى ظهور مسيح، بيش از پيش نشان گر اين موضوع است که ريشه هاى باور به موعود در سنّت يهودى ـ مسيحى، به اسطوره هاى کهن قومى بازمى گردد. از جمله مى توان به محوريّت تام نوسازى معبد اورشليم اشاره کرد که همواره در کانون مطالبات يهوديان وتجلّى گاه آرمان هاى آنان بود ونيز اين که بازسازى آن با گران بهاترين جواهرات در مرکز پيش گويى هاى مربوط به دوران پس از مسيحا قرار دارد. اهميّت اين معبد براى يهوديان وپيامبران آنان چنان سترگ بوده که وقتى اطمينان يافتند کوروش پارسى، رخصت بازسازى آن را خواهد داد،(5) چنان در تمجيد از او غلوّ کردند که به ناگهان او را همان مسيحاى موعود هم ناميدند(!)(6) واين البته به قول عزراى نبى نيست مگر اين که:
، (ما بندگانيم... خداى ما، ما را منظور پادشاهان فارس گردانيده حيات تازه به ما بخشيده است تا خانه خداى خود را بنا نماييم وخرابى هاى آن را تعمير کنيم وما را در يهودا واورشليم قلعه بخشيده است.) (عزرا 9، 9)
3 ـ اشاره ى مندرج در کتاب اشعيا (باب 30، آيه ى 26) مبنى بر اين که پس از ظهور مسيح، روشنايى ماه به اندازه ى خورشيد خواهد شد، آشکارا بيم وهراس انسان بدوى از تاريکى شب را مى رساند، يا آن چه که در ترسيم ابليس در هيأت يک اژدهاى سهمگين آورده شده (مکاشفات يوحنا)، جملگى نشان گر آنند که انديشه ى مسيحاى موعود ـ هم چون سوشيانت ـ در تعامل با آموزه هاى مربوط به معاد، از يک اسطوره ى کهن قومى، به مرتبه ى يک باور دينى تبديل يافته است (والبته کماکان مى توان ديد که مفهوم مسيحاى يهوديان، به مراتب بيشتر از سوشيانت، صبغه ى قومى دارد).

پاورقی:
(1) (...اى خداوند ترا در ميان امت ها حمد خواهم گفت وبه نام تو سرود خواهم خواند که نجات عظيمى به پادشاه خود داده وبه مسيح خويش رحمت نموده است، يعنى به داوود وبه ذريت او تا ابدالاباد). (مزامير 18، 48 تا 50) ونيز: (... وبعد از آن بنى اسراييل بازگشت نموده يهوه خداى خويش وپادشاه خود
داوود را خواهند طلبيد.) (هوشع 3، 5) ونيز: (...و بنده من داوود پادشاه ايشان خواهد بود ويک شبان براى جميع ايشان خواهد بود... وبنده من داوود تا ابدالاباد رييس ايشان خواهد بود). (حزقيال نبى 37، 16 ـ 25).
(2) شهبازى، عبد الله، زرسالاران يهودى وپارسى، مؤسسه مطالعات وپژوهشهاى سياسى، 1377 ش، ج 1، ص 311.
(3) در تورات، داوود پادشاهى بى رحم وکينه توز وفاسد است. کتاب دوّم سموئيل، بويژه: 21، 4 تا 9 و15، 16 و12، 18 و20، 3.
(4) ميشل، توماس، کلام مسيحى، (ترجمه ى حسين توفيقى)، مرکز مطالعات وتحقيقات اديان ومذاهب، قم، 1377 ش، ص 70.
(5) کوروش پادشاه پارسى چنين فرمايد: يهوه خداى آسمان ها، جميع ممالک زمين را به من داده است ومرا امر فرموده که خانه اى براى وى، در اورشليم که در يهودا است، بنا نمايم. پس کيست از شما از تمامى قوم او که خدايش با وى باشد، او به اورشليم که در يهوداست برود وخانه ى يهوه را که خداى اسراييل وخداى حقيقى است در اورشليم بنا نمايد.
(6) خداوند به مسيح خويش يعنى به کوروش که دست راست او را گرفتم تا به حضور وى امت ها را مغلوب سازم وکمرهاى پادشاهان را بگشايم... (اشعياء 11، 1 تا 10).

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page