آيه (4)
يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها
ترجمه :[1]
تفسير :
]زمين يكى از شاهدان قيامت[
كه معنى اين مىشود كه مىگويد انسان: چه سبب شده از براى زمين، كه در چنين روزى خبر مىدهد از آنچه بر روى آن حادث و ]از آن[ صادر شده. كه زمين هم يكى از شهود روز قيامت است، چنانچه اعضا و جوارح شهادت مىدهند مثل يَدَيْن و رِجْلَين[2] و لسان و پوست بدن كه مىفرمايد: (حَتّى إِذا ما جاءُوها شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ
أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُونَ * وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا قالُوا أَنْطَقَنَا اللهُ الَّذِى أَنْطَقَ كُلَّ شَىْءٍ)[3] و مىفرمايد: (الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ
بِما كانُوا يَكْسِبُونَ)[4] و مىفرمايد: (يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما
كانُوا يَعْمَلُونَ)[5] .
]ديگر شاهدان روز قيامت[
و بالجمله، شهود يوم القيامه بسيار هستند از ملائكه و انبيا و ائمّه و اعضاى بدن و ازمنه و امكنه كه مىفرمايد: (يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها) كه روز قيامت زمين خبر
مىدهد و بيان مىكند خبرهاى خود را، چه در حق آنهايى كه روى او عبادت كردهاند و چه آنهايى كه معصيت كردهاند. به علاوه اينها نامههاى عمل كه به دست آنها داده مىشود، به علاوه اعتراف خود آنها كه مجال انكار ندارند، به علاوه بواطن آنها ظاهر مىشود و مشهود اهل محشر مىگردد كه مىفرمايد: (يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ)[6] . بلكه خود
افعال و اقوال ظاهر مىشوند و مىبينند افعال خود را همين نحوى كه امروز ضبط صوت گفتارها را نشان مىدهد و در سينماها افعال را مثل رقص و اشباه آن نشان مىدهند. و بالجمله، امروز كاملاً كشف شده كه اقوال و افعال صادره در اين عالم موجود است. حتى قصد دارند خطب اميرالمومنين 7 را از هوا بگيرند. بالجمله، در جنب قدرت الهى اين گونه امور بسيار سهل و آسان است، مگر آنكه خداوند به فضل و كرم و لطف و عنايتش مستور فرمايد در حق مومنين، و از نظر شهود ببرد و از نامه عمل محو فرمايد كه احدى جز خود ذات اقدس خبر نداشته باشد، بلكه مىفرمايد: (إِلّا مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ يُبَدِّلُ اللهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ)[7] خداوند توفيق دهد إن شاء الله.
* * *
[1] . و پروردگار تو به زنبور عسل وحى ]= الهام غريزى[ كرد كه از پارهاى كوهها و از برخى درختان واز آنچه داربست ]و چفته سازى[ مىكنند، خانههايى براى خود درست كن سپس از همه ميوههابخور، و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه، بپوى. سوره نحل: آيات 68 ـ 69.
[2] . آن روز، مردم ]به حال[ پراكنده برآيند تا نتيجه كارهايشان به آنان نشان داده شود.
[3] . طبيعى: مادى؛ كسى كه معتقد به وجود خدا نيست و ماده را عامل پيدايش اين جهان مىداند.
[4] . شرّ : در قرآن به معناى مختلفى از قبيل، بد، بدتر، زيان و... آمده است. در برخى آيات معيار خيرو شر تبيين شده است. به عنوان نمونه در آيه 216 سوره بقره آمده: (و عسى أن تحبّوا شيئاً وهوشرٌ لكم)؛ «و چه بسا چيزى را خوش داشته باشيد و آن به زيان شما باشد». در آيه 180 آل عمرانآمده: (وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِما آتاهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْراً لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ)؛ «و كسانىكه در بخشيدن از آنچه خدا از فضل خويش به آنان بخشيده، بخل مىورزند مپندارند كه اين كار بهسودشان است، بلكه به زيان آنهاست». و همچنين در آيه 11 سوره إسراء آمده: (وَيَدْعُ الاِْنْسانُبِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكانَ الاِْنْسانُ عَجُولاً)؛ «و انسان همان گونه كه در مورد خير دعا مىكند، درمورد شر نفرين مىكند، و انسان شتابكار است». در آيه 22 سوره انفال آمده: (إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَاللهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ)؛ «قطعاً بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانى كهنمىانديشند». و در آيه 55 همان سوره مىگويد: (إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللهِ الَّذِينَ كَفَرُوا فَهُمْ لايُوْمِنُونَ)؛ «بى ترديد، بدترين جنبندگان پيش خدا كسانىاند كه كفر ورزيدند و ايمان نمىآورند».درآيه فوق نيز آمده: (وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ)؛ «و هر كس هموزن ذرهاى بدى كند كيفر آنرا مىبيند». در روايتى از اميرالمؤمنين 7 آمده است: «فاعِلٌ الشرِّ شَرٌّ مِنهُ»؛ انجام دهنده بدى از آنعمل بد، بدتر است». ر.ك: دانشنامه قرآن، مدخل «شرّ».
[5] . پس هر كه هموزن ذرّهاى نيكى كند نتيجه آن را خواهد ديدƒ 7 و هر كه هموزن ذرّهاى بدى كندنتيجه آن را خواهد ديدƒ 8.
[6] . ر.ك: تفسير سمرقندى: ج3، ص582؛ مجمع البيان: ج10، ص799 و عمدة القارى: ج25،ص70.
[7] . اگر خوب باشد جزاى خوب مىبيند و اگر بد باشد جزاى بد. ر.ك: تفسير التبيان: ج7، ص400؛كشف الخفاء: ج1، ص332 و فيض القدير «مناوى»: ج5، ص535.
آیه 4 «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها»
- بازدید: 715