16 «فَاتَّقُوا اللّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا وَ أَنْفِقُوا خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ وَ
مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
ترجمه:
16. پس بپرهيزيد هر مقدار كه توانايى داريد و بشنويد و اطاعت كنيد، و انفاق
كنيد بهتر است براى نفوس شما، و كسى كه حفظ و جلوگيرى كند بخل نفس خود را،
پس اينها خودشان رستگارانند[1].
تفسير:
[تناقض اين آيه با آيه ديگر و جواب آن]
«فَاتَّقُوا اللّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» بعض مفسرين توهم كردند كه اين جمله ناسخ قوله
تعالى است كه فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ»[2].[3].
اقول: امر به تقوا امر مولوى نيست كه علاوه بر حرمت معاصى حرمت ترك تقوا
هم داشته باشد، بلكه امر ارشادى است. ارشاد به حكم عقل است كه انسان بايد پرهيز
كند از معاصى الهى، و ما مراتب تقوا را مكرر بيان كردهايم. البته مرتبؤ اعلا كه حتى از
خيال معصيت در قلب كه خاص معصومين است و حتى از اعراض از دنيا و از ترك
اولى كه خاص خاندان عصمت و طهارت است از عهدؤ ديگران خارج است و خبر
اشاره به اين معنى است. و حق تقوا با استطاعت تضاد ندارد، زيرا اگر از قدرت بيرون
باشد مذمت ندارد و تكاليف داير مدار قدرت است و اين آيه اشاره به اين است كه هر
چه تقوا بيشتر باشد، نفعش زيادتر است.
[وجوب تحصيل علم و عمل به آن]
«وَ اسْمَعُوا وَ أَطِيعُوا» دو واجب داريم: يكى تحصيل علم به احكام الهى و يكى
عمل بر طبق آن «وَ اسْمَعُوا» راجع به تحصيل علم است كه فرمودند:
«اُطْلِبُوا الْعِلمَ وَلَوْ بِالصّينَ»[4]، «وَلَوْ بِخَوْضِ اللُجَجْ وَ سَفْكِ الْمُهَجْ»[5].
و فرمودند: «طَلَبُ الْعِلمَ أَوجَبُ عَلَيكَ مِنْ طَلَبِ الْمالِ»[6].
و اسماع، راجع به تشرف خدمت انبيا و ائمه هدا و علماى اعلام و شنيدن
فرمايشات آنها و ضبط كردن و توجه نمودن و در قلب جاى دادن است.
«وَ أَطِيعُوا» راجع به عمل است بر طبق آنكه گفتند، طائر بخواهد پرواز كند
احتياج به دو بال دارد. انسان هم اگر بخواهد پرواز كند و به اوج سعادت برسد، احتياج
به دو بال دارد: بال علم و بال عمل كه خبر حضرت رسالت صلىاللهعليهوآلهاست كه افراد انسان را
چهار دسته فرموده: سه دسته اهل نار «جاهِلٌ مُتَهَتِّك وَ جاهِلٌ مُتَنَسِّك وَ عالِمٌ مُتَهَتِّك»[7]،
و يك دسته اهل نجات و سعادت و بهشت «عَالِمٌ مُتَنَسِّك»[8]، شرحش واضح است
و مكرر بيان شد[9].
«وَ أَنْفِقُوا» انفاق در واجبات كه بيان شد بلكه در مندوبات، بلكه منحصر به انفاق
مالى نباشد. هر خدمتى به جامعؤ مسلمين بكند، انفاق است. «خَيْراً لِأَنْفُسِكُمْ» نه معنى
اين باشد كه تركش هم خوب است و اين بهتر است، بلكه مثل اين است كه بگويى:
«الاْءيمانُ خَيرٌ مِنَ الْكُفرِ وَالاْءطاعةُ خَيرٌ مِنَ الْمَعصِيَةِ وَ الْجَنّةُ خَيرٌ مِنَ النّارِ»[10] و اشباه اينها.
[خوددارى از بخل، شرط رستگارى و نجات]
«وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ» «يوق» از ماده وقى يقى است. يعنى نگهدارى خود از
شح كه در اخبار دارد شحيح اشد از بخيل است[11]. بخيل كسى را گويند كه بخل در
اداى واجبات مالى كند نسبت به اموال خود از زكوات و اخماس و حقوق واجبه كه
گفتند بوى بهشت به مشامش نمىرسد[12] و شجرؤ جهنم است[13] و از خدا و خلق
و بهشت دور است[14]. و شحيح آن است كه علاوه از بخل طمع به مال مردم داشته
باشد و بخواهد كه ديگران فقير باشند و هر چه دارند حيازت كند و مصاديق اين صفت
در نزد همه واضح است. كسى كه خود را از اين صفت خبيثه حفظ كند «فَأُولئِكَ هُمُ
الْمُفْلِحُونَ» كأنّه از اين جمله استفاده مىشود كه فلاح و رستگارى منحصر است به
كسانى كه داراى اين صفات باشند كه هر كدامش نباشد، رستگارى ندارد.
* * *
[1]. ترجمه ديگر: پس تا مىتوانيد از خدا پروا بداريد و بشنويد و فرمان ببريد، و مالى براى خودتان
در راه خدا انفاق كنيد، و كسانى كه از خسّتِ نفسِ خويش مصون مانند، آنان رستگارانند.
[2]. اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا آن گونه كه حقِّ پروا كردن از اوست، پروا كنيد. سوره آل
عمران: آيؤ 102.
[3]. ر.ك: الناسخ و المنسوخ: ص60؛ المحرر الوجيز: ج5، ص321 و التسهيل لعلوم التنزيل: ج2، ص381.
[4]. در صدد دانش اندوزى باشيد، گرچه در چين باشد. ر.ك: شعب الايمان: ج2، ص254؛ روضة
الواعظين: ج1، ص11؛ عوالى اللآلى: ج4، ص70 و وسائل الشيعة: ج27، ص27، ح20. خاطر نشان مىگردد: نامبردن سرزمين چين به دليل شناخت و دور بودن آن در آن زمان است. همانند آنكه بگوييم: برو تحصيل علم كن گر چه آن طرف دنيا باشد.
[5]. و گرچه به شنا كردن در درياهاى عظيم و پُر موج باشد و به ريختن خونها. ر.ك: كافى: ج1، ص35، ح5؛ عوالى اللآلى: ج4، ص69 و بحارالأنوار: ج1، ص177. روايت به اين صورت آمده است «لَوْ يَعلمُ الناسُ ما في طَلَبِ الْعلمِ لَطَلَبُوهُ وَلَو بِسَفْكِ الْمُهَج وَخَوْضِ اللُجَج».
[6]. طلب علم بر شما از به دست آوردن مال واجبتر است. ر.ك: كافى: ج1، ص30، ح4؛ وسائل
الشيعة: ج27، ص24، ح12 و بحارالأنوار: ج10، ص175، ح41.
[7]. نادان بى پروا و نادان عابد و داناى بى پروا.
[8]. داناى عابد.
[9]. ر.ك: همين تفسير: ج18، ص143، ذيل تفسير آيه 61 سوره يس و ص429، ذيل تفسير آيه 45
سوره ص.
[10]. ايمان بهتر از كفر و اطاعت بهتر از گناه و معصيت و بهشت بهتر از جهنم است.
[11]. ر.ك: كافى: ج4، ص45، ح7؛ من لا يحضره الفقيه: ج2، ص63، ح1715؛ وسائل الشيعة: ج9، ص38، ح10 و بحارالأنوار: ج70، ص306، ح29.
[12]. در منابع روايى افراد مختلفى ذكر شده است كه بوى بهشت را استشمام نمىكنند، مانند ظالمان، كسى كه عاق والدين شده است وكشندگان اولاد اميرالمؤمنين عليهالسلام، لكن بين اين افراد، انسان بخيل بيان نشده است. ر.ك: مناقب ابن مغازلى: ص245، عيون الحكم والمواعظ: ص95 وكشف اللثام: ج10، ص279.
[13]. ر.ك: قرب الإسناد: ص117؛ تاريخ بغداد: ج4، ص360؛ الاختصاص: ص253 و بحارالأنوار: ج8، ص171، ضمن ح114.
[14]. ر.ك: مصباح الشريعة: ص331؛ الكامل«ابن عدى»: ج3، ص403؛ تنبيه الخواطرمجموعة ورّام: ج1، ص179 و المحجّة البيضاء: ج6، ص62.
آیه 16 «فَاتَّقُوا اللّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ..»
- بازدید: 521