اشاره
در قبل اثبات شد که حدیث منزلت کاملا صحیح و متواتر است.حال در این مطلب میخواهیم دلالت این حدیث را مطرح کنیم.
در این حدیث امده است که حضرت علی علیه السلام به نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم،مثل حضرت هارون علیه السلام به حضرت موسی علیه السلام است.خب.ما مقامات حضرت هارون علیه السلام را در قران کریم می نویسیم:
1-خلافت
به این ایه دقت کنید:
وَوَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاَثِینَ لَیْلَهً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً وَقَالَ مُوسَی لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ(ایه 142 سوره اعراف)
ترجمه: و با موسی سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسی [هنگام رفتن به کوه طور] به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و [کار آنان را] اصلاح کن و راه فسادگران را پیروی مکن.
در این ایه میخوانید که حضرت موسی علیه السلام به حضرت هارون علیه السلام فرموده است که در قوم من جانشین من باش.دقیقا چیزی که نبی اکرم فرمود که:
لا ینبغی ان اذهب الا و انت خلیفتی(خصائص حضرت علی ج 1 ص 64/مستدرک حاکم ج 3 ص 143/مسند احمد ج 1 ص 330/فضائل الصحابه ج 2 ص 682/مجمع الزوائد ج 9 ص 157/السنه ابن ابی عاصم ج 2 ص 565 و کتب دیگر)
پس حضرت علی علیه السلام خلیفه بر حق نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم،طبق حدیث ایشان و قران کریم است.
2-وزارت
به این ایه دقت کنید:
وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَی الْکِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِیرًا(ایه 35 سوره فرقان)
ترجمه"و همانا به موسی کتاب را عطا کردیم و برای او برادرش هارون را وزیر قرار دادیم.
پس طبق حدیث منزلت و این ایه شریفه،حضرت علی علیه السلام وزیر نبی اکرم بودند.همانطور که در روز انذار گفت.
3-برادری و اخوت:به این ایات دقت کنید
هَارُونَ أَخِی(ایه 30 سوره طه)
ترجمه:هارون برادرم را.
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَی وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ(ایه 45 سوره مومنون)
ترجمه: سپس موسی و برادرش هارون را با آیات خود و حجتی آشکار فرستادیم.
طبق این آیات،حضرت هارون برادر حضرت موسی علیهما السلام بوده اند.پس حضرت علی علیه السلام هم برادر نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بودند.همانطور که نبی اکرم به حضرت علی فرمود:انت اخی فی الدنیا و الاخره(سنن ترمذی ج 5 ص 636)
4-شریک امر نبوت بودن
به این آیات دقت کنید:
وَأَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی(ایه 32 سوره طه)
ترجمه:و او را در امرم مشارکت بده.
در این حدیث امده است که حضرت هارون علیه السلام در امر نبوت،شریک حضرت موسی علیه السلام بود.پس حضرت علی علیه السلام هم در زمینه نبوت شریک پیامبر اسلام بوده است.همانطور که نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم وقتی این ایه نازل شد که میفرماید:انما انت منذر و لکل قوم هاد(ایه هفت سوره رعد)فرمودند:من انذار دهنده هستم و حضرت علی علیه السلام هادی و هدایت کننده قوم من است(الدر المنثور سیوطی ج 4 ص 45/مستدرک حاکم ج 3 ص 140)
پس حضرت علی علیه السلام در امر نبوت،با نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم مشارکت داشت.
5-بازوان نبی اکرم
به این چند ایه دقت کنید:
اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی(ایه 31 سوره طه)
ترجمه:پشتم را به او استوار کن
قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا بِآیَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ(ایه 35 سوره قصص)
ترجمه: فرمود به زودی بازویت را به [وسیله] برادرت نیرومند خواهیم کرد و برای شما هر دو تسلطی قرار خواهیم داد که با [وجود] آیات ما به شما دست نخواهند یافت شما و هر که شما را پیروی کند چیره خواهید بود.
پس حضرت علی علیه السلام بازوی نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بود و دلاوری ایشان در جنگ ها بی نظیر بود تا جایی عمرو بن عبدود و مرحب خیبری به دست ایشان به درک واصل شدند.
7-نافرمانی قوم از حضرت علی
به این ایات دقت کنید:
وَلَقَدْ قَالَ لَهُمْ هَارُونُ مِن قَبْلُ یَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ وَإِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِی وَأَطِیعُوا أَمْرِی قَالُوا لَن نَّبْرَحَ عَلَیْهِ عَاکِفِینَ حَتَّی یَرْجِعَ إِلَیْنَا مُوسَی قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَن تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی(ایات 90 تا 94 سوره طه)
ترجمه: و در حقیقت هارون قبلا به آنان گفته بود ای قوم من شما به وسیله این [گوساله] مورد آزمایش قرار گرفته اید و پروردگار شما [خدای] رحمان است پس مرا پیروی کنید و فرمان مرا پذیرا باشید گفتند ما هرگز از پرستش آن دست بر نخواهیم داشت تا موسی به سوی ما بازگردد.موسی گفت ای هارون وقتی دیدی آنها گمراه شدند چه چیز مانع تو شد که از من پیروی کنی آیا از فرمانم سر باز زدی؟گفت ای پسر مادرم نه ریش مرا بگیر و نه [موی] سرم را.من ترسیدم بگویی میان بنی اسرائیل تفرقه انداختی و سخنم را مراعات نکردی.
و در جای دیگر درباره نافرمانی قوم حضرت موسی علیه السلام اینطور گفته است:
وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَی مُوسَی وَهَارُونَ وَنَجَّیْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ وَنَصَرْنَاهُمْ فَکَانُوا هُمُ الْغَالِبِینَ وَآتَیْنَاهُمَا الْکِتَابَ الْمُسْتَبِینَ وَهَدَیْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ وَتَرَکْنَا عَلَیْهِمَا فِی الْآخِرِینَ(ایات 114 تا 119 سوره صافات)
ترجمه: و در حقیقت بر موسی و هارون منت نهادیم و آن دو و قومشان را از اندوه بزرگ رهانیدیم و آنان را یاری دادیم تا ایشان غالب آمدند و آن دو را کتاب روشن دادیم و هر دو را به راه راست هدایت کردیم و برای آن دو در [میان] آیندگان [نام نیک] به جای گذاشتیم.
در این ایات شریفه به گمراهی امت حضرت موسی بعد از ایشان میپردازد و بسیار هم تاکید میکند تا حدی که میگوید از کرب عظیم.یعنی از اندوه بسیار بزرگ و بعد میگوید و انان را یاری دادیم تا پیروز شدند.حضرت علی علیه السلام هم بعد از فوت نبی اکرم صلی الله علیه و اله و سلم همین حال را داشتند و بعد از 25 سال،غالب شدند.

نوشتن دیدگاه