آيه (2)
وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ
ترجمه :[1]
تفسير :
]اقسام و مراتب نفس[
از براى نفس به اعتباراتى اقسامى و مراتبى و صفاتى است. به يك اعتبار، نفس امّاره و لوّامه و مطمئنّه و راضيه مرضيّه، چنانچه در قرآن مىفرمايد: (إِنَّ النَّفْسَ لاََمّارَةٌ
بِالسُّوءِ)[2] ، كه انسان را وادار به معاصى مىكند، و در اين آيه تعبير (بِالنَّفْسِ
اللَّوّامَةِ) فرموده كه خود را ملامت مىكند بر ارتكاب قبايح به توبه و انابه و نادم و پشيمان مىشود، و مىفرمايد: (يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِى إِلى رَبِّکِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً)[3] ، مطمئنّه مرتكب معاصى نمىشود و جلوگيرى مىكند خود را از كليه
معاصى. راضيه به تمام تقديرات الهى دنيوى و اخروى خشنود است. مرضيّه، خدا و رسول و ائمّه از او خشنود هستند، و به اعتبار ديگر كه از اميرالمومنين 7 است كه به كميل بن زياد فرمود:
«النامِيةُ النباتِيّةُ وَ الحْسّيَةُ الْحَيوانيّةُ وَ الناطِقَةُ الْقُدسيّةُ و الكلمةُ الاْلهيّةُ»[4] .
ناميه نباتيه كه در كل گياههاست و حسيه حيوانيه در كل حيوانات و ناطقه قدسية كه خاص انسان است و از عالم مجردات و ارواح افاضه شده و كلمه الهيه كه عنايت الهى است به بندگان خاص خود. سپس حضرت از براى هر يك، پنج قوه و دو خاصيت ذكر فرموده :
اما ناميه نباتيّه، اما پنج قوه: ماسكة و جاذبه و هاضمه و دافعه و مرتبه، و اما دو خاصيت: زياده و نقصان.
اما حسّيّه حيوانيه، پنج قوا: سمع و بصر و شم و ذوق و لمس، و دو خاصيت: رضا و غضب.
اما ناطقه قدسيّه، پنج قوا: فكر، ذكر، علم، حلم، نباهت و دو خاصيت: نزاهت و حكمت.
اما كلمه الهيّه، پنج قوا: بقاءٌ في فناءٍ، نعيمٌ في شقاءٍ، عزٌّ في ذلٍّ، فقرٌ في غناءٍ، صبرٌ في بلاءٍ و دو خاصيت: الحلم و الكرم.
و به اعتبار ديگر بهيميت كه در بهايم موجود است از خوراك، جماع، سبعيت كه در سباع موجود است. درندگى و پاره پاره كردن، و زنندگى[5] كه در حيوانات مثل مار
عقرب و زنبور و اشباه اينها، و شيطانيه كه مكر و خدعه و تزوير و حيلهبازى، عاقله كه افاضه الهيه است، و ملهمه كه مشمول الهامات الهيه مىشود.
و به اعتبار ديگر: واهمه، متخيلة، سوفسطائيه، وسوسه و غير اينها.
بارى، بحث در نَفْس بسيار طويل است و شرح هر يك از اين قوا مفصل است. ما به مجرد اشاره مختصر تذكر داديم و بس است در اينكه انسان پى به خصوصيات آن نمىبرد كه فرمود: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ عَرَفَ رَبَّهُ»[6] . همين نحوى كه معرفت رب ممكن
نيست، معرفت نفس هم ممكن نيست، لذا خداوند مىفرمايد: (وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ)
* * *
[1] . و باز نه! سوگند به وجدان سرزنشگر.
[2] . چرا كه نفس قطعاً به بدى امر مىكند. سوره يوسف: آيه 53.
[3] . اى نفس مطمئنّه، خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت باز گرد. سوره فجر: آيات 27 - 28.
[4] . ناميه نباتيه و حسيه حيوانيه و ناطقه قدسيه و كلمه الاهيه. مجمع البحرين: ج4، ص115؛ تفسيرالصافى: ج3، ص111 و بحار الأنوار: ج58، ص85.
[5] . مراد مرحوم مؤلف، قدرت نيش زنندگى مار، عقرب و... است.
[6] . هر كه خود را شناخت، خدايش را شناخته است. مصباح الشريعة: ص13؛ عيون الحكم و المواعظ :ص430؛ تفسير رازى: ج9، ص137 و بحارالأنوار: ج2، ص32، ح22.
آیه 2 «وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ»
- بازدید: 436