آيات (1 ـ 2)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
(أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ)
(حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ)
ترجمه :
1. بازداشت شما را طلب كثرت و زيادتى.
2. تا آنكه زيارت كرديد مقابر را، يعنى داخل در قبرها شديد[1] .
تفسير :
(أَلْهاكُمُ) متعلق آن را ذكر نفرموده از شدت وضوح، يعنى از ذكر الهى و فكر قيامت و اطاعت اوامر خدا و رسول و از انتهاى نواهى[2] و از ايمان و از تحصيل علم
ديانت، شما را مشغول كرد و به كلى غافل شديد.
]اشتهاى سيرىناپذير انسان[
(التَّكاثُرُ) طلب كثرت مال و اولاد و تفاخر و تكبر و رياست و اسم و عنوان و منصب و مقام و زخارف دنيوى، چنانچه امروز غرق دنيا شدهاند، و به هر پايه برسند، طلب بالاتر مىكنند. حتى در مقام تسخير كره مريخ كه در طبقه پنجم آسمانهاست و بُعدش ]= دورىاش[ از زمين زيادتر از بُعد شمس است با اينكه از كره شمس بزرگتر است[3] ، ولكن از زيادتى بُعد به نظر يك ستاره مىآيد[4] . و بر فرض محال اگر كره
مريخ را هم تسخير كردند، باز در مقام بالاتر هستند. بالجمله، دنيا حدّ يَقِف ندارد، چنانچه از لقمان است فرمود: «الدُّنيا بَحرٌ عميقٌ قَدْ غَرِقَ فِيها خَلْقٌ كَثيرٌ»[5] و بالاخره
سيرايى ندارند[6] .
(حَتّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ) تا اجل در رسد و با هزار حسرت و ندامت مرگ دامن آنها را بگيرد و در گودال قبر بيفتند. از پيغمبر اكرم 9 است فرمود :
«تَكاثُرُ الاْمْوالِ: جَمْعُها فِي غَيرِ حَقِّها، وَ مَنْعُها في حَقِّها، وَ شَدُّها فِي الاْوعِيَةِ»[7] .
اقول : و امروز گذاردن در بانك پسانداز كه با تنزيلش به او برگردد با اينكه اين اموال دنيوى به احدى وفا نكرد: قارون، فرعون، نمرود، شَدّاد و هزارها امثال آنها چه شدند و بالجمله، غرق دنيا شدهايم و اگر به جايى نرسيديم نتوانستهايم و اين اشتباه بزرگى است. از اميرالمومنين 7 است كه فرمود: هيچ غنائى بالاتر از زهد نيست[8]
انسان هر چه مال زياد كند، فقر و احتياجش بيشتر مىشود و اگر اعراض كرد و نظر برداشت از زخارف دنيايى بىنياز مىشود و با خيال امن و راحتى زندگى مىكند و اين دنيا مقابل آخرت است: «حَلاوَةُ الدُنيا مَرارَةُ الاْخِرَةِ، وَمَرارَةُ الدُنيا حَلاوَةُ الاْخِرَةِ»[9] ،
«الدُّنيا دارُ مَمَرٍّ، وَ الاْخِرَةُ دارُ مَقَرٍّ»[10] ، «خُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُم، وَ لا تَهْتِكُوا أسْتارَكُم عِنْدَ
مَنْ يَعْلَمُ أسْرارَكُم»[11] .
توضيح :
دنيا موقعى خوب است كه انسان وسيله آخرت قرار دهد و در مقام تكميل نفس برآيد به ايمان و اعمال صالحه و تقوا و اخلاق فاضله، و از براى امر معاش به مقدار كفايت قناعت كند كه آن را دنياى بلاغ مىگويند.
* * *
[1] . از گذرگاه خويش براى سرمنزلِ جاودانه خويش توشه برگيريد، و پردههاى خود را در نزد كسىكه بر اسرار شما آگاه است پاره نكنيد. ر.ك: نهج البلاغة: ضمن خطبه 203؛ إرشاد مفيد: ج1،ص295 و بحارالأنوار: ج4، ص417. (با اندكى تفاوت).
[2] . نه چنين است، زودا كه بدانيدƒ 3 باز هم نه چنين است، زودا كه بدانيد!ƒ 4.
[3] . ر.ك: تفاسير مجمعالبيان:ج10، ص812؛ بيضاوى: ج5، ص334 و ابى السعود: ج9، ص195.
[4] . ر.ك: تفسيرقرطبى: ج20، ص172؛ زبدةالتفاسير: ج7، ص503ونورالثقلين: ج5،ص661.
[5] . ر.ك: تأويل الآيات: ج2، ص850؛ تفسير البرهان: ج8، ص373، ح3 و بحارالأنوار: ج53،ص120، ح156.
[6] . قيامت پنجاه توقفگاه دارد كه توقف در هر كدام از آنها هزار سال طول مىكشد. سپس اين آيه راتلاوت نمود: «در روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است». سوره معارج: آيه 4. ر.ك: كافى: ج8،ص143، ح108؛ امالى مفيد: ص274؛ و بحارالأنوار: ج7، ص126، ح3.
[7] . صاحب مال ودارايى را در روز قيامت حاضر مىكنند واز او مىپرسند: ثروتت را از كجا به دستآوردى ودر چه راهى انفاق كردى؟ تا آنكه فرمودند: همواره از او درباره مال سؤال مىكنند. ر.ك :شعب الايمان: ج7، ص380؛ الدرالمنثور: ج2، ص105؛ تاريخ مدينة دمشق: ج47، ص154 وكنزالعمال: ج16، ص221، ح44241. (با اختلاف در الفاظ).
[8] . هرگز چنين نيست، اگر علم اليقين داشتيد!ƒ 5 به يقين دوزخ را مىبينيدƒ 6 سپس آن را قطعاً بهعين اليقين در مىيابيدƒ 7.
[9] . اى كسى كه به دنيا سرگرم شده و آرزوهاى طولانى او را فريفته است، بدان كه مرگ ناگهانمىرسد و قبر، صندوق عمل است. ر.ك: ديوان اميرالمؤمنين 7: ص125.
[10] . باز هم نه چنين است، زودا كه بدانيد. همين سوره: آيه 4.
[11] . به خيرش اميدى نيست. كافى: ج2، ص290، ح7؛ تهذيب الأحكام: ج8، ص114 و وسائل الشيعة :ج15، ص341، ح7، در منابع «لا يُرجَى خَيرَه» آمده است.
آیات 1 و 2
- بازدید: 502