در اول کمال الدين در سبب تاءليف آن بيانى به تفصيل دارد که اجمال آن اين است: پس از مراجعت از زيارت ثامن الائمه عليه السلام مدتى در نيشابور براى رفع حيرت مردم آن در غيبت ورفع شبهت آنان در امر قائم عليه السلام اقامت کردم.شبى از دورى اهل وولد واخوات ونعمت به جا گذاشته ام فکر مى کردم ودر اثناى خوابم در ربود، در عالم خواب ديدم که در مکه مکرمه ام وطواف بيت مى کنم وبه حضرت امام قائم تشرف يافتم، آن جناب در عالم خواب به من فرمود:
چرا کتابى در غيبت تصنيف نمى کنى؟ بايد اکنون کتابى در غيبت تصنيف کنى.
اين بگفت وبرفت ومن از خواب بيدار شدم وتا طولع فجر به دعا وگريه وبى تابى به سر بردم ودر صباح همان روز به تاءليف اين کتاب آغاز کردم.(18)
پاورقی:
(18) نهج الولايه، ص 87.