نظری بر من افتاده ز پا کن ای دوست ************** دلم از قید غم هجر رها کن ای دوست
بسر خوان تو با دست تهی آمده ام ************** بخششی بر من بی برگ و نوا کن ای دوست
لشگر نفس مرا تاخته بر کشور دل ************** عقل را بر من و دل حکمروا کن ای دوست
ایکه وجه اللهی و روی همه جانب تست ************** دل ما را بری از روی و ریا کن ای دوست
با همه نامه سیاهی بتو روی آوردیم ************** تو به حسن نظرت روی بما کن ای دوست
من بیمایه اگر از نظرت افتادم ************** تو به افتاده نظر بهر خدا کن ای دوست
این دل و دیده اگر قابل دیدار تو نیست ************** قابلیت بدل و دیده عطا کن ای دوست
کام عاشق بوصال تو روا می گردد ************** عاشق سوخته را کامروا کن ای دوست
گر چه دوران فراق تو بطول انجامید ************** تو برای فرج خویش دعا کن ای دوست
حکم حکم تو بود صاحب هر امر توئی ************** من کیم تا بتو گویم که چها کن ای دوست
یاد کن (ملتجی) از گفته استاد که گفت ************** دوست را با عمل خویش رضا کن ای دوست
صاحب هر امر
- بازدید: 374