در آيات قرآن، عناصرى چون طاغوت، ملأ، مترفين، احبار ورهبان از عوامل سد راه خدا به حساب آمدهاند. نامهايى چون فرعون، هامان وقارون در کنار ابليس وحميت جاهلى وهواهاى نفسانى براى کسانى که با قرآن همدمند آشنا است.(3) جنگ موسى وفرعون، همان جنگ هابيل وقابيل است وجنگ ابوسفيان وپيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) همان جنگ يزيد وامام حسين (عليه السلام) است. چنانکه جنگ يزيد وحسينيان در تاريخ معاصر همان جنگ محمدرضا پهلوى وامام خمينى، صدام وامام، آمريکا وامام است. برخى از آيات را مى خوانيم:
(وکَذلِکَ جَعَلنا لِکُلّ نَبِى عَدُوًّا شَياطِينَ الاِنسِ والجِنّ يُوحِى بَعضُهُم اِلى بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُروراً) (انعام/112)
وهمانند تو براى همه پيامبران دشمنان ومخاصمانى از شيطانهاى انس وجن قرار داديم که بعضى از آنها با سخنانى فريبنده وخوشظاهر وجهالتانگيز به بعضى ديگر الهام مى دهند.
محتواى آيه، همانطور که تاريخ گذشته را توضيح مى دهد، بر وضعيت امروز جهان ما نيز تطبيق مى کند که رسانههاى تبليغاتى جهانى در شکلها وقالبها وبا ابزارهاى گوناگون وبا شعارهاى زيبايى چون دفاع از حقوق بشر، مبارزه با تروريسم وامثال اينها ميکوشند مردم دنيا را فريب هند.
(ولَقَد ارسَلنا مُوسى بِآياتِنا وسُلطان مُبِين اِلى فِرعَونَ وهامانَ وقارُونَ فَقالُوا ساحِرٌ کَذابٌ فَلَما جاءهُم بِالحَقٍّ مِن عِندِنا قالُوا اقتُلوا أَبناء الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ واستَحيُوا نِسأَءهُم وما کَيدُ الکافِرِينَ اِلا فِى ضَلالٍ) (غافر/ 25-23)
همانا موسى را همراه با آيتهامان وبا حجتى آشکار فرستاديم به سوى فرعون وهامان وقارون؛ پس گفتند که جادوگرى دروغپرداز است. چون حق را از جانب ما به آنان ارائه داد، گفتند: پسران آن کسانى را که بدو ايمان آوردهاند بکُشيد وزنانشان را زنده نگهداريد. دشمنى ونقشهچينى کافران، گمراه وبى اثر است.
اگر موساهايى نباشند که در برابر فرعونها بايستند، مردم نمى توانند ايمان بياورند واگر ايمان هم بياورند، نمى توانند ايمان خود را حفظ کنند. بنابراين يکى از وظايف حکومت دينى واسلامى، که ادامه دهنده راه پيامبران است، مبارزه با اهريمنانى است که مى خواهند سد راه خدا باشند.
مبارزه با شرک از ديگر اقدامات دولت اسلامى ومتدينان است:
(کانَت لَکُم أُسوَهٌ حَسَنَهٌ فِى ابراهِيمَ والَّذِينَ مَعَهُ اذ قالُوا لِقَومِهِم انا بُرَآؤُا مِنکُم ومِما تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ کَفرنا بِکُم وبَدا بَينَنا وبَينَکُمُ العَداوَهُ والبَغضاء ابَداً حَتى تُؤمِنُوا بِاللهِ وَحدَهُ) (مؤمن/23 تا 35)
براى شما مؤمنان بسيار پسنديده ونيکوست که به ابراهيم واصحابش اقتدا کنيد که آنها به قوم مشرک خود گفتند: ما از شما وبتهاى شما که به جاى خدا مى پرستيد به کلى بيزاريم. ما مخالف ومنکر شماييم وهميشه ميان ما وشما کينه ودشمنى خواهد بود تا وقتى که تنها به خداى يگانه ايمان آوريد.
تمام آياتى که پيش از اين درباره امر به معروف ونهى از منکر آورديم ونيز تمام آيات جهاد وآيات مبارزه با شرک وظلم وبتپرستى در اينجا قابل استناد است که از ذکر آنها صرفنظر مى کنيم. فقط يکى از آيات مهم در حوزه داخلى ويک آيه را که محور روابط خارجى امت اسلامى است مى آوريم.
در بخش داخلى ومربوط به امت مسلمان، اين آيه است که لازم است قيام ما، اگر مى خواهيم توأم با موفقيت باشد، لله باشد.
(قُل اِنَّما اعِظُکُم بِواحِدَهٍ أَن تَقُومُوا لِلهِ مَثنى وفُرادى) (ممتحنه/4)
اى رسول ما، بگو به امت که من يک سخن شما را پند مى دهم (که اگر بشنويد وعمل کنيد البته هدايت مى شويد) وآن سخن اين است که شما خالص براى خدا دو نفر دو نفر با هم يا هر يک تنها در امر دينتان قيام کنيد.
خطاب اين آيه عام است؛ هم شامل رهبران وکارگزاران حکومتى مى شود وهم شامل فرد فرد مردم مسلمان؛ ولى آيهاى که مبناى برخورد دولت وامت اسلامى با جهان غير اسلامى است اصل نفى سبيل است.
(لَن يَجعَلَ اللهُ لِلکافِرِينَ عَلَى المُؤمِنِينَ سَبِيلاً) (سبا/46)
وخدا هيچگاه براى کافران نسبت به اهل ايمان راه تسلط قرار نداده است.
از آنچه آمد، به اين نتيجه مى رسيم که مهمترين هدف پيش روى نظام سياسى اسلام که براى رسيدن به آن حرکت مى کند، تکامل انسان، سير الى الله وقرب به خدا است: انا لله وانا اليه راجعون. ديگر اهداف، از قبيل حاکميت دين وقوانين الهى بر اجتماع، اجراى مقررات شريعت، استقرار وتحقق امنيت فردى، سياسى، اجتماعى، اقتصادى واخلاقى، عبادت پروردگار ونفى شرکت وجهالت وهواهاى نفسانى وخدمت به همنوعان، همه وهمه، کمککننده به آن هدف مهم است. چرا که هدف از ارسال پيامبران ورهبرى الهى وتحقق نظام دينى تربيت وتهذيب انسان براى نائل شدن به مقام قرب است.
(يا أَيُّهَا الاِنسانُ اًِنََّک کادِحٌ اًِلى رَبٍَّک کَدحاً فَمُلاقِيهِ) (نسا/141)
اى انسان تو با کوشش وتلاش پى گيرت در عبادت وخدمت سرانجام نايل به ملاقات با پروردگارت خواهى شد.
پاورقی:
(3) نک. به: آيه الله سيد على خامنهاى، طرح کلى انديشه اسلامى در قرآن، پيشين، ص 79 - 86. در اين صفحات نيروهاى معارض حرکت پيامبران از منظر قرآن بررسى شده است.