آيات (5 ـ 7)
كَلّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ
لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ
ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ
ترجمه :[1]
تفسير :
]مراتب سه گانه يقين[
از براى يقين سه مرتبه گفتند: علم اليقين، عين اليقين، حق اليقين. علم اليقين اينكه از روى دليل و برهان و ظهور آثار و اخبار انبيا و اوصيا و صديقين و ادله عقليه و شرعيه يقين پيدا كند كه اين محقق ايمان است. تا يقين به جميع اصول دين و مذهب پيدا نشود و علم قطعى نداشته باشد ايمان محقق نمىشود، مثل اينكه از دخان و حرارت و سوزش يقين به وجود آتش پيدا مىكند. و عين اليقين آنكه به حس مشاهده كند، به چشم ببيند، به گوش بشنود و به حس درك كند، چنانچه آتش را ببيند و صداى زفير آن را بشنود. و حق اليقين آنكه در او داخل شود و طعم آن را بچشد و الم آن را درك كند. مثل اينكه ميانه آتش بسوزد. امر قيامت هم اين سه مرتبه را دارد. اول علم اليقين كه در حال احتضار به او خبر مىدهند و ملائكه جايگاه او را نشان مىدهند و ملائكه عذاب و اَعوان ]= دستياران[ ملك الموت به شدت و سختى روح او را از قالب بدن خارج مىكنند. يقين قطعى پيدا مىكنند كه مىفرمايد: (كَلّا) يعنى چنين نيست كه توهّم كردهايد كه در دنيا باقى مىمانيد و تكثير مال مىكنيد. (سَوْفَ تَعْلَمُونَ) تعبير به سوف براى اين است كه نزديك است، چون مرگ از هر چه كه آينده است به انسان نزديكتر است، آنى الحصول است.
يَا مَنْ بِدُنياهُ اشْتَغَلْ قَدْ غَرَّهُ طُولُ الاَْمَلْ
وَ الْمَوتُ يَأْتِي بَغْتَةً وَ الْقبرُ صُنُدوقُ الْعَمَلْ[2]
(ثُمَّ كَلّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ)[3] پى در پى آثار عذاب را مشاهده مىكنيد و بر علم شما
افزوده مىشود در قبر و عالم برزخ و صحراى برهوت تا مبعوث مىشويد و ملائكه عذاب با زنجيرهاى آتشين و غُلها و تازيانهها شما را مىرانند با صورتهاى سياه به خفّت و ذلّت رو به صحراى محشر.
]حب مال و دنيا، عامل گمراهى انسانها[
(كَلّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ) جمله مستقله است كه اگر تصديق انبيا كرده بوديد و به فرمايشات قرآن ايمان آورده بوديد و يقين به معاد و روز جزا و عقوبت شرك و كفر و معاصى داشتيد و ايمان آورده بوديد، هرآينه خود را مشغول به كثرت مال نمىكرديد و از ذكر خدا غافل نبوديد و نزديك معاصى نمىرفتيد و به اعمال صالحه و عبادت الهى مشغول مىشديد، نجات از مهالك پيدا مىكرديد. در واقع جزاى شرط محذوف است، لوضوحه. و تعبير به «لَوْ» براى اين است كه محال است كه شما به خود بياييد، زيرا سياهى قلب شما و قساوت و حب دنيا و جاه و مقام و مال و منال و نفس اَمّاره و اغواى شياطين انسى و جنى و معاشرت با كفار و ظلمه و فسّاق و عيبهاى ديگر، چنان راه را بر شما بسته و از خدا و دين و قيامت غافل كرده كه بوى هدايت به مشام شما نرسيده كه مىفرمايد: «لاَ يُرْجَى بِخَيْرٍ»[4] ، و مىفرمايد: «صَارَ قَلْبُهُ مَنْكُوسَاً»[5] .
(لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ) هرآينه مىبينيد جهنم را موقعى كه وارد صحراى محشر مىشويد. يك طرف بهشت با زينتهاى آن و يك طرف جهنم با عذابهاى آن. نمىدانند آيا اين طرفى مىشوند يا آن طرفى؟ آيا پاى حساب چه نحو حكم مىشود؟ و پاى سوال و جواب چه جواب دهند؟ پاى ميزان چه پيش مىآيد؟ پاى شفاعت چه كسى مشمول مىشود؟ پاى مغفرت و عفو كه را شامل مىشود؟ آيا عاقبت كار آنها به كجا مىكشد؟
(ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ[6] ) موقعى كه حكم الهى صادر مىشود: (خُذُوهُ
فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ * ثُمَّ فِى سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُكُوهُ) الى
قوله تعالى: (لا يَأْكُلُهُ إِلّاَ الْخاطِوُنَ)[7] . و مىآورند كنار جهنم و آن را مشاهده مىكند
و مرتبه بالاتر عين اليقين، حق اليقين است و آن موقعى است كه مىاندازند او را از سر در قعر جهنم.
* * *
[1] . ر.ك: مجمع البيان: ج10، ص812؛ زبدة التفاسير: ج7، ص504 و بحار: ج7، ص257.
[2] . ر.ك: تفسير التبيان: ج10، ص403 و مجمع البيان: ج10، ص812.
[3] . تفسير العزبن عبدالسلام: ج3، ص484؛ تفسيرقرطبى: ج20، ص176 و الدرُالمنثور: ج6،ص388.
[4] . دو نعمت است كه بسيارى از مردم در آن زيان كردهاند ]= خوب بهره نبردهاند[: تندرستىوفراغت از اشتغالات. ر.ك: امالى طوسى: ص526، ضمن ح1؛ عوالى اللالى: ج1، ص167 وبحارالأنوار: ج74، ص75، ضمن ح3.
[5] .ر.ك :تفسير ابن ابى حاتم:ج10، ص3460؛ تفسير سمرقندى:ج3، ص589 و ثعلبى:ج10، ص279.
[6] . ر.ك: مجمع البيان: ج10، ص812؛ زبدة التفاسير: ج7، ص504 و بحار: ج7، ص258.
[7] . ر.ك: تفسير قمى: ج2، ص441؛ عيون اخبار الرضا: ج2، ص137؛ شواهد التنزيل: ج2، ص476؛فضائل اميرالمؤمنين«ابن عقده»: ص220؛ تأويل الآيات: ج2، ص850 و تفسير البرهان: ج8،ص373 ـ 378.
آیات 5 تا 7
- بازدید: 504