آيه (2)
ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ
ترجمه :
بىنياز نمىكند از او و نجات از عذاب نمىدهد او را مال او و آنچه كسب كرده[1] .
تفسير :
چون ثروتمند بود و مال خود را به دشمنان رسول مىداد و آنها را
وادار مىكرد در كشتن و اذيت پيغمبر و ساير عمليات او مخصوصاً در دار الندوة
كه اجتماع كردند در مشورت در كيفيت كشتن حضرت رسول و دستور دادند
كه خارجى داخل نشود. شيطان به صورت پير مرد نجدى آمد و گفت: من هم
در عقيده با شما همراه هستم او را راه دادند. و در مشاورت بعضى گفتند يك نفر
را انتخاب مىكنيم برود آن حضرت را بكشد سپس ديه او را مجتمعاً مىپردازيم. شيطان اين را رد كرد كه هر كه او را بكشد تا اصحابش و بستگانش او را نكشند
دست بردار نيستند و به ديه اكتفاء نمىكنند، و بعضى گفتند او را اخراج بلد مىكنيم
و از مكه اخراجش مىكنيم. اين را هم شيطان نپذيرفت گفت: هر جا برود دور
او را مىگيرند و برمىگردد و دمار از روزگار شما در مىآورد چنانچه در فتح مكه چنين شد و در ساير غزوات. سپس شيطان رأى داد كه از هر قبيله يك نفر معين شود
و بريزند در خانه او و او را به قتل رسانند بستگان و اصحابش با جميع قبائل
نمىتوانند طرف شوند ناچار به ديه حاضر مىشوند و ميانه قبائل تقسيم مىشود.
اين رأى پسنديده شد و دورِ خانه حضرت را گرفتند و همان شب حضرت هجرت فرمود و على اميرالمومنين 7 را به جاى خود خوابانيد[2] كه شرح مفصلى دارد، لذا مىفرمايد: (ما أَغْنى عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ) مال و كسب او جز ضرر بر او چيزى نداشت.
* * *
[1] . ر.ك: كافى: ج2، ص622، ح10 ـ 11؛ من لا يحضره الفقيه: ج1، ص470، ص1353؛ امالىصدوق: ص64، ح3؛ تهذيب الأحكام: ج2، ص74، ح42؛ امالى طوسى: 437؛ تفسير عياشى: ج2،ص286؛ وسائل الشيعة: ج6، ص80، ح 2 ـ 3؛ بحارالأنوار: ج89، ص344، ح 1 ـ 4 و وافى: ج8،ص66، ح 5 ـ 6.
[2] . بگو: او خدايى است يكتا.
آیه 2 «ما أَغْنى عَنْهُ..»
- بازدید: 507