87- صدق گفتار امام در مورد شهادت رشید هجری

(زمان خواندن: 2 - 3 دقیقه)

ابوحسان عجلی گفت: دختر رشید هجری را ملاقات کردم و به او گفتم: هر آن چه را که از پدرت شنیدی برایم بیان کن. گفت: از پدرم شنیدم می گفت: حبیبم امیرالمؤمنین (علیه السلام) به من فرمود: ای رشید، صبر تو چگونه خواهد بود وقتی که حرام زاده بنی امیه به دنبال تو بفرستد و دست ها و پاها و زبان تو را قطع نماید؟ عرض کردم: یا امیرالمؤمنین، آیا آخر این (مصایب) به بهشت منتهی می شود؟ فرمود: آری ای رشید، در حالی که تو در دنیا و آخرت با من خواهی بود. دختر رشید گفت: به خدا سوگند چند روزی نگذشته بود تا این که عبیدالله بن زیاد حرام زاده به دنبال پدرم فرستاد و از او خواست تا از امیرالمؤمنین (علیه السلام) برائت بجوید و پدرم بیزاری نجست. عبیدالله به او گفت: رفیقت (امیرالمؤمنین (علیه السلام)) به تو نحوه مردنت را فرموده است:؟ رشید گفت: دوستم، که صلوات خدا بر او باد، به من فرمود: همانا تو (عبیدالله) مرا به برائت و بیزاری از او فرا می خوانی و من برائت نمی جویم و تو مرا جلو می آوری و دست ها و پاها و زبانم را قطع می کنی.
عبیدالله گفت: به خدا سوگند رفیق تو را دروغگو می کنم. او را جلو آورید و دست ها و پاهایش را قطع کنید و زبانش را نبرید. (دختر رشید گفت): سپس دست ها و پاهایش را بریدند و او را به خانه ما آوردند. به او گفتم: ای پدر، فدایت شوم. آیا از آن چه که به تو رسیده، احساس درد می کنی؟ گفت: دخترم، به خدا سوگند خیر، مگر به اندازه فشاری که به انسان در میان ازدحام جمعیت می آید. سپس همسایگان و آشنایانش نزد او می آمدند و گریه می کردند و او را ستایش می نمودند. رشید می گفت: برایم کاغذ و قلم بیاورید تا از آن چه واقع خواهد شد، به شما خبر دهم (از اخباری که) مولایم امیرالمؤمنین (علیه السلام) مرا از آنها آگاه فرمود. برای او کاغذ و قلم آوردند و او شروع کرد به بیان فتنه ها و سختی ها و آن چه که در آینده اتفاق می افتد، و همه آنها را به امیرالمؤمنین (علیه السلام) اسناد می داد. و مطالب و اخبار او را می نوشتند تا این که موضوع به اطلاع ابن زیاد رسید و دلاکی را فرستاد تا زبان او را قطع نماید و در آن شب فوت کرد. رحمت خداوند بر او باد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) او را رشید مبتلا می نامید و علم بلایا و منایا را به او تعلیم فرمود (که در اثر آگاهی از آن علم) وقتی با کسی ملاقات می کرد، به او می گفت: فلانی پسر فلانی، تو به فلان مرگ فوت می کنی و تو ای فلانی، به فلان نحو کشته می شوی و همان گونه که رشید می گفت، اتفاق می افتاد. رحمت خداوند بر او باد.(1)
**************************************
1) علی (علیه السلام) و المناقب، ص 134 - 233.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page