آيه (9)
الَّذِى لَهُ مُلْکُ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ وَ اللهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ شَهِيدٌ
ترجمه :
9. آن خداوندى كه اختصاص دارد به او ملكيّت آسمانها و زمين و خداوند بر هر چيزى شاهد است[1] .
تفسير :
]سخنى در باب مِلْكيّت[
(الّذِى) صفت بعد از صفت الله كه عزيز و حميد است و يكى از صفات او اين است كه (لَهُ) لامِ اختصاص است اشاره به اينكه احدى غير از او، مثل آلهه مشركين و روسا و سلاطين به قدر خَردَلى ملكيت ندارند (مُلْکُ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ) به ملكيت ذاتيه، چون خالق آنها و نگهبان آنهاست و تمام تحت فرمان او هستند و هر كدام سير مخصوصى دارد، و اما ساير اقسام ملكيت حقيقيه نيست، فقط اعتباريه است و عاريه است و جعليه كه مىگويى: اين ملك زيد است و آن ملك عمرو، هر روز دست يكى است. از اين مىگيرد به ديگرى مىسپارد. انسان مالكِ نَفسِ خود هم نيست. اگر فرو رود و برنگردد يا به عكس، انسان مرده است و اين ملكيت جعليه اعتباريه هم مراتبى دارد. به يك اعتبار ملك امام است كه مىفرمايد: «الاَْرْضُ كُلُّها لِلاْمَامِ»[2] .
در واقع چنانچه در خبر است كه براى شيعه مباح فرمودهاند تصرف در آن را، و اما ديگران غصب است در يد آنها[3] ، به يك اعتبار ملكيت شخصيه كه به يكى از اسباب
مُمَلّكه مالك مىشود به ارث و حيازت[4] و غوص و صدقه و هديه و بيع و صلح و
وصيت و ديه و هبه و زكات و خمس و غير اينها.
و اما امورى كه بعضى بدون جعل شرع تصرف مىكنند و خود را مالك مىپندارند، مثل سارق عين مسروقه را و غاصب عين مغصوبه را و سلاطين حدود مملكتى و انحاى غير مشروعه، مثل ربوى و بيع مجسّمه و آلات لهو و لعب و قمار و تقلب در جنس و ساير مكاسب محرّمه، هيچگونه ملكيت نمىآورد و غصب است و تصرف بدون رضاى مالك حرام است و حق الناس است و ظلم است و مواخذه دارد.
]علم نامحدود خداوند[
(وَ اللهُ عَلى كُلِّ شَىْءٍ شَهِيدٌ) چون احاطه قيّوميت دارد به جميع ما سوى الله ]و[ جميع عوالم مجردات و ماديات علويات و سفليات. خبير و بصير بما فى الضمائر انسان هست، چنانچه مىفرمايد: (وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ)[5] ، (وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ
مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِى الاَْرْضِ وَ لا فِى السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَكْبَرَ إِلّا فِى كِتابٍ مُبِينٍ)[6] ،
(يَعْلَمُ خائِنَةَ الاَْعْيُنِ وَ ما تُخْفِى الصُّدُورُ)[7] و غير اينها از آيات، بلكه اين تعبيرات براى
فهم عباد است، ولكن علم كه مُنتزع از ذات است محدود نيست و تمام مخلوقات محدود هستند.
* * *
[1] . ترجمه ديگر: همان خدايى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آنِ اوست و خداست كه بر هرچيزى گواه است.
[2] . تمام زمين از آنِ امام است. ر. ك: كافى: ج1، ص407؛ الاستبصار: ج3، ص108، ح4؛ بحارالأنوار :ج80، ص345 ونور البراهين: ج1، شرح ص 390.
[3] . ر.ك: كافى: ج1، ص407، ح5؛ تهذيب الأحكام: ج7، ص152، ح23 و وسائل الشيعة: ج25،ص451، ح2.
[4] . حيازت: به دست آوردن؛ گرد آوردن.
[5] . و ما از شاهرگ او به او نزديكتريم. سوره ق: آيه 16.
[6] . و هموزن ذرهاى، نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نيست، و نه كوچكتر و نهبزرگتر از آن چيزى نيست، مگر اينكه در كتابى روشن درج شده است. سوره يونس: آيه 61.
[7] . خدا نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مىدارند، مىداند. سوره غافر(مؤمن): آيه 19.
آیه 9 «الَّذِى لَهُ مُلْکُ السَّمواتِ..»
- بازدید: 517