«عن بشارة الاسلام، عن محمد بن علی (علیهما السلام) قال: الصوت فی شهر رمضان فی لیلة الجمعه فاسمعوا و اطیعوا، و فی آخر النهار صوت الملعون ابلیس ینادی ان فلانا قتل مظلوما یشکک الناس، و یفتنهم فکم فی ذلک الیوم من شاک متحیر، فاذا سمعتم ذلک الصوت فی رمضان یعنی الاول فلا تشکوا انه صوت جبرئیل، و علامة ذلک انه ینادی باسم المهدی و اسم ابیه».
حدیث سی و ششم - در کتاب بشاره الاسلام از حضرت امام محمد بن علی (علیهما السلام) است که فرمود: نداء منادی در ماه رمضان شب جمعه است پس بشنوید و اطاعت کنید، و در آخر روز ندای شیطان است که گوید فلانی مظلوم کشته شده و مردم را به شک اندازد و فتنه می اندازد، چقدر مردمی که در این روز به حال شک و تحیر در آیند، لذا وقتی شنیدید ندای اول را شک نکنید آن صدای جبرئیل است و علامتش آن است که ندا نماید به نام مهدی و نام پدرش امام حسن عسکری (عليه السلام).
از صادقی وفا
مهر جهانتاب
از طلعت زیبای تو گر پرده برافتد ************** ماه از نظر مردم صاحب نظر افتد
گر پیش رخت گل به زند لاف نکوئی ************** از شاخه به یک جنبش باد سحر افتد
در باده ی عشق تو ندانم چه اثرهاست ************** کز خویش هر آنکس که خورد بی خبر افتد
با کام هوس هر که ره عشق تو پوید ************** با هر قدمی مرحله ای دورتر افتد
ای حجت ثانی عشر ای مهر جهانتاب ************** از طلعت زیبای تو کی پرده برافتد
گردیدن روی تو به مرگ است میسر ************** با شوق دهم جان که به رویت نظر افتد
از فخر زنم طعنه بر افلاک چو گردی ************** از رهگذرت بر من بی پا و سر افتد
ای منجی عالم ستم و جور شد از حد ************** بازآ که ز دست متعدی سپر افتد
پر مظلمه شد دهر بیا تا شجر عدل ************** در سایه جان پرور تو بارور افتد
گر قوت دل منتظران خون جگر شد ************** غم نیست چو وصل تو به خون جگر افتد
ای منتقم خون شهیدان ره حق ************** مپسند که خونهای مقدس هدر افتد
گویند دعای سحری راست اثرها ************** لطفی که دعاهای (وفا) کارگر افتد
از محیط قمی
شاهد غیبی
ای منتظران مژده که آمد گه دیدار ************** بر بام برآئید که شد ماه پدیدار
آن شاهد غیبی که نهان بود به پرده ************** از پرده به بزم آمد و از بزم ببازار
باز آمد و از رنگ رخ و جلوه ی بالاش ************** شد کلبه ی ما رشک چمن غیرت گلزار
برخاست شمیم خوش آن طره ی مشکین ************** یا قافله ی مشگ رسیده است ز تاتار
هر سال بهار ار چه بسی نغز و نکو بود ************** امسال نکوتر بود از پا روز پیرار
عید است و بود مولد مسعود شه کل ************** همنام شهنشاه رسل احمد مختار
شاهنشه دین حجت موعود که باشد ************** بر قافله ی کون و مکان قافله سالار
هم آمر و هم ناجی و هم صاحب امر است ************** هم قادر و هم عالم و هم فاعل مختار
آن شمس ولایت که فروغی است از او مهر ************** شد در مه شعبان بگه نیمه نمودار
در طور جهان کرد تجلی چو جمالش ************** شد شش جهت از نور رخش مطلع انوار
هادی امم مظهر حق مهدی موعود ************** آن قایم غایب ز نظر واقف اسرار
چون جان به تن و عقل به سر نور بدیده ************** پیداست بر عقل و نهان است ز انظار
از مجاهدی پروانه
کیمیای نظر
ز سوز عشق تو چون گرم التهاب شوم ************** چو شمع شعله کشم آنقدر که آب شوم
هزار چشمه نور از تو در دلم جاریست ************** به کهکشان روم و رشک آفتاب شوم
تو ای سلاله خورشید ذره پرور باش ************** مباد آنکه چو زلفت به پیچ و تاب شوم
مشام من ز گل روی خود معطر کن ************** که با نسیم سبک سیر هم رکاب شوم
به شوق چشمه ی وصل تو آمدم مپسند ************** که در کویر غمت خسته از سراب شوم
کنونکه دامنم از اشک شوق لبریز است ************** بیا که من ز وصال تو کامیاب شوم
هزار شکوه که ناگفته در دلم باقیست ************** ولی چو لب به سخن آوری مجاب شوم
من و غلامی درگاه مهدی موعود ************** که با شنیدن نامش در انقلاب شوم
در آن حریم که نامحرم است مهر منیر ************** کیم که ذره ی ناچیز آن جناب شوم
به گرد شعله چو (پروانه) سوختم ای دوست ************** بدین امید که از عاشقان حساب شوم
از صغیر اصفهانی
جاء الحق
هر آنچه می زنم از دفتر وجود ورق ************** نوشته است بخط جلی که: جاء الحق
نخست جلوه خالق، امام آخر خلق ************** یقین فراخته از غیب در عیان بیرق
به یمن مولد مسعود مهدی موعود ************** زمین به عرش برین از شرف گرفته سبق
ولی مطلب حق آنکه کارگاه وجود ************** به دست او ز ازل تا ابد بود مطلق
چگونه عالم ایجاد را نظامی بود ************** نمی گرفت ز اضداد اگر که نظم و نسق
از او قواعد اسلام راست استحکام ************** از او مسائل و احکام را، بود رونق
شد او به پرده غیب نهان و منتظرند ************** به مقدمش همه خلق ها فرق به فرق
برای آنکه نمایند نثار مقدم او ************** زمانه هستی خود را نهاده روی طبق
(صغیر) دانی در بحر، زورقی باید ************** ببحر معرفت امروز او بود زورق
از حسین جوهری
اختر برج امامت گهر بحر وجود
سرور و صاحب ما جان جهان می آمد ************** حجت ثانی عشر فخر زمان می آمد
امشب از نور وجودش شده عالم روشن ************** ذکر خیرش همه جا ورد زبان می آمد
مظهر و آینه ی ذات خداوند احد ************** آنکه دارد ز نبی نام و نشان می آید
موسم حق کشی و ظلم و ستم می گذرد ************** دوره ی معدلت و امن و امان می آید
روز پیروزی یاران وفادار وی است ************** وقت رسوا شدن مدعیان می آید
بود یکچند چو خورشید پس ابر نهان ************** حال از لطف خداوند، عیان می آید
تا معطر کند از عطر عدالت دنیا ************** در گلستان جهان مشگ فشان می آید
شادی مقدم مسعود شه بخت جوان ************** پدر پیر فلک باز جوان می آید
ناظم کشور ایجاد و شه ملک وجود ************** سرپرست همه ی کون و مکان می آید
تا کند بندگیش حضرت عیسی ز فلک ************** بر زمین خرم و خوش وجد کنان می آید
ای صبا از طرف شاه تو این مژده ببر ************** ناتوانان جهان را که توان می آید
عالم ملک و شهادت ز تراب قدمش ************** غیرت خلد برین رشگ جنان می آید
اختر برج امامت گهر بحر وجود ************** (جوهری) فخر همه پادشهان می آید
حدیث (۳۶)
- بازدید: 656