آقای حاج احمد موسی الرضا فرمودند: شخصی به نام آقا مجتبی پای ایشان سیاه شده بود، به دکتر پروفسور عدل مراجعه می کند، بعد از عکسبرداری و آزمایش دکتر دستور می دهد که باید عمل شود و پای ایشان قطع گردد، پدر آقا مجتبی از دکتر تقاضا می کند که یک روز مهلت بدهید تا من کارهایم را انجام دهم، از بیمارستان به طرف مسجد مقدس جمکران حرکت می کند، وارد شهر قم و مسجد مقدس جمکران می شود، نماز تحیت مسجد و نماز صاحب الزمان را می خواند، دست به دعا بر می دارد و برای شفای فرزندشان دعا می کند و از امام زمان (علیه السلام) می خواهد که به حق فاطمه زهرا(س) عنایتی فرماید تا پای جوانش قطع نشود، بعد از دعا و راز و نیاز به درگاه خداوند احدیت از مسجد مقدس جمکران به طرف تهران حرکت می کند، وقتی وارد بیمارستان می شود فرزندش می گوید: بابا کجا بودی از دیروز. می گوید: پسرم رفته بودم مسجد مقدس جمکران (صاحب الزمان) برای شفای شما دعا کنم، تا اینکه دکتر بالای سر مریض می آید، دستور می دهد مجتبی را به اطاق عمل ببرند، پدر مجتبی می گوید: آقای دکتر خواهش می کنم یک عکس دیگر از پای ایشان بردارید، بعدا عمل کنید. دکتر قبول می کند، وقتی عکس را می آورند دکتر نگاه می کند با تعجب می گوید: چه کردی که استخوان سیاه را سفید نمودی، در حالی که پدر مجتبی گریه می کرد گفت: بخدا قسم هر چه هست از ناحیه صاحب الزمان و مسجد مقدس جمکران است.
از توجهات امام زمان (علیه السلام) استخوان سیاه سفید می شود
- بازدید: 665