ادعيه آلام و اسقام

(زمان خواندن: 36 - 71 دقیقه)

ادعيه آلام و اسقام

سيّد بن طاوس در مُهَج الدّعوات نقل كرده از سعيد بن ابى الفَتح قمّى كه در واسط ساكن بود گفت مرا مرضى عظيم بود كه طبيبان از علاج آن عاجز بودند و پدرم مرا به دارالشّفا برد و طبيبان و ساعور كه مقدّم ترسايان باشد در طبّ جمع كرد براى معالجه من پس ايشان فكر كردند و گفتند كه اين مرض را غير از خدا كسى نمى تواند علاج كند از اين سخن شكسته دل و غمناك شدم و كتابى از كتابهاى پدرم برداشتم كه چيزى از آن مطالعه نمايم در پشت آن كتاب ديدم نوشته كه از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام مرويست كه پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود كه هر كه را مرضى باشد بعد از نماز صبح چهل بار بگويد:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَلْحَمُدلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ

بنام خداى بخشاينده مهربان ستايش خاص خدا پروردگار جهانيان است بس است ما را خدا و نيكو وكيلى است

تَبارَكَ اللَّهُ اَحْسَنُ الْخالِقينَ وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ

منزه و بزرگ است خدا بهترين آفريدگان و جنبش و نيرويى نيست جز به خداى والاى بزرگ

و دست بر آنجا كه علّت باشد بمالد از آن صحّت يابد و حضرت عزّت او را شفا بخشد پس من صبر كردم چون صبح شد فريضه را بجاآوردم و چهل نوبت اين دعا را خواندم و دست بر آن محل مى ماليدم پس خداى تعالى آن مرض را از من دفع نمود و من نشسته بودم و مى ترسيدم كه مبادا برگردد تا سه روز بدين حال بودم باز نگرديد بعد از آن پدرم را خبر دادم به اين قصّه پس شكر خدا را بجا آورد و براى بعضى از اطبّاء كه ذمّى بود آن را نقل كرد پس آن طبيب نزد من آمد و مرض را ديد كه برطرف شده در همانحال مسلمان شد و كلمه شهادت گفت و اسلامش نيكو گرديد.

شيخ كفعمى در مصباح فرموده كه هرگاه در تو علّتى باشد دست بمال به موضع سجده خود و بمال آن را بر موضع علّت هفت مرتبه در عقب هر نماز فريضه و بگو:

يا مَنْ كَبَسَ الاَْرْضَ عَلَى الْمآءِ وَ سَدَّ الْهَوآءَ بِالسَّمآءِ وَاخْتارَ لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ

اى كه فرو برد زمين را بر آب و بر بست هوا را به آسمان و انتخاب كرد براى خود بهترين

الاَْسْمآءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى كَذا وَ كَذا وَ ارْزُقْنى وَ

نامها را درود فرست بر محمد و آل محمد و درباره من چنين و چنان كن و روزيم ده و

عافِنى مِنْ كَذا وَ كَذا

سالمم بدار از چنين و چنان

 

ادعيه عافيت

كفعمى از متهجّد نقل كرده كه هر كسى كه طلب عافيت بكند از دردى كه با اوست پس بگويد در سجده دوّم از دو ركعت اوّل نماز شب

يا عَلِىُّ يا

اى والا اى

عَظيمُ يا رَحْمنُ يا رَحيمُ يا سَميعَ الدَّعَواتِ يا مُعْطِىَ الْخَيْراتِ صَلِّ عَلى

بزرگ اى بخشاينده اى مهربان اى شنواى دعاها اى عطاكننده نيكى ها درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاَعْطِنى مِنْ خَيْرِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَاصْرِفْ عَنّى مِنْ

محمد و آلش و عطا كن به من از خير دنيا و آخرت آنچه را تو شايسته آنى و برگردان از من از

شَرِّ الدُّنْيا وَالاْخِرَة ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ اَذْهِبْ عَنّى هذَا الْوَجَعَ

شر دنيا و آخرت آ نچه را تو شايسته آنى و برطرف كن از من اين درد را


و نام برد آن درد را

فَاِنَّهُ قَدْ غاظَنى وَ اَحْزَنَنى

زيرا كه اين درد مرا خشمناك و اندوهگين ساخته

و الحاح كند در دعا كه عافيت به تعجيل به او مى رسد انشاءاللَّه تعالى .
و از عدة الدّاعى از حضرت صادق عليه السلام نقل كرده كه بگو در نزد علّت در حالى كه خود را ظاهر كنى در زير آسمان و دستها را بلند كنى

اَللّهُمَّ اِنَّكَ عَيَّرْتَ اَقْواماً فى كِتابِكَ

خدايا تو سرزنش كردى مردمى را در كتاب خود

فَقُلْتَ قُلِ ادْعُوا الَّذينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَلا

و فرمودى ((بگو بخوانيد آن كسانى را كه به جزخدا پنداشتيد كه نتوانند بردارند زيان و محنت را از شما و نه

تَحْويلاً فَيا مَنْ لا يَمْلِكُ كَشْفَ ضُرّى وَ لا تَحْويلَهُ عَنّى اَحَدٌ غَيْرُهُ صَلِّ عَلى

آنرا بگردانند)) پس اى خدايى كه جز تو نتواند بردارد محنتم را و نه بگرداندش آنرا از من هيچكس درود فرست بر

مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاكْشِفْ ضُرّى وَحَوِّلْهُ اِلى مَنْ يَدْعُو مَعَكَ اِلهاً آخَرَ فَاِنّى اَشْهَدُ

محمد و آلش و برطرف كن محنتم را و بگردانش به نزد كسى كه بخواند با تو معبود ديگرى را چون من گواهى دهم كه

اَنْ لا اِلهَ غَيْرُكَ

معبودى جز تو نيست

 

و روايت شده كه هر مؤ منى كه هر بيمارى و علّتى پيدا كند دست بمالد به موضع درد و بگويد با خلوص نيّت :

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفآءٌ وَ رَحْمَةٌ

و نازل كنيم از اين قرآن چيزى را كه شفا و رحمت است

لِلْمُؤْمِنينَ وَلا يَزيدُ الظّالِمينَ اِلاّ خَساراً

براى مؤ منان و نيفزايد ستمكاران را جز خسران و زيان

عافيت يابد از آن هر نحو علّتى باشد و مصداق اين در خود آيه است كه فرموده شِفآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ .
ايضاً براى دفع مرض يك صاع گندم بخرد و قفا بخوابد و آن گندمها را بر روى سينه خود بريزد و بگويد:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذى اِذا سَئَلَكَ بِهِ الْمُضْطَرُّ كَشَفْتَ مابِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ

خدايا از تو خواهم بدان نامت كه چون بخواندت بدان نام درمانده اى برطرف كردى درماندگيش را

مَكَّنْتَ لَهُ فِى الاَْرْضِ وَ جَعَلْتَهُ خَليفَتَكَ عَلى خَلْقِكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ

و نيرو و تمكّنش دادى در زمين و گردانيدى او را خليفه خود بر خلقت كه درود فرستى بر محمد و

عَلى اَهْلِ بَيْتِهِ وَ اَنْ تُعافِيَنى مِنْ عِلَّتى

بر خاندانش و مرا از اين درد تندرستى بخشى

پس برخيزد و بنشيد وگندمها را از اطراف خود جمع كند و اين دعا را بخواند پس آن را قسمت كند به چهار قسمت و هر چارك آن را كه يك مدّ باشد به مسكينى دهد و اين دعا را بخواند كه انشاءالله تعالى از مرض بهبودى حاصل كند .
و ايضاً از اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه دست بگذار بر موضع درد و بگو سه مرتبه
:

اَللَّهُ اَللَّهُ اَللَّهُ رَبّى حَقّاً لا اُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً اَللّهُمَّ اَنْتَ لَها وَ لِكُلِّ عَظيمَةٍ فَفَرِّجْها عَنّى

خدا... پروردگار من است به حقيقت كه شريك نسازم با او چيزى را خدايا تويى برطرف كننده اين درد و هر درد بزرگى پس برطرف كن آن را از من



و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه دست بر موضع درد گذار و بگو:

بِسْمِ اللَّهِ

بنام خدا


پس دست بكش بر آن و بگو هفت مرتبه :

اَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِقُدْرَةِاللَّهِ وَ اَعُوذُ

پناه برم به عزت خدا و پناه برم به قدرت خدا و پناه برم

بِجَلالِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ صَلّىَ اللَّهُ

به جلالت خدا و پناه برم به بزرگى خدا و پناه برم به جمع خدا و پناه برم به رسول خدا صلى الله

عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَعُوذُ بِاَسْمآءِ اللَّهِ مِنْ شَرِّ ما اَحْذَرُ وَ مِنْ شَرِّ ما اَخافُ عَلى

عليه و آله و پناه برم به نامهاى خدا از شر آنچه بيم دارم و از شر آنچه مى ترسم بر

نَفْسى

خودم

 

دعاى مادر براى مرض فرزند خود

و روايت شده كه هرگاه فرزند مريض شد مادرش بالاى بام رود و مقنعه از سر برگيرد كه موى او در زير آسمان ظاهر شود پس به سجده رود و بگويد:

اَللّهُمَّ رَبِّ اَنْتَ

خدايا تو او را

اَعْطَيْتَنيهِ وَ اَنْتَ وَهَبْتَهُ لى اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ هِبَتَكَ الْيَوْمَ جَديدَةً اِنَّكَ قادِرٌ

به من دادى و تواءش به من بخشيدى خدايا بخششت را امروز تازه گردان كه براستى تويى تواناى

مُقْتَدِرٌ

نيرومند

پس سر بلند نكند تا آنكه خوب شود فرزند او

ادعيه عافيت

شيخ شهيد(ره) نقل كرده كه هر كه درد شديدى دارد بخواند بر قَدَحِ آبى چهل مرتبه سوره حمد پس آن آب را بريزد بر خود و بگذارد مريض نزد خود زنبيلى كه در آن گندم باشد پس بدست خود از آن گندم به سائل دهد و امر كند او را كه دعا كند براى او تا شفاء يابد انشاءاللَّه تعالى .

و به اسانيد معتبره وارد شده كه دوا كنيد بيماران خود را به تصدّق و نيز شيخ شهيد نقل كرده براى رفع مرض آنكه دست بگذارد بر بازوى راست مريض و بخواند حمد هفت مرتبه و بخواند اين دعا را:

اَللّهُمَّ اَزِلْ عَنْهُ الْعِلَلَ وَالدّآءَ وَ اَعِدْهُ اِلَى الصِّحَّةِ وَالشِّفآءِ وَ اَمِدَّهُ بِحُسْنِ

خدايا دور كن از او بيماريها و درد را و بازش گردان به تندرستى و بهبودى و كمكش كن به خوب

الْوِقايَةِ وَ رُدَّهُ اِلى حُسْنِ الْعافِيَةِ وَاجْعَلْ ما نالَهُ فى مَرَضِهِ هذا

نگهدارى و بازش گردان با تندرستى خوب و قرار ده آنچه را در اين بيمارى به او رسيده

مادَّةً لِحَيوتِهِ وَ كَفّارَةً لِسَيّئِاتِهِ اَللّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

مايه اى براى زندگانيش و كفاره اى از گناهانش خدايا و درود فرست بر محمّد و آل محمّد

پس اگر اثر نكرد در خوب شدن او مكرّر كند حمد را هفتاد مرتبه كه اثر خواهد كرد انشاءاللَّه تعالى .

از حضرت باقر عليه السلام روايت است كه هركس را كه سوره حمد و قُلْ هُوَ اللَّهَ اَحَد خوب نكند چيز ديگر او را خوب نكند و هر علّتى را اين دو سوره نيكو مى كند و از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر مؤ منى كه علّتى داشته باشد از روى اخلاص بگويد:

وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ

و نازل گردانيم از قرآن آنچه را شفاء و رحمت است براى مؤ منان

و مسح كند موضع علّت را حق تعالى او را شفا دهد


و از حضرت امام رضاعليه السلام مروى است كه براى رفع تمامى امراض بخوان برآنها:

يا مُنْزِلَ الشِّفآءِ وَ مُذْهِبَ الدّآءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اَنْزِلْ عَلى

اى فرو فرستنده شفاء و دور كننده درد درود فرست بر محمّد و آلش و فرو فرست براى

وَجَعى الشِّفآءَ

دردم شفاء

سيّد بن طاوس در مهج از ابن عبّاس روايت كرده كه گفت من در نزد حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام نشسته بودم پس شخصى در آمد رنگ او رفته و گفت يا اميرالمؤ منين من هميشه بيمارم و دردهاى بسيار دارم پس مرا دعائى بياموز كه به آن استعانت بجويم بر امراضم حضرت فرمود كه مى آموزم تو را دعائى كه جبرئيل آن را به حضرت پيغمبر صلى الله عليه و آله آموخت در وقتى كه حسن و حسين بيمار بودند و آن دعا اين است :

اِلهى كُلَّما اَنْعَمْتَ عَلَىَّ نِعْمَةً قَلَّ لَكَ عِنْدَها شُكْرى وَ كُلَّمَا ابْتَلَيْتَنى بِبَلِيَّةٍ قَلَّ

خدايا هراندازه نعمت به من دهى شكر من در برابرش اندك است و هرگاه مبتلايم گردانى به بلايى اندك است

لَكَ عِنْدَها صَبْرى فيامَنْ قَلَّ شُكْرى عِنْدَ نِعَمِهِ فَلَمْ يَحْرِمْنى وَ يا مَنْ قَلَّ

در برابر آن شكيبايى من پس اى كسى كه اندك است شكرم در برابر نعمتهايش ولى او محرومم نگرداند و اى كه كم است

صَبْرى عِنْدَ بَلاَّئِهِ فَلَمْ يَخْذُلنى وَ يا مَنْ رَانى عَلَى الْمَعاصى فَلَمْ يَفْضَحْنى وَ

شكيباييم در برابر بلايش ولى او مرا وامگذارد و اى كه ديد مرا بر حال گناهان ولى رسوايم نكرد و

يا مَنْ رَانى عَلَى الْخَطايا فَلَمْ يُعاقِبْنى عَلَيْها صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

اى كه ديد مرا بر حال خطاكاريها ولى مؤ اخذه ام نكرد بر آنها درود فرست بر محمد و آل محمد

وَاغْفِرْ لى ذَنْبى وَ اشْفِنى مِنْ مَرَضى اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْئٍ قَديرٌ

و بيامرز گناهم را و شفايم ده از بيماريم كه تو بر هر چيز توانايى

ابن عبّاس گفت پس ديدم آن مرد را بعد از يك سال در حالى كه رنگش نيكو و قرمز شده بود و گفت در هيچ دردى نخواندم اين دعا را مگرآنكه شفايافتم و داخل نشدم بر سلطانى كه از او مى ترسيدم مگر آنكه خداوند عزّوجلّ ردّ كرد شرّ او را از من .


منقول است كه به نجاشى از پدرانش كلاهى به ارث رسيده بود از چهارصد سال كه بر هر دردى كه نهاده مى شد ساكن مى گشت پس آن كلاه را شكافتند كه به بينند چه در آنست ديدند كه در آن اين دعا است :

بِسْمِ اللَّهِ

بنام خدا

الْمَلِكِ الْحَقِّ الْمُبينِ شَهِدَاللَّهُ اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْمَلاَّئِكَةُ وَ اوُلُوا الْعِلْمِ قآئِماً

پادشاه برحق و آشكار، گواهى دهد خدا كه معبودى جز او نيست و فرشتگان و دانشمندان نيز گواهى داده اند انصاف بدو

بِالْقِسْطِ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ اِنَّ الدّينَ عِنْدَاللَّهِ الاِْسْلامُ لِلَّهِ نُورٌ

پايدار است معبودى جز او نيست كه عزيز و فرزانه است همانا دين نزد خدا اسلام است براى خدا نور است

وَحِكْمَةٌ وَ حَوْلٌ وَ قُوَّةٌ وَ قُدْرَةٌ وَ سُلْطانٌ وَ بُرْهانٌ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ آدَمُ صَفِىُّ

و حكمت و هر جنبش و توانايى و نيرو و سلطنت و برهان ، معبودى جز خدا نيست ، آدم برگزيده

اللَّهِ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ اِبْرهيمُ خَليلُ اللَّهِ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ مُوسى كَليمُ اللَّهِ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ

خداست معبودى نيست جز خدا، ابراهيم خليل خدا است ، معبودى نيست جز خدا، موسى هم سخن خدا است ، معبودى نيست جز خدا،

مُحَمَّدٌ الْعَرَبِىُّ رَسُولُ اللَّهِ وَ حَبيبُهُ وَ خِيَرَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ اُسْكُنْ يا جَميعَ

محمد عربى رسول خدا و حبيب او است و برگزيده او است از خلقش آرام گيريد اى همه

الاَْوْجاعِ وَ الاَْسْقامِ وَ الاَْمْراضِ وَ جَميعَ الْعِلَلِ وَ جميعَ الْحُمَّياتِ سَكَّنْتُكَ

دردها و بيماريها و امراض و همه علتها و همه تبها، آرام كردم تو را بدان خدايى

بِالَّذى سَكَنَ لَهُ ما فِى اللَّيْلِ وَالنَّهارِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى

كه آرام شوند برايش شب و روز و او است شنواى دانا و درود خدا بر

خَيْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعينَ

بهترين خلقش محمد و آل او همگى


در مكارم الا خلاق است كه نجاشى ملك صُداعى داشت مرض خود را براى حضرت رسول صلى الله عليه و آله نوشت حضرت اين حرز را براى او فرستاد او در كلاه خود گذاشت دردش ساكن شد و آن حرز اين است :

بِسْم اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبينُ شَهِدَاللَّهُ

بنام خداى بخشاينده مهربان معبودى نيست جز خدا فرمانرواى برحق و آشكار گواهى دهد خدا

تا آخر

 

آيه لِلَّهِ نُورٌ وَ حِكْمَةٌ وَ عِزُّ وَ قُوَّةٌ وَ بُرْهانٌ وَ قُدْرَةٌ وَ سُلْطانٌ وَ رَحْمَةٌ يا مَنْ لا

براى خدا است نور و حكمت و عزت و توانايى و برهان و نيرو و سلطنت و رحمت اى كه هرگز

يَنامُ لا اِلهَ اِلاّ اللَّهُ اَبْرهيمُ خَليلُ اللَّهِ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ مُوسى كَليمُ اللَّهِ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ

نخوابد معبودى نيست جز خدا، ابراهيم خليل خدا است معبودى نيست جز خدا، موسى هم صحبت خدا است معبودى نيست جز خدا

عيسى رُوحُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ صَفِيُّهُ وَ صِفْوَتُهُ

عيسى روح خدا و كلمه او است معبودى نيست جز خدا محمد رسول خدا است و برگزيده و خاص درگاهش

صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ اُسْكُنْ سَكَّنْتُكَ بِمَنْ يَسْكُنُ لَهُ ما فِى السَّمواتِ

درود خدا و سلامش بر او و آلش باد آرام باش كه آرامت كردم بدانكه آرام شود براى او آنچه در آسمانها

وَالاَْرْضِ وَ بِمَنْ سَكَنَ لَهُ ما فِى الَّيْلِ وَالنَّهارِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ فَسَخَّرْنا لَهُ

و زمين است و به آنكه آرام شود براى او آنچه در شب و روز است و او است شنواى دانا پس به فرمانش درآورديم باد را

الرّيحَ تَجْرى بِاَمْرِهِ رَخآءً حَيْثُ اَصابَ وَ الشَّياطينَ كُلَّ بَنّآءٍ وَ غَوّاصٍ اَلا

كه مى رفت به دستورش به نرمى هركجا كه مى خواست و شياطين را از هر بنّاء و غواصى بدانكه

اِلَى اللَّهِ تَصيرُ اءلاُمُورُ

بسوى خدا بازگردد هركارى

 

تعويذ بجهت درد سر و درد گوش

از حضرت باقرالعلوم عليه السلام مروى است كه بجهت تسكين درد سر، سر را مسح كند و هفت مرتبه بگويد:

اَعُوذُ بِاللَّهِ

پناه برم به خدايى

الَّذى سَكَنَ لَهُ ما فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَ ما فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ وَ هُوَ السَّميعُ

كه آرام شود برايش آنچه در خشكى و دريا است و آنچه در آسمانها و زمين است و او شنوا

الْعَليمُ

و دانا است

و اين دعا از براى درد گوش نيز از حضرت صادق عليه السلام هفت مرتبه نقل شده .

و نيز از آن حضرت وارد شده كه پنير بسيار كُهنه را قدرى بگير و نرم بكوب و با شير ممزوج كن و بر روى آتش گرم و نرم كن و چند قطره در گوش كه درد مى كند بريز
ايضاً براى درد سر بخواند بر قدح آبى :

اَوَلَمْ يَرَ الَّذينَ كَفَرُوا اَنَّ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ كانَتا رَتْقاً

آيا ندانند كسانى كه كافر شدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند

فَفَتَقْناهُما وَ جَعَلْنا مِنَ الْمآءِ كُلَّ شَيْئٍ حَي اَفَلا يُؤْمِنُونَ

پس از هم بازشان كرديم و آفريديم از آب هر چيز زنده اى را آيا ايمان نمى آورند

پس بياشامد آن را و روايت شده كه هرگاه كسالت يا صُداع عارض حضرت رسول صلى الله عليه و آله مى گشت دستها را مى گشود و فاتحه و معوذتين مى خواند و بصورت مى كشيد پس برطرف مى شد از آن حضرت درد


و نيز از براى رفع صُداع دست بكشد بر سَرِ او و بگويد:

اِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمواتِ وَ

براستى خدا نگهدارد آسمانها و

الاَْرْضَ اَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا اِنْ اَمْسَكَهُما مِنْ اَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ اِنَّهُ كانَ حَليماً

زمين را از اينكه بيفتند و اگر بيفتند نگاهشان ندارد هيچكس جز او كه براستى او بردبار

غَفُوراً

و آمرزنده است


و از ربيع الا برار نقل است كه ماءمون را در طرطوس صداعى عارض شد و به هيچ وجه علاج آن نشد قيصر روم كلاهى براى او فرستاد و نوشت براى او شنيدم خبر صُداع تو را اين كلاه را فرستادم كه بر سر گذارى تا درد ساكن شود ماءمون ترسيد كه در آن زهرى تعبيه كرده باشد امر كرد كه بر سر حاملش نهادند ديد ضررى به او نرسانيد پس امر كرد بر سر كسى ديگر كه صداع داشت نهادند دردش ‍ ساكن شد آن وقت ماءمون آن كلاه را بر سر خود گذاشت دردش ساكن گشت تعجّب نمود او را شكافت ديد كه در آن نوشته است :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ

بنام خداى بخشاينده

الرَّحيمِ كَمْ مِنْ نِعْمَةٍ لِلَّهِ فى عِرْقٍ ساكِنٍ حَّم عَّسَّقَّ لا يُصَدَّعُونَ عَنْها وَلا

مهربان چه بسيار نعمتى از خدا كه در رگى ساكن است به آيه ((حم عسق )) درد سر نكشند از آن و بيهوش

يُنْزِفُونَ مِنْ كَلامِ الرَّحْمنِ خَمَدَتِ النيّرانُ وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ وَ جالَ

نگردند از سخن خداى رحمان خاموش گشت آتش و جنبش و نيرويى نيست جز به خدا و روان شد

نَفْعُ الدَّوآءِ فيكَ كَما يَجُولُ مآءُ الرَّبيعِ فِى الْغُصْنِ

منفعت اين دواء در تو چنانچه روان شد آب بهار در شاخه درخت

 

تعويذ بجهت درد شَقيقِه

بگذارد دست بر محلّ درد و سه دفعه بگويد:

يا ظاهِراً مَوْجُوداً وَ يا باطِناً غَيْرَ مَفْقُودٍ

اى آشكار موجود و اى نهانى كه گم نگشته

اُرْدُدْ عَلى عَبْدِكَ الضَّعيفِ اَيادِيَكَ الْجَميلَةَ عِنْدَهُ وَ اَذْهِبْ عَنْهُ ما بِهِ مِنْ اَذىً

بازگردان بر بنده ناتوانت الطاف نيكت را كه پيش او بود و دور ساز از او آزارى را كه دارد

اِنَّكَ رَحيمٌ قَديرٌ

كه تو مهربان و توانايى

 

بجهت كرى گوش

از حضرت باقر العلوم عليه السلام وارد شده كه بگذار دست بر آن و بخوان :

لَوْ اَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ

 اگر فرود آوريم اين قرآن را بر كوهى

تا آخر سوره

 

بجهت درد دهان

از حضرت صادق عليه السلام مروى است كه بگذار دست بر آن و بگو:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

بنام خداى بخشاينده مهربان

بِسْمِ اللَّهِ الَّذى لايَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ دآءٌ اَعُوذُ بِكَلِماتِ اللَّهِ الَّتى لايَضُرُّ مَعَها شَيْئٌ

بنام خدايى كه زيان نرساند با ذكر نام او دردى پناه برم به كلمات خدا كه زيان نرساند به آنها چيزى

قُدُّوسٌ قُدُّوسٌ قُدُّوسٌ اَسْئَلُكَ يا رَبِّ بِاسْمِكَ الطّاهِرِ الْمُقَدَّسِ الْمبارَكِ

منزه است و بى عيب است ... از تو خواهم پروردگارا بدان نام پاك و پاكيزه و مباركت

الَّذى مَنْ سَئَلَكَ بِهِ اَعْطَيْتَهُ وَ مَنْ دَعاكَ بِهِ اَجَبْتَهُ اَسْئَلُكَ يا اللَّهُ يا اللَّهُ يا اللَّهُ اَنْ

كه هر كه تو را بدان بخواند خواسته اش را بدهى و هر كه بدان بخواندت اجابتش كنى از تو خواهم اى خدا اى خدا... كه

تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ النَّبِىِ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ اَنْ تُعافِيَنى مِمّا اَجِدُ فى فَمى وَ فى

درود فرستى بر محمد پيمبرت و خاندانش و اينكه مرا عافيت بخشى از آنچه در دهانم و در

رَاْسى وَفى سَمْعى وَ فى بَصَرى وَ فى بَطْنى وَ فى ظَهْرى وَ فى يَدى وَ فى

سرم و در گوشم و در چشمم و در شكمم و در پشتم و در دستم و در

رِجْلى وَ فى جَوارِحى كُلِّها

پايم و در همه اعضاى من است

كه شفا مى يابى انشاءاللّه تعالى


بجهت درد دندان

حضرت صادق عليه السلام مروى است كه بخواند بر آن بعد از گذاشتن دست بر آن حمد و توحيد و قدر و اين آيه مباركه

وَ تَرىَ الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِىَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ

و بينى كوهها را و پندارى كه بى حركتند و با اينكه مانند رفتن ابرها هم مى روند كار خدايى است

الَّذى اَتْقَنَ كُلَّ شَيْئٍ اِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ

كه هرچيز را محكم ساخت و براستى او آگاه است بدانچه شما مى كنيد

 

ايضاً از اميرالمؤ منين عليه السلام

كه دست بكش به موضع سجده خود پس مسح كن دندان دردكن را و بگو:

بِسْمِ اللَّهِ وَالشّافى

بنام خدا و شفا دهنده

اَللَّهُ وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ

خدا است و جنبش و نيرويى نيست جز به خداى والاى بزرگ

 

عوذه مجربّه براى درد دندان

مى خوانى حمد و دو قُلْ اَعُوذُ و قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَد را و مى خوانى با هر سوره بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ و بعد از قُلْ هُوَاللَّهُ اَحَد مى گوئى :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وَ لَهُ ما سَكَنَ فِى

بنام خداى بخشاينده مهربان و از اوست آنچه در

اللَّيْلِ وَالنَّهارِ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ قُلْنا يا نارُ كُونى بَرْدَاً وَ سَلاماً عَلى اِبْرهيمَ

شب و روز آرام گيرد و او است شنواى دانا گفتيم اى آتش باش سرد و سلامت بر ابراهيم

وَ اَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمْ الاَْخْسَرينَ نُودِىَ اَنْ بُورِكَ مَنْ فِى النّارِ وَ مَنْ

و انديشيدند درباره اش كيدى پس گردانديمشان زيانكاران ندا شد كه مبارك است هر كه در آتش است و هر كه

حَوْلَها وَ سُبْحانَ اللَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

در اطراف آنست و منزه است خدا پروردگار جهانيان


پس مى گوئى :

اَللّهُمَّ يا كافِياً مِنْ كُلِّ شَيْئٍ وَ

اى كفايت كننده از هر چيز كه چيزى

لا يَكْفى مِنْكَ شَيْئٌ اِكْفِ عَبْدَكَ وَابْنَ اَمَتِكَ مِنْ شَرِّ ما يَُخافُ وَ يَُحْذَرُ وَ مِنْ

از تو كفايت نكند كفايت كن بنده ات را و فرزند كنيزت را از شر آنچه مى ترسد و بيم دارد و از

شَرِّ الْوَجَعِ الَّذى يَشْكُوهُ اِلَيْكَ

شر دردى كه شكوه اش بدرگاهت آورده


و نيز روايت شده كه كاردى يا برگ خرمائى بگيرد و بمالد بر آن جانب كه درد مى كند و بگويد هفت مرتبه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

بنام خداى بخشاينده مهربان

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ اِبْرهيمُ خَليلُ اللَّهِ اُسْكُنْ بِالَّذى سَكَنَ لَهُ

بنام خدا و به ذات خدا، محمد رسول خدا است و ابراهيم خليل خدا است آرام گير به حق آنكس كه رام شد براى او

ما فِى اللَّيْلِ وَ النَّهارِ بِاءِذْنِهِ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْئٍ قَديرٌ

آنچه در شب و روز است به اذنش و او بر هر چيز توانا است

و ايضاً وارد شده كه چوبى يا آهنى بگذارد بر دندان درد كن و افسون كُند آن را از جانب آن هفت مرتبه
 

بِسْمِ اللَّهِ

بنام خداى

الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَلْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ دُودَةٌ تَكُونُ فِى الْفَمِ تَاْكُلُ الْعَظْمَ وَ تُنْزِلُ

بخشاينده مهربان شگفتا! و تمام شگفت به اين است كه كرمى در دهان مى خورد استخوان و در عوض خون فرو مى ريزد

الدَّمَ اَنَا الرّاقى وَ اللَّهُ الشّافى وَ الْكافى لا اِلهَ اِلاّ اللَّهُ وَالْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ

من افسون كنم و خدا شفا دهد و كفايت كند معبودى نيست جز خدا و ستايش خاص خدا پروردگار

الْعالَمينَ وَ اِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسَاً فَادّارَ اْتُمْ فيها

جهانيان است و هنگامى كه كشتيد كسى را و درباره اش كشمكش كرديد (آيه 72 بقرة )

بخواند تا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ هفت مرتبه اين را بجا آورد

 

بجهت درد سينه

بجهت درد سينه وارد شده آيه

وَ اِذْ قَتَلْتُمْ نَفْساً فَادّارَ اْتُمْ

و هنگامى كه كشتيد كسى را پس اختلاف كرديد...

تا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

تعقل كنيد

و روايت شده كه استشفا كن به قرآن زيرا كه حق تعالى فرموده ((فيه شفآءٌ لِما فِى الصُّدُورِ))

 

بجهت سرفه

و از براى سرفه دعاى جامعه وارد شده

اَللّهُمَّ اَنْتَ رَجائى وَ اَنْتَ ثِقَتى وَ عِمادى

خدايا تو اميد منى و تويى مورد اطمينان و اعتمادم

و اين دعاى طويلى است طالبين رجوع كنند به ماءخذ آن كتاب دعاى بحار

 

بجهت درد شكم

از حضرت رسول صلى الله عليه و آله مروى است كه بياشامد شربت عسل به آب گرم و تعويذ كند آن را به فاتحة الكتاب هفت مرتبه .

ايضاً از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مروى است كه بياشامد آب گرم و بگويد:

يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا اَللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحيمُ يا رَبَّ الاَْرْبابِ

اى خدا... اى خدا اى بخشاينده اى مهربان اى پروردگار پروردگاران

يا اِلهَ الاْلِهَةِ يا مَلِكَ الْمُلُوكِ يا سَيِّدَ السّادَةِ اشْفِنى بِشِفآئِكَ مِنْ كُلِّ دآءٍ وَ

اى معبود هر معبود اى پادشاه پادشاهان اى آقاى آقايان شفايم ده به شفاى خود از هر درد و

سُقْمٍ فَاِنّى عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيْكَ اَتَقَلَّبُ فى قَبْضَتِكَ

مرض زيرا من بنده تو و پسر دو بنده توام كه مى گردم در قبضه قدرتت

و نيز بجهت درد شكم و غيره بگذارد دست بر آن و بگويد هفت مرتبه :

اَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ جَلالِهِ مِنْ شَرِّ ما اَجِدُ

پناه برم به عزت خدا و جلالش از شر آنچه مى يابم

و بگذارد دست راست بر موضع درد و بگويد سه مرتبه بسم اللَّه  

 

بجهت قولنج

بنويسد بر لوحى يا كتفى حمد و توحيد و دو قُلْ اَعُوذُ و در زير آنها بنويسد:

اَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظيمِ

پناه برم بذات خداى بزرگ

وَ بِعِزَّتِهِ الَّتى لا تُرامُ وَ بِقُدْرَتِهِ الَّتى لا يَمْتَنِعُ مِنْها شَيْئٌ مِنْ شَرِّ هذَا الْوَجَعِ

و به عزتش كه مورد دستبرد واقع نشود و به قدرتش كه چيزى از آن سر باز نزند از شرّ اين درد

وَ مِنْ شَرِّ ما فيهِ وَ مِنْ شَرِّ ما اَجِدُ مِنْهُ

و از شر آنچه در آن است و از شر آنچه از آن به من مى رسد

پس بشويد آن را به آب باران و در وقتى كه ناشتا است و در وقت خواب بياشامد كه انشاءاللَّه مبارك و نافع است

بجهت درد شكم و قولنج

روايت شده كه شخصى خدمت حضرت رسول صلى الله عليه و آله شكايت كرد از درد شكم برادرش حضرت فرمود امر كن برادرت را كه بياشامد شربتى از عسل با آب گرم آن مرد رفت و فرداى آن روز خدمت آن حضرت آمد و عرض كرد كه آن شربت را به او آشامانيدم و فايده نبرد فرمود صَدَقَ اللَّه وَكَذَبَ بَطْنُ اَخيكَ برو او را شربت عسل بده و تعويذ كن آن را به سوره حمد هفت مرتبه پس چون آن مرد رفت حضرت فرمود به اميرالمؤ منين عليه السلام ياعلى بدرستى كه برادر اين مرد منافق است و از اين جهت است كه آن شربت او را نفع نمى بخشد

بجهت ثالول

و آن ميخچه اى است كه غالباً در دست پيدا مى شود وارد شده بگير براى هر يك از آن هفت دانه جو و بخوان بر هر دانه جو از اوّل سوره اِذا وَقَعَتْ تاهَبآءً مُنْبَثّاً وَ:

يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ يَنْسِفُها رَبّى نَسْفاً فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لاتَرى

و بپرسند از تو از كوهها بگو پراكنده كند آنها را پروردگارم پراكندنى كامل و واگذارد آنها را پهن و هموار كه نبينى

فيها عِوَجاً وَلا اَمْتاً

در آن كجى و نه برجستگى

هفت مرتبه پس بگير يك يك دانه هاى جو را و به مال به ثالول پس به بند آنها را در خرقه و به آن سنگى ببند و بينداز آن را در چاهى و بعضى گفته اند كه شايسته است اين عمل در آخر ماه باشد كه ماه در آن پنهان است .

و نيز نقل شده كه صاحبش قطعه نمكى بگيرد و بمالد به ثالول و بخواند بر آن سه مرتبه لَوْ اَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ تا آخر سوره حشر و بيندازد آن را در تنورى و بشتاب بگذرد كه برطرف خواهد شد انشاءالله .

و در خزائن است كه ماليدن نوره بر ثالول برطرف خواهد كرد آن را

 بجهت ورمهاى بدن

روايت شده كه چون وضو سازى براى نماز فريضه بخوان بر آن پيش از نماز و بعد از آن لَوْ اَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ تا آخر سوره و تدبّر كن در وقت خواندن آن كه انشاءاللّه ورم ساكن خواهد شد

 بجهت رفع دشوار زائيدن زنان

بنويسد در پوستى :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ كَاَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ ما يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ ساعَةً

بنام خداى بخشاينده مهربان گويى ايشان روزى كه عذاب موعود را ببينند بسر نبرده اند ساعتى

مِنْ نَهارٍ كَاَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا اِلاّ عَشِيَّةً اَوْ ضُحيها اِذْ قالَتِ اَمْرَاَتُ

از روز گويى ايشان چون روز رستاخيز را ببينند بسر نبرده اند جز شبانگاه يا روزى هنگامى كه زن عمران گفت

عِمْرانَ رَبِّ اِنّى نَذَرْتُ لَكَ ما فى بَطْنى مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنّى اِنَّكَ اَنْتَ السَّميعُ

پروردگارا من نذر كرده ام براى تو آنچه را در شكم من است آزاد پس بپذير از من كه براستى تويى شنواى

الْعَليمُ

دانا


پس ببندد آن را بر ران راست او و چون فرزندش متولّد شد آن را باز كند و نيز روايت شده كه بخواند بر آن :

فَاَجائَهَا الْمَخاضُ اِلى جِذْعِ النَّخْلَةِ تا رُطَباً جَنِيّاً

پس بياوردش درد زاييدن بسوى تنه درخت خرما * (تا آيه 25 سوره مريم )


پس صدا بلند كند به اين آيه :

وَاللَّهُ اَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ اُمَّهاتِكُمْ لاتَعْلَمُونَ شَيْئاً

و خدا بدر آورد شما را از شكمهاى مادرانتان كه نمى دانستيد چيزى

وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الاَْبْصارَ وَ الاَْفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ كَذلِكَ اُخْرُجْ اَيُّها

و قرار داد براى شما گوش و چشم و دل شايد شما سپاسگزاريد اين چنين برون آى

الطِّلْقُ اُخْرُجْ بِاذْنِ اللَّهِ

اين چنين برون آى به اذن خدا

و نيز از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه براى آسان شدن ولادت بنويسد در پوستى يا كاغذى :

اَللّهُمَّ فارِجَ الْهَمِّ وَ كاشِفَ الْغَمِّ وَ رَحْمنَ الدُّنْيا

خدايا اى غم گشا و برطرف كننده اندوه اى بخشاينده دنيا

وَالاْخِرَةِ وَ رَحيمَهُما اِرْحَمْ فلانة بنت فُلانة رَحْمَةً تُغْنيها بِها عَنْ رَحْمَةِ

و آخرت و مهربان آن دو، رحم كن فلان زن دختر فلان را به رحمتى كه بى نيازش كنى بدان از رحمت

جَميعِ خَلْقِكَ تُفَرِّجُ بِها كُرْبَتَها وَ تَكْشِفُ بِها غَمَّها وَ تُيَسِّرُ بِها وِلادَتَها وَ

همه خلق خود و بگشايى بدان محنتش را و برطرف كنى بدان اندوهش را و آسان گردانى زاييدنش را

قُضِىَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لايُظْلَمُونَ وَ قيلَ الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

و داورى شد ميانشان به حق و ستمى به ايشان نشد و گفته شد ستايش خاص خدا پروردگار جهانيان است

 

بجهت باز كردن بسته شده

بنويسد اوّل سوره اِنّا فَتَحْنا تا مُسْتَقيماً و سوره اِذا جآءَ نَصْرُاللَّهِ و اين آيات را:

وَ مِنْ آياتِهِ اَنْ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْواجاً لِتَسْكُنُوا اِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ

و از آيات خدا اين است كه ((قرار داد براى شما از خودتان جفتهايى تا آرامش يابيد بدانها و قرار داد ميانه شما

مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً اِنَّ فى ذلِكَ لاَياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّروُنَ ثُمَّ ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبابَ

دوستى ومهر براستى دراين كار نشانه هايى است براى مردمى كه تفكر مى كنند)) سپس ((داخل شويد برايشان از اين دروازه ها

فَاِذا دَخَلْتُمُوهُ فَاِنَّكُمْ غالِبُونَ فَفَتَحْنا اَبْوابَ السَّمآءِ بِمآءٍ مُنْهَمِرٍ وَ فَجَّرْنَا

و چون داخل شديد غلبه با شما است )) ((پس گشوديم درهاى آسمان را به آبى ريزان و شكافتيم در

الاَْرْضَ عُيُوناً فَالْتَقَى الْمآءُ عَلى اَمْرٍ قَدْ قُدِرَ رَبِّ اشْرَحْ لى صَدْرى وَ

زمين چشمه ها و به هم پيوست (هر دو) آب براى كارى كه مقدر شده بود پروردگارا سينه ام را بگشا و

يَسِّرْلى اَمْرى وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانى يَفْقَهُوا قَوْلى وَ تَرَكْنا

كارم را آسان كن و گره از زبانم بگشا تا فهم كنند گفتارم را و واگذاريشان در آن روز

بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فى بَعْضٍ وَ نُفِخَ فِى الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ

كه برخى موج زنند در برخى ديگر و در صور دميده شود و

جَمْعاً كذلك حَلَلْتُ فُلانَ بْنِ فُلانٍ عَنْ بِنْتِ فُلانَةٍ لَقَدْ جائَكُمْ رَسُولٌ مِنْ

گردشان آريم اين چنين گشودم فلان پسر فلان را از دختر فلان به حقيقت آمد شما را پيامبرى از

اَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ فَاِنْ

خودتان كه ناگوار است بر او آنچه شما را به رنج اندازد و علاقمند به شما است و نسبت به مؤ منان رؤ ف و مهربان است اگر

تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ

پشت كردند بگو بس است مرا خدا معبودى جز او نيست بر او توكل كنم كه او پروردگار عرش بزرگ است


پس اين نوشته را همراه او نموده و بر او آويزان كنند

و در طبّ الا ئمّه دعائى از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام نيز نقل شده كه تعليم اسحاق صحّاف فرموده چون طولانى بود ذكر ننموديم

تعويذ تب (1)

بخواند اين تعويذ را كه رسول خدا صلى الله عليه و آله تعليم اميرالمؤ منين عليه السلام فرموده :

اَللّهُمَّ ارْحَمْ جِلْدِىَ الرَّقيقَ وَ عَظْمِىَ الدَّقيقَ وَ اَعُوذُ بِكَ مِنْ فَوْرَةِ الْحَريقِ يا

خدايا رحم كن به پوست نازكم و استخوان باريكم و پناه برم به تو از فوران حريق اى

اُمَّ مِلْدَمٍ اِنْ كُنْتِ آمَنْتِ بِاللَّهِ فَلا تَاْكُلىِ اللَّحْمَ وَلاتَشْرَبىِ الدَّمَ وَلاتَفُورى مِنَ

تب اگر ايمان به خدا دارى پس مخور گوشت را و نياشام خون را و فوران مكن از

الْفَمِ وَانْتَقِلى اِلى مَنْ يَزعَمُ اَنَّ مَعَ اللَّهِ اِلهاً آخَرَ فَاِنّى اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ

دهان و برو به نزد كسى كه مى پندارد كه با خداوند معبود ديگرى است چون كه من گواهى دهم كه نيست معبودى جز خدا

وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ

يگانه اى كه شريك ندارد و گواهى دهم كه محمّد بنده و رسول او است

تعويذ تب (2)

مواظبت كند در صبح و شام بخواندن دعاى نور كه سلمان از حضرت فاطمه صلوات اللَّه عليها نقل كرده و در مفاتيح ذكر شده 

تعويذ تب (3)

روايت شده كه ائمّه عليهم السلام تب را به آب سرد معالجه مى كردند پيوسته يك جامه را در آب تر مى كردند و بر جسد مى چسبانيدند

تعويذ تب (4)

به خط امام رضا عليه السلام ديده شد كه براى تب به سه قطعه كاغذ بنويسند بر قطعه اوّل :

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ لاتَخَفْ اِنَّكَ اَنْتَ الاَْعْلى * و بر دوّم : بِسْمِ اللَّهِ

بنام خداى بخشاينده مهربان نترس كه براستى تويى برتر * * * * به نام خداى

الرَّحْمنِ الرَّحيمِ لاتَخَفْ نَجْوَتَ مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمينَ * و بر سوّم : بِسْمِ اللَّهِ

بخشاينده مهربان نترس كه نجات يافتى از مردم ستمكار * * * * بنام خداى

الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الاَْمْرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ

بخشاينده مهربان هان كه از آن اوست آفرينش و فرمان ، برتر است خدا پروردگار جهانيان

پس بخواند بر هر قطعه اى سه مرتبه توحيد و ببلعد آن را در سه روز هر روزى يكى از آنها را كه خوب خواهد شد انشاءاللَّه

تعويذ تب (5)

تكمه هاى پيراهن را بگشايد و سر را در پيراهن داخل كند و اذان و اقامه گويد و هفت مرتبه حمد بخواند كه انشاءاللَّه خوب خواهد شد

تعويذ تب (6)

روايت است از ائمّه عليهم السلام كه بنويسد در پوستى و آويزان كند بر تب دار اين عَوذَه را:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ وَ سُلْطانِكَ وَ ما اَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ اَنْ

خدايا من از تو درخواست مى كنم به عزتت و نيرو و سلطنتت و آنچه را دانش تو بدان احاطه دارد كه

تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ لا تُسَلِّطَ عَلى فُلانِ بْنِ فُلانٍ شَيْئاً مِمّا

درود فرستى بر محمد و آل محمد و ديگر آنكه مسلط نكنى بر فلان كس پسر فلانى چيزى را از

خَلَقْتَ بِسُوَّءٍ وَارْحَمْ جِلْدَهُ الرَّقيقَ وَ عَظْمَهُ الدَّقيقَ مِنْ فَوْرَةِ الْحَريقِ

مخلوقاتت به بدى و رحم كن به پوست نازكش و به استخوان باريكش از جوشش سوختن ،

اُخْرُجى يا اُمَّ مِلْدَمٍ يا آكِلَةَ اللَّحْمِ وَ شارِبَةَ الدَّمِ حَرُّها و بَرَدُها مِنْ جَهَنَّمَ اِنْ

بيرون رو اى تب اى خورنده گوشت و نوشنده خون كه گرمى و سرديت در دوزخ است اگر براستى

كُنْتِ آمَنْتِ بِاللَّهِ الاَْعْظَمِ اَنْ لاتَاْكُلى لِفُلانِ بنِ فُلانة لَحْماً وَ لاتُمَصّى لَهُ دَماً

ايمان به خداى اعظم دارى نبايد بخورى از فلان پسر فلان گوشتى و نمكى از او خونى

وَلاتَنْهَكى لَهُ عَظْماً وَلاتُثَوِّرى عَلَيْهِ غَمّاً وَ لاتُهَيِّجى عَلَيْهِ صُداعاً وَانْتَقِلى

و باريك نكنى استخوانش را و نفرستى بر او اندوهى و تحريك نكنى بر او درد سرى و كوچ كن

عَنْ شَعْرِهِ وَ بَشَرِهِ وَ لَحْمِهِ وَ دَمِهِ اِلى مَنْ زَعَمَ اَنَّ مَعَ اللَّهِ اِلهاً آخَرَ لا اِلهَ اِلاّ

از مو و پوست و گوشت و خونش بسوى كسى كه پندارد با خداوند خداى ديگرى است معبودى نيست جز

هُوَ سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا يُشْرِكُونَ

خداى سبحان و برتر است از آنچه شريكش سازند

و بنويسد بعد از عَمّا يُشْرِكُون اسم يك نفر از اهل ذمّه يايكى از دشمنان خدا را

تعويذ تب (7)

بنويسد از براى تب و ببندد بر بازوىِ راست تب دار:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ

بنام خداى بخشاينده مهربان ستايش خداى را پروردگار جهانيان

تا آخر سوره

بِسْمِ الِلَّهِ وَ بِالِلَّهِ اَعُوذُ بِكَلِماتِ اللَّهِ التّآمّاتِ كُلِّهَا الَّتى لايُجاوِزُهُنَّ بَرُّ وَلا فاجِرٌ مِنْ شَرِّ ما

بنام خدا و بذات خدا پناه مى برم به كلمات تامه خدا همه آنهايى كه نگذرد از آنها نيكوكار و بدكار از شر آنچه

خَلَقَ وَ ذَرَءَ وَ بَرَءَ وَ مِنْ شَرِّ الْهآمَّةِ وَ السّآمَّةِ وَالْعآمَّةِ وَاللاَّّمَّةِ وَ مِنْ شَرِّ

خدا خلق كرده و آفريده و از شر جانوران خزنده و گزنده و عموم آنها و چشم زخم و از شر

طَوارِقِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ وَ مِنْ شَرِّ فُسّاقِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ وَ مِنْ شَرِّ فَسَقَةِ الْجِنِّ

پيش آمدها ناگهانى شب و روز و از شر بدكاران عرب و عجم و از شر بدكاران جن

وَالاِْنْسِ وَ مِنْ شَرِّ الشَّيْطانِ وَ شَرَكِهِ وَ مِنْ شَرِّ كُلّ ذى شَرٍّ وَ مِنْ شَرٍّ كُلِّ دآبَّةٍ

و انس و از شر شيطان و دامهايش و از شر هر صاحب شرى و از شر هر جنبنده اى كه زمام اختيارش

هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّ رَبّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ رَبَّنا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنا وَ اِلَيْكَ

بدست او است كه براستى پروردگار من بر راه راست است پروردگارا بر تو توكل كرديم و بسوى تو

اَنَبْنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ يا نارُ كُونى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى اِبْرهيمَ وَ اَرادُوا بِهِ كَيْداً

بازگشتيم و بازگشت همه بسوى تو است اى آتش سرد و سلامت باش بر ابراهيم و قصد نيرنگى

فَجَعَلْناهُمْ الاَْخْسَرينَ بَرْداً وَ سَلاماً عَلى فُلانِ بْنِ فُلانةَ رَبَّنا لاتُؤ اخِذْنا اِنْ

براى او بودند كه ما زيانكارشان كرديم سرد و سلامت شو بر فلان پسر فلان زن ، پروردگارا مگير ما را

نَسينا اَوْ اَخْطَاْنا

اگر فراموش كرديم يا خطا

تاآخر سوره


حَسْبِىَ اللَّهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكيلاً وَ تَوَكَّلْ

بس است مرا خدا معبودى نيست جز او پس او را وكيل گير و توكل كن

عَلَى الْحَىِّ الَّذى لايَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ كَفى بِهِ بِذُنُوبِ عِبادِهِ خَبيراً

بر زنده اى كه نميرد و به حمدش تسبيح گوى و آگاه بودن او به گناهان بندگانش بس است

بَصيراً لا اِلهَ اِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ صَدَقَ وَعْدَهُ وَ نَصَرَ عَبْدَهُ وَ هَزَمَ

معبودى نيست جز خدا يگانه اى كه شريك ندارد راست آمد وعده اش و يارى كرد بنده اش را و منهزم ساخت

الاَْحْزابَ وَحْدَهُ ماشآءَ اللَّهُ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ كَتَبَ اللَّهُ لاََغْلِبَنَّ اَنَا وَ رُسُلى اِنَّ اللَّهَ

احزاب را به تنهايى آنچه خدا خواهد، نيرويى نيست جز به خدا و مقرر فرمود خدا كه غلبه خواهيم كرد من و فرستادگانم همانا خدا

قَوِىُّ عَزيزٌ اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ وَ مَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِىَ اِلى

توانا و نيرومند است و حتما حزب خدا غلبه كند و هركه متمسك شود به خدا حتما به

صِراطٍ مُسْتَقيمٍ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ

راهى راست هدايت شده است و درود خدا بر محمد و آل پاك و پاكيزه اش

تعويذ تب (8)

بر سه قطعه شكر بنويسد و هر قطعه را صبح ناشتا بخورد تا سه روز در قطعه اوّل عَقَدْتُ بِاِذْنِ اللَّهِ و در دوّم شَدَدْتُ بِاِذْنِ اللَّهِ و در سوّم سَكَنْتُ بِاِذْنِ اللَّهِ

دُعاى زَحير

روايت شده كه شخصى شكايت كرد به حضرت موسى بن جعفر عليه السلام و گفت مرا زَحيرى است كه ساكن نمى شود فرمود هرگاه فارغ شدى از نماز شب بگو:

اَللّهُمَّ ما كانَ مِنْ خَيْرٍ فَمِنْكَ لاحَمْدَلى فيهِ وَ ما عَمِلْتُ مِنْ سُوءٍ فَقَدْ حَذَّرْتَنيهِ

خدايا هرچه خير است از تو است و من ستايشى ندارم و آنچه كار بد كردم كه تو مرا از آن كار برحذر داشتى

لاعُذْرَ لى فيهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُبِكَ اَنْ اَتَّكِلَ عَلى مالا حَمْدَلى فيهِ اَوْ آمَنَ مِمّا

من عذرى در آن ندارم خدايا به تو پناه برم از اينكه توكل كنم بر آنچه حمدى در آن ندارم يا ايمن گردم از آنچه

لا عُذْرَ لى فيهِ

عذرى در آن براى من نيست

 

دعاى قرقره شكم

و نيز روايت است كه شخصى شكايت كرد به آن حضرت و گفت شكم من پيوسته صدا مى كند و من حيا مى كنم با مردم تكلّم كنم زيرا كه آن صدا از شكم من بيرون مى آيد و مردم مى شنوند پس دعا كنيد از براى من به شفاء، آن حضرت فرمود هرگاه فارغ شدى از نماز شب بگو اَللّهُمَّ ما عَمِلْتُ مِنْ خَيْرٍ فَهُوَ مِنْكَ لا حَمْدَ لى فيهِ تا آخر آنچه كه گذشت .

و نيز از حضرت صادق عليه السلام وارد شده براى قَراقِر شكم كه سياه دانه با عسل بخورد

دعاى بَرَص (پيسى اندام )

از يونس روايت است كه گفت سپيدى در مابين ديدگان من عارض شده بود شكايت كردم آن را به حضرت صادق عليه السلام فرمود وضو بگير و دو ركعت نماز گذار و بگو:

يا اَللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحيمُ يا سَميعَ الدَّعَواتِ يا مُعْطِىَ

اى خداى بخشاينده اى مهربان اى شنواى دعاها اى دهنده

الْخَيْراتِ اَعْطِنى خَيْرَ الدُّنْيا وَ خَيْرَ الاْخِرَةِ وَ قِنى شَرَّ الدُّنْيا وَ شَرَّ الاْخِرَةِ وَ

نيكيها عطا كن به من خير دنيا و خير آخرت را و نگاهم دار از شر دنيا و شر آخرت و

اَذْهِبْ عَنّى ما اَجِدُ فَقَدْ غاضَنىِ الاَْمْرُ وَاَحْزَنَنى

دور كن از من آنچه مى يابم كه كارم را مشكل كرده و محزونم ساخته

يونس گفت چنان كردم كه آن حضرت فرموده بود حق تعالى آن پيسى را از من زايل كرد وَ لَهُ الْحَمْدُ .

و در روايت عدّة الدّاعى است كه حضرت با وى فرمود چون ثلث آخر شب مى شود برخيز در اوّل آن و وضو بگير و مشغول نماز شب خود بشو و بگو در سجده آخر در ركعت اوّل :

يا عَلَىُّ يا عَظيمُ يا

اى والا اى بزرگ اى

رَحْمنُ يا رَحيمُ يا سامِعَ الدَّعَواتِ يا مُعْطِىَ الْخَيْراتِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ

بخشاينده اى مهربان اى شنواى دعاها اى عطاكننده خيرات درود فرست بر محمد و آل

مُحَمَّدٍ وَاَعْطِنى مِنْ خَيْرِ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَاصْرِفْ عَنّى مِنْ شَرِّ

محمد و بده به من از خير دنيا و آخرت آنچه را تو شايسته آنى و دور كن از من از شر

الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَاَذْهِبْ عَنّى هذَا الْوَجَعَ فَاِنَّهُ قَدْ غاظَنى

دنيا و آخرت آنچه را تو شايسته آنى و دور كن از من اين درد را كه براستى ناراحتم كرده

وَاَحْزَنَنى

و محزونم نموده

و الحاح و مبالغه كن در دعاء يونس گفت من بجا آوردم آنچه فرموده بود به كوفه هنوز نرسيده بودم كه خوب شدم

و نيز براى آن نوشتن سوره يسَّ با عسل در جامى و شستن و خوردن وارد است چنانكه براى بواسير نيز وارد شده و همچنين تربت امام حسين عليه السلام با آب باران براى پيسى وارد شده و حَنا را بانوره مخلوط كردن و بر روى آن ماليدن نيز روايت شده 

بجهت جرب و دمّل و قوباء

و آن جوشى است در بدن يا خارش بسيار كه آن را دار گويند روايت شده كه بخوانند بر او و بنويسند و بر او آويزان كنند

بِسْمِ اللَّهِ

بنام خداى

الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الاَْرْضِ

بخشاينده مهربان و داستان سخن بد چون درخت بدى است كه كنده شده از روى زمين

ما لَها مِنْ قَرارٍ تا آخر آيه مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فيها نُعيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً

و قرار ندارد (سوره ابراهيم 27) * * * از آن آفريديمتان و در آن بازگردانيمتان و از آن برون آوريمتان بار

اُخْرى اَللَّهُ اَكْبَرُ وَ اَنْتَ لاتُكَبَّرُ اَللَّهُ يَبْقى وَ اَنْتَ لاتَبْقى وَاللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْئٍ

ديگر، خدا بزرگتر است و تو بزرگ نيستى خدا بماند و تو نمانى و خدا بر هر چيز

قَديرٌ

توانا است

 

بجهت درد عورت

روايت شده كه يكى از اصحاب ائمّه عليهم السلام عورت خود را گشوده بود در موضعى كه شايسته نبود مبتلا شده بود به درد آن خدمت حضرت صادق عليه السلام شكايت كرد حضرت تعليم فرمود او را اين عَوذه فرمود دست چپ خود را بر آن بگذار و بگو:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ بَلى مَنْ اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوْ مُحْسِنٌ فَلَهُ اَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلا

بنام خدا و به خدا آرى هر كه براى خدا روى تسليم (بر زمين ) نهد و نكوكار باشد پاداشش پيش پروردگار اوست و

خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاهُمْ يَحْزَنُونَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْلَمْتُ وَجْهى اِلَيْكَ وَفَوَّضْتُ اَمْرى

ترسى بر ايشان نيست و نه غمناك شوند خدايا من رويم را براى تو تسليم كردم و كارم را

اِلَيْكَ لا مَلْجَاءَ وَ لامَنْجا مِنْكَ اِلاّ اِلَيْكَ

به تو واگذار نمودم پناهگاه و راه نجاتى از تو نيست جز به تو

اين را سه مرتبه بگو كه عافيت خواهى يافت انشاءاللّه تعالى

بجهت درد زانو

از طبّ الائمّه نقل است كه جابر جعفى از امام محمد باقر عليه السلام روايت كرده كه گفت من نزد امام حسين عليه السلام بودم كه مردى از شيعيان او از بنى اميّه آمد به خدمتش و عرض كرد يابن رسول اللَّهِ من نمى توانم به خدمت شما بيايم بجهت درد پائى كه دارم حضرت فرمود: چرا غافلى از تعويذ امام حسن عليه السلام گفت يَابْنَ رَسُول اللَّهِ چيست آن فرمود اِنّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبيناً تا وَ كانَ اللَّهُ عَزيزاً حَكيماً # پس بجا آورد آن مرد آنچه فرموده بود آن حضرت پس از آن احساس نكرد درد پا را .

و نيز براى درد زانو وارد شده كه چون نماز گذاردى بگو:

يا اَجْوَدَ مَنْ اَعْطى يا خَيْرَ مَنْ سُئِلَ وَ يا اَرْحَمَ مَنِ

اى بهترين عطابخش اى بهترين سؤ ال شده اى مهربانترين

اسْتُرْحِمَ اِرْحَمْ ضَعْفى وَ قِلَّةَ حيلَتى وَ اَعْفِنى مِنْ وَجَعى

مهر خواسته رحم كن به ناتوانى و بيچارگيم و عافيتم ده از اين درد

بجهت درد ساقها

وارد شده هفت مرتبه بخوانند اين آيه شريفه را وَاتْلُ ما اُوحِىَ اِلَيْكَ مِنْ كِتابِ رَبِّكَ لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً

بجهت درد چشم

روايات بسيار وارد شده كه بعد از نماز صبح و نماز مغرب بخواند:

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْكَ اَنْ

خدايا من از تو خواهم به حق محمد و آل محمد بر تو كه

تُصَلِىَّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَجْعَلَ النُّورَ فى بَصَرى وَالْبَصيرَةَ فى

درود فرستى بر محمد و آل محمد و قرار دهى روشنى در ديده ام و بينايى در

دينى وَ الْيَقينَ فى قَلْبى وَالاِْخْلاصَ فى عَمَلى وَ السَّلامَةَ فى نَفْسى وَ

دينم و يقين در دلم و اخلاص در كردارم و تندرستى در جانم و

السَّعَةَ فى رِزْقى وَ الشُّكْرَ لَكَ اَبَداً ما اَبْقَيْتَنى

فراخى در روزيم و سپاسگزاريت هميشه تا زنده ام

 

تعويذ درد چشم

و بزنطى از يونس بن ظبيان روايت كرده كه گفت وارد شديم بر حضرت صادق عليه السلام ديديم آن حضرت راكه درد چشم سختى كرده به حدّى كه ما مغموم شديم از جهت آن حضرت روز ديگر كه خدمتش رسيديم ديديم كه چشمش دردى ندارد و خوب شده گفتيم فدايت شويم آيا معالجه فرموديد چشمان خود را به چيزى فرمود بلى به چيزى كه او از جمله معالجات بود گفتيم چه بود آن فرمود تعويذى بود پس ما نوشتيم آن تعويذ را و آن تعويذ اين است :

اَعُوذُ بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِقُوَّةِ اللَّهِ وَ

پناه برم به عزّت خدا و پناه برم به نيروى خدا و

اَعُوذُ بِقُدْرَةِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِنُورِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِعَظَمَةِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِجَلالِ اللَّهِ وَ

پناه برم به قدرت خدا و پناه برم به نور خدا و پناه برم به بزرگى خدا و پناه برم به جلال خدا و

اَعُوذُ بِجَمالِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِبَهآءِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِجَمْعِ اللَّهِ

پناه برم به جمال خدا و پناه برم به جلوه خدا و پناه برم به هرچه


گفتيم ما چيست جَمْع اللَّهِ فرمود :

بِكُلِّ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِعَفْوِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِغُفْرانِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ وَ اَعُوذُ بِالاَْئِمَّةِ

از خدا است و پناه برم به گذشت خدا و پناه برم به آمرزش خدا و پناه برم به رسول خدا و پناه برم به امامان


و نام برد يك يك ايشان را آنگاه گفت :

عَلى ما تَشآءُ مِنْ شَرِّ ما اَجِدُ اَللّهُمَّ رَبَّ

بر آنچه تو مى خواهى از شر آنچه مى يابم خدايا پروردگار

الْمُطيعينَ

اطاعت كنندگان

و نيز براى درد چشم وارد شده كه بخواند بر آن آية الكرسى و در دِل گيرد خوب شدن آن را و اگر پيش از آن دست بر چشم نهد و بگويد:

اُعيذُ نُورَ بَصَرى بِنُورِاللَّهِ

پناه مى دهم نور ديده ام را به نور خدايى

الَّذى لايُطْفَاءُ

كه خاموش نگردد

وارد شده براى ضعف باصره نافع است

بجهت ضعف چشم و شبكورى

وارد شده است كه بنويسد آيه نور را مكرّر در جامى و به آب محو كند و آن آب را در شيشه كند و از آن آب با ميل به چشم كشد

و روايت شده كه هر كه قرآن را از روى قرآن بخواند بهره اى برد از چشم خود

و نيز روايت شده كه هر كه در هر روز بگويد فَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً چشمانش از آفات سالم بماند

شيخ كفعمى فرموده كه به تجربه رسيده براى درد چشم و جميع دردهاى اعضاء توسل جستن به حضرت امام موسى عليه السلام

براى خون دماغ آب يخ بر سر و پيشانيش بريزد

تعويذ بُطلان سحر

از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام مروى است كه بر پوست آهو بنويسد و با خود نگاه دارند:

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ بِسْمِ اللَّهِ وَ ماشآءَ اللَّهُ بِسْمِ اللَّهِ وَ لاحَوْلَ

بنام خدا و به (يارى ) خدا و بنام خدا و آنچه خدا خواهد بنام خدا و جنبش

وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ قالَ مُوسى ما جِئْتُمْ بِهِ السِّحْرُ اِنَّ اللَّهَ سَيُبْطِلُهُ اِنَّ اللَّهَ لايُصْلِحُ

و نيرويى نيست جز به خدا ((گفت موسى آنچه شما آورده ايد جادو است و خدا حتما آن را باطل مى كند زيرا خدا اصلاح نمى كند

عَمَلَ الْمُفْسِدينَ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَانْقَلَبُوا

كار تبهكاران را پس حق قرار گرفت و كارى كه آنها مى كردند باطل گشت و در آن حال مغلوب گشتند و خوار و زبون

صاغِرينَ

بازگشتند

 

براى دفع شياطين و جادوگران

از حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله وارد شده كه آيه سخره بخوانند و آن اين است :

اِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ فى

همانا پروردگار شما كسى است كه آفريد آسمانها و زمين را در

سِتَّةِ اَيّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِى اللَّيْلَ النَّهارَ يَطْلُبُهُ حَثيثاً وَ الشَّمْسَ

شش روز سپس به عرش پرداخت ، بپوشاند شب را به روز كه با شتاب از دنبال آن رود و مهر

وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِاَمْرِهِ اَلا لَهُ الْخَلقُ وَالاَْمْرُ تَبارَكَاللَّهُ رَبُّ

و ماه و ستارگان تحت فرمان اويند بدانيد كه از اوست آفرينش و فرمان بزرگست خدا پروردگار

الْعالَمينَ اُدْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً اِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ وَلاتُفْسِدُوا فِى

جهانيان بخوانيد پروردگار خويش را به زارى و پنهانى كه او تجاوزكاران را دوست ندارد و فساد نكنيد در روى

الاَْرْضِ بَعْدَ اِصْلاحِها وَادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً اِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ

زمين پس از اصلاح آن و بخوانيد خدا را با بيم و اميد براستى كه رحمت خدا نزديك است

الْمُحْسِنينَ

به نيكوكاران

و در بعضى روايت است كه تا تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمينَ بخواند

و از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل شده كه بر هر يك از برگ و دانه درخت اسفند ملكى موكّل است كه با آنها هست تا آنكه بپوسد و ريشه اش و شاخش غم و سحر را برطرف مى كند و در دانه اش شفاى هفتاد درد است پس مداوا كنيد به اسفند و كُنُدر

و از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه مصروعى را ديد پس طلب كرد قدحى از آب و خواند بر آن حمد و معوّذتين و دميد در قدح پس امر فرمود كه از آن آب بر سر و صورتش ريختند تا به هوش آمد و فرمود ديگر عود نخواهد كرد بسوى تو هرگز

و روايت شده از حضرت رسول صلى الله عليه و آله كه اگر جنّ سنگى افكند آن سنگ را بگيرد و بيافكند به همان موضعى كه سنگ از آنجا آمده و بگويد:

حَسْبِىَ اللَّهُ وَ كَفى وَ

بس است مرا خدا و كافى است و

سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ دَعا لَيْسَ وَراءَ اللَّهِ

مى شنود خدا دعاى كسى را كه بخواندش و برتر از خدا جايى نيست

مُنْتَهى


و نيز از براى شرّ جنّيان نگاه داشتن مرغ و خروس و كبوتر و بزغاله در خانه نافع است

و نيز از براى شرّ جنّيان در سفر و بيابان و مواضع هولناك آن از حضرت صادق عليه السلام مروى است كه دست بر بالاى سر گذارد و به صداى بلند بخواند

اَفَغَيْرَ دينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَ لَهُ اَسْلَمَ مَنْ فِى السَّمواتِ وَالاَْرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ

آيا غير دين خدا را مى جوييد با اينكه برايش تسليم گشته آسمانها و زمين از روى ميل و اكراه و

اِلَيْهِ يُرْجَعُونَ

بسويش بازگردند

و نيز در بيابان در مواضع مُوحشه و هولناك وارد شده است كه بلند اذان گويند

حرز چشم زخم

وارد شده آيه وَ اِنْ يَكادُ بخوانند

و نيز از حضرت صادق عليه السلام مروى است كه چون ترسد كه چشم او در كسى يا چشم كسى در او تاءثير كند سه مرتبه بگويد: ما شآءَاللَّهُ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِ الْعَظيمِ

و وارد شده كه هرگاه احدى خود را به هياءت نيكو آراست پس بخواند وقتى كه از منزل بيرون مى شود دو قُلْ اَعُوذُ را تا ضرر نرساند به او چيزى باذن اللَّه تعالى

و نيز از براى دفع چشم زخم وارد شده كه دستها را برابر رو بلند كند و سوره حمد و توحيد و دو قُلْ اَعُوذُ را بخواند و دست بر پيش سر بكشد

ايضاً تعويذ چشم زخم :

اَللّهُمَّ رَبَّ مَطَرٍ حابِسٍ وَ حَجَرٍ يابِسٍ وَ لَيْلٍ دامِسٍ وَ رَطْبٍ وَ يابِسٍ رُدَّ عَيْنَ

خدايا اى پروردگار باران در حبس و سنگ سخت و شب تار و هر تر و خشك برگردان چشم

الْعايِنِ عَلَيْهِ فى كَبِدِهِ وَ نَحْرِهِ وَ مالِهِ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ

چشم زن را بر خودش در جگرش و گلويش و مالش ((ديده بگردان آيا بينى در آسمان شكافى سپس

ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ اِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسيرٌ

دوباره ديده بازگردان تا دور مانده از هدف به تو بازگردد وامانده ))


تعويذ ديگر بگويد:

اَللّهُمَّ ذَا السُّلْطانِ

خدايا اى صاحب سلطنت

 

الْعَظيمِ وَالْمَنِّ الْقَديمِ وَالْوَجْهِ الْكَريمِ ذَا الْكَلِماتِ التّامّاتِ وَالدَّعَواتِ

بزرگ و نعمت ديرين و ذات بزرگوار و صاحب كلمات تام و تمام و دعاهاى

المُسْتَجابات عافِ فُلاناً مِنْ اَنْفُسِ الْجِنِّ وَ اَعْيُنِ الاِْنْسِ

مستجاب شده عافيت ده فلانى را از نفسهاى جنيان و چشم مردم

و اين تعويذى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله براى حسنين عليهماالسلام خواند و اصحاب خويش را فرمود كه زنهار اولاد خويش را به اين كلمات تعويذ كنيد،
تعويذ چشم زخم براى حيوانات وغيره مروى از اميرالمؤ منين عليه السلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ بِسْمِ اللَّهِ الْعَظيمِ عَبَسَ عابِسٍ وَ شَهابَ قابسٍ حَجَرَ يابِسٍ

بنام خداى بخشاينده مهربان بنام خداى بزرگ بر ترش رويى ترش روى و اخگر فروزان و سنگ خشك

رَدَدْتُ عَيْنَالعايِنِ عَلَيْهِ مِنْ رَاءْسِهِ اِلى قَدَمَيْهِ اَخَذَ عَيْناهُ قابِضٌ بِكِلاهُ وَ عَلى

بازگرداندم چشم چشم زن را بر خودش از سر تا به پايش بگيرد دو چشمش را گيرنده او و بر همسايه و

جارِهِ وَاَقارِبِهِ جِلْدُهُ دَقيقٌ وَ دَمُهُ رَقيقٌ وَ بابُ الْمَكْرُوهِ تَليقُ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ

خويشانش و پوستش نازك و خونش رقيق و درب مكروه سزاى او است ((پس ديده را بگردان آيا

تَرى مِنْ فُطُورٍ ثمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ اِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسيرٌ

شكافى در آسمانها بينى سپس بازگردان دوباره تا دور مانده از هدف به تو بازگردد و وامانده باشد))

 

بجهت دفع وسوسه شيطان

روايت شده كه استعاذه كند به خداى تعالى پس بگويد:

آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مُخْلِصاً لَهُ الدّينَ

ايمان آوردم به خدا و رسولش از روى اخلاص به دين او

و شيخ شهيد از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل كرده كه فرمودند شيطان بر دو قسم است شيطان جنّى و آن دور مى شود به گفتن :

لا حَوْلَ وَ لا

جنبش و

قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ

نيرويى نيست جز به خداى والاى بزرگ

و شيطان انسى و آن دور مى شود به فرستادن صلوات بر محمد و آل آن جناب عليهم السلام

مؤ لّف گويد: كه در باب نمازها گذشت نماز حديث نفس و ذكر بعضى عوذات بجهت دفع وسوسه به آنجا مراجعه شود

بجهت ايمنى از دزد

بخواند بر حلقه ها و قفل قُلْ اِدْعُوا اللَّهَ اَوِادْعُوا الرَّحْمنَ تا آخر سوره

عوذه عقرب

روايت شده كه تيز نظر كن به ستاره سُهى و آن ستاره كوچكى است نزديك ستاره وسطى بنات نَعش و بگويد سه مرتبه :

اَللّهُمَّ رَبَّ اَسْلَمَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ

خدايا اى پروردگار ستاره ((اسلم )) درود فرست بر محمّد و آل محمّد و شتاب كن در فرج ايشان و

سَلِّمْنا مِنْ شَرِّ كُلِّ ذى شَرٍّ

سالم بدار ما را از شر هر صاحب شرى

و نيز روايت شده كه بر آن نظر افكند و سه مرتبه بگويد:

اَللّهُمَّ رَبَّ هُودِ ابْنِ اُسَيَّةَ آمِنّى شَرَّ كُلِّ عَقْرَبٍ وَ حَيَّةٍ

خدايا اى پروردگار هود فرزند ((اسية )) ايمن دار مرا از شر هر عقرب و مارى

هر شب كه چنين گويد از شرّ مار و عقرب محفوظ ماند


و نيز بجهت دفع شرّ عقارب و مارها از حضرت صادق عليه السلام مرويست كه بخواند در نزد شب

بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

بنام خدا و به يارى خدا و درود خدا بر محمد و آلش

اَخَذْتُ الْعَقارِبَ وَالْحَيّاتِ كُلَّها بِاِذْنِ اللَّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى بِاَفْواهِها وَ اَذْنابِها

گرفتم عقربها و مارها را همه شان را به اذن خداى تبارك و تعالى دهنهاشان و دمهاشان

وَ اَسْماعِها وَ اَبْصارِها وَ قُواها عَنّى وَ عَمَّنْ اَحْبَبْتُ اِلى ضَحْوَةِ النَّهارِ

و گوشهاشان و چشمهاشان و تمام قواشان را از خودم و از هر كه را كه دوست دارم تا برآمدن روز

اِنْشآءَاللَّهُ تَعالى

انشاءاللَّه تعالى


و نيز بجهت شرّ عقرب بخواند

سلامُ عَلى نُوحٍ فِى الْعالَمينَ

سلام بر نوح در جهانيان

اِنّا كَذلِكَ نَجْزِى الْمُحْسِنينَ اِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنينَ

براستى ما چنين پاداش دهيم نيكوكاران را كه او از بندگان مؤ من ما است

و روايت شده كه وقتى حضرت نوح عليه السلام سوار كشتى شد منع فرمود عقرب را از سوار شدن بر كشتى عقرب گفت من مُعاهده مى كنم با تو كه نگزم كسى را كه بگويد:

سَلامٌ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلى

سلام بر محمد و آل محمد و بر

نُوحٍ فِى الْعالَمينَ

نوح در جهانيان

و در چند حديث وارد شده است كه ماليدن نمك رفع زهر عقرب و گزندگان مى كند.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page