معرفى سوره[1]
فضيلت سوره
أمّا الكَلامُ فِي فَضْلِ هَذِهِ السُوَرةِ المُبَارَكَةِ المُسَمَّاةِ بِسُورَةِ التَوْحِيدِ والإِخْلاَصِ وَالصَمَدِ: اخبار در فضل اين سوره مباركه بسيار است از طريقه عامه و خاصه از پيغمبر اكرم و ائمه اطهار : و آنچه حقير ]به[ دست آوردم بيست و پنج حديث است و اين احاديث چند دسته است: يك دسته خاص اين سوره، يك دسته اين سوره با آية الكرسى، يك دسته اين سوره با سوره قدر، يك دسته اين سوره با سوره الكافرون، يك دسته اين سوره با آيه آمَنَ الرسول، يك دسته با چند سوره ديگر. بارى، خلاصه مفاد اين اخبار: در بسيارى از اخبار دارد قرائتش ثواب قرائت ثلث قرآن دارد كه اگر سه مرتبه بخواند ثواب يك ختم قرآن دارد[2] . و در بعضِ ديگر اين اخبار دارد حضرت
رسول 9 تشبيه فرمود به ولايت و محبت اميرالمومنين 7 كه هر كه او را قلباً دوست دارد ثلث ايمان را دارد، و هر كه قلباً و لساناً دوست دارد دو ثلث ايمان را دارد و هر كه قَلبَاً وَلِسَانَاً وَيَدَاً دوست دارد، يعنى نصرت او را، تمام ايمان را دارد[3] ، چنانچه ]يك بار
خواندن[ سوره توحيد ثلث قرآن ، دو ]بار خواندن آن[ دو ثلث قرآن ]و[ سه ]بار خواندن آن [تمام قرآن ]است[؛ و در فراش براى سلامتى؛ و از خانه بيرون رفتن براى حفظ خانه و آنچه در خانه است[4] ؛ براى اموات يازده مرتبه سبب آمرزش جميع
آنهاست[5] ؛ به شش طرف: قُدَّام و خَلْف[6] و يَمِين و يَسَار و فَوْق و تَحْت[7] حفظ از
كليه آفات؛ حضور ظالم سه مرتبه آهسته بخواند از شر او ايمن مىشود[8] ؛ در نماز
باعث قبولى نماز مىشود كه اگر در هيچ نمازهاى فريضه قرائت نشود، جزو مُصَلّين محسوب نمىشود[9] و فوايد ديگر كه كمتر سوره است كه در فضيلت به درجه سوره
توحيد برسد، بالاخص اگر مقرون به سوره حمد باشد. و در بعضى اخبار بعض اين فوايد را مقرون با سوره قدر يا سوره الكافرون يا آية الكرسى يا بعض آيات ديگر فرموده. و اين اخبار در كافى كلينى و من لا يحضر صدوق و امالى و تهذيب شيخ طوسى و عياشى و وسائل و وافى و بحار و ساير كتب اخبار و كتب فقهيه ضبط شده[10] .
* * *
[1] . چشمها او را در نمىيابد و اوست كه ديدگان را در مىيابد، و او لطيف آگاه است. انعام: آيه 103.
[2] .ر.ك: تفسير قمى: ج1، ص241؛ التوحيد «صدوق»: ص423 و تفسير واحدى: ج1، ص415.
[3] . و چون گفتيد: «اى موسى، تا خدا را آشكارا نبينيم، هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد». پس درحالى كه مىنگريستيد، صاعقه شما را فروگرفت. سوره بقره: آيه 55.
[4] . و موسى از ميان قوم خود هفتاد مرد براى ميعاد ما برگزيد، و چون زلزله، آنان را فرو گرفت. سورهاعراف: آيه 155.
[5] . پدرم از پدرش از اميرالمؤمنين 7 روايت مىنمايد كه فرمود: خضر را در شب قبل جنگ بدر درخواب ديدم. پس به او گفتم: چيزى به من ياد بده كه با آن بر دشمنانم پيروز شوم، گفت: بگو: «يا هُوَيا مَن لا هُوَ إلّا هُوَ» هنگامى كه صبح شد آن را براى رسول خدا9 تعريف كردم پس پيامبرفرمود: اى على، اسم اعظم را آموختى پس در روز بدر بر زبانم بود ـ تا قول آن حضرت 7 ـ: وعلى 7 در روز صفين به هنگام حمله به دشمن آن را مىگفت، عمار بن ياسر به امام عرض كرد :اى اميرالمؤمنين، اين كلمات رمز آلود چيست؟ امام فرمود: اسم اعظم خداست و ستون توحيدخدا، لا إله إلّا هو است. ر.ك: التوحيد «صدوق»: ص86 و بحارالأنوار: ج3، ص222، ح12.
[6] . الله معنايش معبودى است كه خلق در او حيرانند و به سوى او به هنگام هراس و پريشانى پناهمىبرند. خداوند از ديدهها پنهان و از عقل و خيالها نهان است. همان.
[7] . الله، يعنى معبودى كه خلق از درك حقيقت او و احاطه به كيفيتش حيرانند. ر.ك: مجمع البيان :ج10، ص860 و زبدة التفاسير: ج7، ص555.
[8] . عرب مىگويد: اَلِهَ الرجل: هنگامى كه در چيزى متحير شود و به علم آن احاطه پيدا نمىكند ووَلَه: هنگامى كه به چيزى در سختىها و امور ترسناك پناه برده مىشود. اگر از چيزى فارغ شد.ر.ك: التوحيد: ص87، ضمن ح2 و بحارالأنوار: ج3، ص222.
[9] . خداوند هر چيز را با مشيّت خود خلق كرد و مشيّت را با خودِ مشيّت آفريده است. كافى: ج1،ص110، ح4؛ التوحيد: ص143، ح19 و بحارالأنوار: ج4، ص145، ح20 (با اندكى تفاوت).
[10] . خدايى كه در حاجت به او رو كنند.
معرفى سوره
- بازدید: 511