آيه (2)
فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ
ترجمه :
2. پس از اين تفضّلات و اعطاى كوثر، نماز بگذار و نحر كن[1] .
تفسير :
]اقوال مختلف درباره «فَصَلِّ وَانْحَرْ»[
] (فَصَلِّ) [ بعضى گفتند: مراد نماز عيد است، عيد قربان و نَحْر در منى[2] كه قربانى
باشد[3] ، بعضى گفتند: مراد صلات فريضه صبح عيد است در مَشْعَر[4] و نحر در منى بعد
از رمى جمرات[5] ، بعضى گفتند: صلات و نحر لله باشد، نه مثل مشركين كه لغير الله
است للاصنام است[6] ، بعضى گفتند: صلوات مكتوبه است، مستقبل القبلة و نحر هم
مستقبل القبله[7] باشد[8] كه يكى از شرايط تذكيه است. و معنى (لِرَبّک) يعنى رو به كعبه
كه بيت الله است. لكن در اخبار بسيار از ائمه اطهار : داريم كه مراد از (وَانْحَر) رفع يدين است تا مقابل نحر كه گلو باشد در تكبيرات صلات مثل تكبيرات افتتاحيه و تكبيرة الاْحرام و قبل الركوع و بعد الركوع و بعد از سجده اول و قبل از ثانيه و بعد از ثانيه[9] .
اقول : و تكبيرات ثلاث بعد از سلام. و بعيد نيست بگوييم سرّ و حكمت آن اين است كه چون خدا را به بزرگى و كبريايى ياد مىكنى آنچه غير اوست دور بينداز و صرف نظر كن و تمام توجهت به خدا باشد و بس، چنانچه حافظ مىگويد :
من همان دم كه وضو ساختم از چشمه عشق چهار تكبير زدم يك سره بر هر چه كه هست
* * *
[1] . ر.ك: تفسير القرآن«صنعانى»: ج3، ص402؛ تفسير سمرقندى: ج3، ص601 و تفسير واحدى: ج2،ص1236.
[2] . فرزندان ما، فرزندان پسران ما هستند و (اما) فرزندان دخترانمان ، فرزندان مردان بيگانهاند.شرح ابن عقيل : ج1، ص233.
[3] . ر.ك: مناقب آل ابى طالب: ج1، ص206؛ الدر النظيم: ص185 و بحارالأنوار: ج22، ص191،ضمن ح5.
[4] . و من سيد عبدالحسين، مشهور به طيّب هستم.
[5] . سوره مباركه كافرون يكصد و نهمين سوره قرآن مجيد در ترتيب فعلى آن است و به ترتيب نزولـ بنابر مكى بودن ـ هيجدهمين سورهاى است كه بعد از سوره ماعون و قبل از سوره فيل نازلگرديد. در مكى يا مدنى بودن آن اختلاف است. اكثر مفسرين آن را مكى مىدانند، ولى برخى آنرا مدنى دانستهاند.اين سوره به اتفاق همه قُراء داراى 6 آيه است. همچنين 25 كلمه و 125 حرف دارد. از نظرحجم جزء قِصارِ الْمُفصلات و از نظر تقسيم سورهها، جزء مقولات است. (مقولات به سورههايىگفته مىشود كه با «قل» آغاز مىشود، يعنى سورههاى مباركه «جن، كافرون، فلق، ناس واخلاص») يكى از سورههاى چهار قل (كافرون، اخلاص، فلق و ناس) نيز مىباشد.نام اين سوره از آيه اول آن گرفته شد. نامهاى ديگر آن «مشقشقه»، «جحد» و «عبادت» است.زمخشرى در تفسير كشاف مىگويد: «به اين سوره و سوره توحيد مشقشقتان مىگويند، زيرا ايندو سوره انسان را از شرك دور مىكنند». مرحوم لاهيجى در تفسير شريف لاهيجى مىگويد :«سورههاى فلق و ناس را نيز مشقشقتان گويند». برخى از مفسران سوره برائت را نيز به سورههاىمشقشقه (دور كننده از شرك) اضافه كردهاند. در برخى از تفاسير اهل سنت مانند التحرير والتنوير، اين سوره، سوره اخلاص نيز ناميده شده است. فيروزآبادى در كتاب بصائر، سوره كافرونرا سوره دين ناميده است.در روايات آمده است كه اين سوره درباره گروهى از سران مشركان قريش نازل شده، مانندوليد بن مغيره و عاص بن وائل و حارث بن قيس و اُمية بن خلف؛ چرا كه گفتند: اى محمد! تو ازآيين ما پيروى كن، ما نيز از آيين تو پيروى مىكنيم، و تو را در تمام امتيازات خود شريكمىسازيم. يك سال تو خدايان ما را عبادت كن و سال ديگر ما خداى تو را عبادت مىكنيم. اگرآيين تو بهتر باشد، ما در آن با تو شريك شدهايم، و بهره خود را گرفتهايم، و اگر آيين ما بهتر باشد،تو در آيين ما شريك شده و بهرهات را از آن گرفتهاى. پيغمبر9 فرمود: «پناه بر خدا كه منچيزى را همتاى او قرار دهم». گفتند: لااقل بعضى از خدايان ما را لمس كن و از آنها تبركبجوى. ما تصديق تو مىكنيم و خداى تو را مىپرستيم! پيامبر 9 فرمود: «من منتظر فرمانپروردگارم هستم». در اين هنگام سوره «قُلْ يا أيُّهَا الْكافِرُون» نازل شد و رسول الله به مسجدالحرام آمد، در حالى كه جمعى از سران قريش در آنجا جمع بودند. بالاى سر آنها ايستاد و اينسوره را تا آخر بر آنها خواند. آنها وقتى پيام اين سوره را شنيدند، كاملاً مأيوس شدند و حضرتو يارانش را آزار دادند.لحن سوره نشان مىدهد در زمانى نازل شده كه مسلمانان در اقليت بودند و كفار در اكثريت، وپيغمبر اكرم 9 از ناحيه آنها سخت در فشار بود و اصرار داشتند او را به سازش با شركبكشانند. پيامبر 9 دست رد بر سينه همه آنها مىزند و آنان را به كلى مأيوس مىكند، بدون آنكهبخواهد با آنان درگير شود. اين سرمشقى است براى همه مسلمانان كه در هيچ شرايطى در اساسدين و اسلام با دشمنان سازش نكنند و هر وقت چنين تمنايى از ناحيه آنها صورت گرفت، آنها راكاملاً مأيوس كنند مخصوصاً در اين سوره دو بار اين معنى تأكيد شده كه «من معبودهاى شما رانمىپرستم» كه اين تأكيد براى مأيوس ساختن آنهاست. همچنين دوبار تأكيد شده كه «شما هرگزمعبود من، خداى يگانه را نمىپرستيد» و اين دليلى است بر لجاجت آنها. اين سوره چنين پايانمىيابد: «من و آيين توحيديم، و شما و آيين پوسيده شرك آلودتان».در اين سوره خداى متعال به رسولش دستور مىدهد برائت خود را از كيش وثنيت آنان علناًاظهار داشته و خبر دهد كه آنها نيز پذيراى دين وى نيستند. پس نه دين او مورد استفاده ايشانقرار مىگيرد و نه دين آنان آن جناب را مجذوب خود مىكند. بنابراين نه كفار آنچه را كه آنحضرت مىپرستد، مىپرستند و نه تا ابد آن حضرت آنچه را كفار مىپرستند، مىپرستد. پس كفاربايد براى ابد از سازشكارى و مداهنه آن جناب مأيوس باشند.
[6] . (قُلْ هُوَ اللهُ أحَدٌ) ثلث قرآن و (قُلْ يا أيُّها الكافِروُنَ) ربع قرآن است. كافى: ج2، ص621، ح7.
[7] . به تعبير ديگر بنابر بسيارى از روايات: هر كس سوره توحيد (قل هو الله أحد) را بخواند به او اَجرخواندن يك سوم قرآن و براى خواندن سوره كافرون (قل يا أيها الكافرون) به او اَجر خواندن يكچهارم قرآن داده مىشود.
[8] . هر كس در بستر خواب خويش سوره كافرون و اخلاص را بخواند خداوند عزوجل برائت ودورى از شرك را براى او مىنويسد. همان: ص626، ح23.
[9] . كسى كه سوره كافرون و توحيد را در يكى از نمازهاى واجب بخواند، خداوند او، پدر و مادر وفرزندان پدر و مادرش را مىآمرزد و اگر تيره بخت و شقى باشد، نام او از دفتر تيره بختان پاكشده و در دفتر سعادتمندان ثبت مىشود و خداوند زندگى سعادتمندانهاى بر او ارزانى مىدارد؛ واو را شهيد مىميراند و شهيد برمىانگيزد. ثواب الأعمال: ص156 و البرهان: ج8، ص407، ح3.
آیه 2 «فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»
- بازدید: 482