آيات (7 ـ 8)
(فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ)
(وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً[1] يَرَهُ)
ترجمه :[2]
تفسير :
]منظور از رؤيت اعمال در قيامت[
و رويت عمل بعضى گفتند: جزاى عمل است[3] : «إنْ خَيْراً فَخَيْرٌ وَإنْ شَرّاً
فَشَرٌّ»[4] ، بعضى گفتند: مراد در نامه عمل است كه به دست او داده مىشود[5] ، چه
اعمال خير و چه اعمال شر، تمام در نامه عمل نوشته شده كه اگر به دست راست او داده شد، مشاهده مىكند كه تمام اعمال صالحه او درج شده و سيئات او محو شده، فرياد مىزند كه مىفرمايد: (فَأَمّا مَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هاوُمُ اقْرَوُا كِتابِيَهْ) الى قوله : (فِى الاَْيّامِ الْخالِيَةِ)[6] ، و اگر به دست چپ او داده شد، مشاهده مىكند كه مملو از
سيئات است و هيچ عمل صالحى در او نيست، مىگويد: (يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً)[7] .
اقول : ظاهر آيه شريفه رويت نفس عمل است، نه جزاى عمل و نه كتابت عمل، چنانچه در بسيارى از آيات تصريح شده، مثل همين آيه و در سوره كهف كه فرمود: (وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً)[8] و آيه شريفه: (وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ فَلا تُظْلَمُ
نَفْسٌ شَيْئاً وَ إِنْ كانَ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنا بِها وَ كَفى بِنا حاسِبِينَ)[9] . كه نفس عمل را
مىآورند و در ميزان گذارده مىشود، و آيه شريفه: (وَقَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً)[10] و غير اينها از آيات و اخبارى كه دلالت دارد بر اينكه نفس
اعمال شهادت مىدهند يا نفرين مىكنند، مثل نماز ريا كار كه خطاب مىرسد به ملائكه كه نمازش را برگردانيد «و اَضْرِبُوا بِهَا وَجْهَ صَاحِبِهِ؛ لأَنَّهُ يُرِيُد بِهِ غَيْرِي»[11] و نماز نفرين
مىكند و مىگويد: «ضَيَّعتَنِي ضَيَّعَکَ اللهُ»[12] ، و موارد ديگرى و ما احتياج به توجيه و
تقدير نداريم كه بگوييم جزاى عمل يا نامه عمل، و مفسرين نظر به اينكه توهّم كردند كه عمل به مجرد صدور نابود مىشود ناچار محتاج به توجيه شدند و قبلاً هم اشاره كرديم و مثال زديم[13] به ضبط صوت و نمايشگاهها.
* * *
هَذَا مَا عِنْدَنَا فِي تَفْسِيرِ هَذِهِ السُّورَةِ، وَ يَتْلُوهُ ـ إنْ شاءَ اللهُ تَعالى ـ
سُورَةُ العَادِياتِ وَبَقِيَّةِ السُّوَرِ بِعَوْنِهِ وَ تَوْفِيقِهِ. وَالْحَمْدُ للهِِ، وَالصَّلاةُ
عَلَى الرَّسولِ وَ أهلِ بَيتِهِ ، وَاللَعنُ عَلَى مُخَالِفِيهِمْ وَمُعانِدِيهِمْ،
وَالشَّاكِّينَ فِيهِمْ، وَالْمُنْحَرِفِينَ عَنْهُمْ، وَظَالِمِيهِمْ، وَمُنْكِرِي فَضائِلِهِمْ
وَ مَنَاقِبِهِمْ وَأنَا الْعَبْدُ السَّيِّدُ عَبْدُالْحُسَيْنِ الْمَدْعُوُّ بِالطَّيِّبِ[14]
[1] . يعنى اين نماز را به صورت ادا كنندهاش بزنيد، زيرا با آن كسى غير از من را خواسته است. يادآورمىشود، مؤلف 1 اين خبر را به صورت مضمون از اخبارى كه اجمالا هم نماز وهم ساير اعمالنيك را در بر مىگيرد، آورده است. ر. ك: عدّة الداعى: ص228؛ فلاح السائل: ص 122وبحار الأنوار: ج67، ص247 ـ 248 وج81، ص353 (با اندكى تفاوت).
[2] . مرا تباه ساختى، پس خدا تباهت گرداند. ر.ك: كافى: ج3، ص488، ج10؛ ثواب الأعمال: ص 473و وسائل الشيعة: ج4، ص26، ح9.
[3] . مراد توضيحاتى كه در ذيل آيه 4 همين سوره (يومئذٍ تُحَدِّثُ أخْبارَها) گذشت.
[4] . اين نهايت آن چيزى است كه درباره تفسير اين سوره نزد ماست و ان شاء الله تعالى با يارى وتوفيق او بعد از آن سوره عاديات و بقيه سورهها مىآيد و سپاس مخصوص خداست و صلوات بررسول او و اهل بيت او و لعنت بر مخالفان و دشمنان و كسانى كه به آنان شك داشتند و منحرفان ازراه آنان و ظالمان و منكران فضائل و مناقب آنان. بنده خدا، سيد عبدالحسين مشهور به طيّب.
[5] . سوره مباركه عاديات صدمين سوره از قرآن مجيد در ترتيب فعلى آن است و به ترتيب نزول ـبنابر مكى بودن آن ـ چهاردهمين سورهاى است كه بعد از سوره عصر و قبل از سوره كوثر بر پيامبراكرم 9 نازل شد. اين سوره با سوره قبل (زلزال) كمال تناسب دارد، حتى هر دو داراى يكمضمون هستند و تفاوت آنها در اجمال و تفصيل و ابهام و تصريح و تقديم و تأخير است . در مدنىو مكى بودن آن اختلاف است. بسيارى از مفسرين آن را مكى و عدهاى هم آن را مدنى مىدانند.كوتاه بودن مقطع آيات و تكيه بر سوگندها، و همچنين تكيه بر مسئله معاد، قرائنى است كه مكىبودن سوره را تأييد مىكند. ولى از سوى ديگر، مضمون سوگندهاى اين سوره كه تناسب زيادى بامسائل جهاد دارد و همچنين رواياتى كه مىگويد اين سوره بعد از جنگ «ذات السلاسل» نازلشده است، با مدنى بودن آن تناسب دارد. مصنف شأن نزول اين سوره را ذيل آيه 3 بيانفرمودند(جنگ ذات السلاسل جنگى است كه در سال هشتم هجرت واقع شد و در آن گروه كثيرىاز كفار به اسارت درآمدند، و آنها را با طنابها محكم بستند، لذا آن را ذات السلاسل ناميدهاند).اين سوره داراى 11 آيه، 40 كلمه و 163 حرف و از نظر حجم جزء قِصارِ الْمُفصلات است(سورههاى مُفصلات كه از سوره ق تا پايان قرآن به اضافه سوره حمد را تشكيل مىدهند، خود برسه قسم هستند: 1. طوال الْمُفصلات كه از سوره قاف شروع مىشود تا سوره نبأ، اين سورهها نسبتبه بقيه مفصلات، طولانىتر هستند. 2. مُتَوَسِّطاتِ مُفصلات از سوره نبأ تا ضُحى را شامل مىشود.اين سورهها نسبت به سورههاى قبل كوتاهتر و نسبت به سورههاى بعد طولانىتر مىباشند. 3.قِصارِ الْمُفصلات كه از سوره ضُحى تا آخر قرآن، به اضافه سوره حمد را شامل مىشود كهكوتاهترين سورههاى قرآن هستند).علت نامگذارى اين سوره به عاديات، آمدن اين كلمه در آيه اول آن است.اين سوره با چند سوگند آغاز مىشود: سوگند به اسبهاى دونده، جرقههاى آتش و مجاهدانفى سبيل الله و به دنبال آن چند ويژگى از بهترين نكيوكاران ، يعنى مومنان و مسلمانان مجاهد رابيان مىكندو در ضمن بدكارترين بدكاران را شناسانده و صريحاً از آنها در ذيل آيه پنجم با لفظ«جمعاً» اشاره مىكند.] 1 ـ 5[.سپس در جواب اين سوگندها، از ناسپاسى و بخل انسان در برابر نعمتهاى پروردگار،وشهادت خود انسان بر اين ناسپاسى و بخل سخن به ميان مىآورد و در ادامه، علت اين ناسپاسى وبخل را علاقه زياد انسان به مال و ماديات مىداند ]6 ـ 8[.در آيات پايانى سوره سخن از معاد به ميان مىآورد و در ضمن يك استفهام انكارى، به بيرونآمدن انسان از قبور و آشكار شدن باطن انسانها و آگاهى پروردگار از اعمال و نيات آنها در روزرستاخيز اشاره مىكند ]9 ـ 11[.
[6] . كسى كه سوره عاديات را بخواند و بر قرائت آن مداومت نمايد، خداى عزوجل در روز قيامت اورا به طور مخصوص با اميرالمؤمنين 7 محشور مىنمايد و در حريم او و از دوستان او خواهد بود.ثواب الأعمال: ص154 و تفسير البرهان: ج8، ص360، ح1.
[7] . روايات اين گونه آمده است: «من قرأ هذه السورة أُعطي من الأجر كمَن قرأ القرآن، ومن أدمن قراءتهاوعليه دَين أعانه الله على قضائه سريعاً، كائناً ما كان»، «من صَلّى بها العِشاء الآخرة عَدَل ثوابها نصف القرآن،ومن أدمن قراءتها وعليه دَين أعانه الله تعالى على قضائه سريعاً» و «من قرأها للخائف أمِن من الخوف ،وقراءتها للجائع يُسكّن جَوعه، والعَطشان يُسكّن عَطَشه ، فإذا قرأها وأدمن قراءتها المَدْيون أدّى الله عنهدَينه بإذن الله تعالى». ر.ك: تفسير البرهان: ج8، ص360، ح 2 ـ 4.
[8] . هر كه اين سوره را بخواند ده حسنه به تعداد حاجيانى كه (شب عيد قربان) در مزدلفه بيتوتهكردهاند و با جمعى در آنجا حاضر بود، به او اجر داده مىشود. ر.ك: تخريج الأحاديث و الآثار: ج4،ص267 و تفسير جوامع الجامع: ج3، ص829.
[9] . سوگند به ماديانهايى كه با همهمه تازانند.
[10] . ر.ك: تفسير سمرقندى: ج3، ص583؛ تفسير ثعلبى: ج10، ص269؛ تفسير سمعانى: ج6، ص 270و مجمع البيان: ج10، ص803.
[11] . ر.ك: تفسير القرآن«صنعانى»: ج3، ص390؛ تفسير بغوى: ج4، ص517 و تفسير العزبنعبدالسلام: ج3، ص479.
[12] . و با سمّهاى خود برق از سنگ همى جَهانند.
[13] . آيا آن آتشى را كه بر مىافروزيد ملاحظه كردهايد؟ آيا شما چوب درخت آن را پديدار كردهايد،يا ما پديد آورندهايم؟ سوره واقعه: آيات 71 ـ 72.
[14] . و صبحگاهان هجوم آورند.
آیات 7 و 8
- بازدید: 603