اين فراز از سخنان امام هشتم عليه السلام، پاسخ اين شبهه را می دهد که عزاداری بر امام حسین عليه السلام، بدعت در اسلام نیست و در سنت پیامبر و ائمه معصومین (علیهم السلام)، سابقه داشته است؛ زيرا بدعت، آن است که ريشه دينی و دستوری از جانب پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، در فعل و قول، نداشته باشد.
طريحي از لغت شناسان صاحب نام در کتاب مجمع البحرين، چنین میگويد: البدعه: وما ليس له أصل في كتابٍ ولا سنّه، وإنّما سُمّيَتْ بدعه؛ لأنّ قائلَها ابتدعها هو نفسه.[1]بدعت، كار تازهی در دين است كه ريشه در قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) نداشته باشد. بدعت را از اين جهت بدعت ناميده اند، چون گويندهی آن، از پيش خود، ساخته و به وجود آورده است.
ابن حجر عسقلانی از علمای اهل سنت، نیز بدعت را اينگونه معنا كرده است: والمُحْدَثات بفتح الدال جمع مُحْدَثَه، والمراد بها: ما أحدث وليس له أصل في الشرع ويسمّي في عرف الشرع بدعه، وما كان له أصل يدلّ عليه الشرع فليس ببدعه.[2]
محدثات، به فتح دال، جمع (محدثه) است. مراد از آن، هر چیز جدیدی است كه ریشهی شرعی نداشته باشد و در عرف شرع، بدعت نامیده شود و هر چیزی كه ریشه و دلیل شرعی داشته باشد، بدعت نیست. بنابراین، معنای بدعت همان است كه به صورت اختصار بیان گردید؛ اما عزاداری و گریه بر شهادت امام حسین علیه السلام، ریشه دینی در آیات قرآن و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، دارد؛ از جمله:
دلالت آیات قرآن بر جواز، گریه یعقوب نبی در فراق یوسف
سرگذشت حضرت یوسف علیه السلام از ابتدا تا پایان ماجرا همانند یك تراژدی خوفناك و تأثر برانگیز نقل شده است. آن هنگام كه آتش حسد در دل برادران یوسف زبانه می كشد و نقشه ناپدید ساختن او را می كشند تا زمانی كه در دل چاه قرار میگیرد و با پیراهن پاره پاره و آغشته به خون برادر، پدر را از دریده شدن به وسیله گرگ با خبر می كنند و به دنبال آن تأثّر و اندوه بی حدّ و اندازه یعقوب در غم از دست رفتن فرزند و گریه هر صبح و شام تا آنجا كه خداوند از زبان حضرت یعقوب علیه السلام، این چنین می فرماید: وَ قَالَ يَأَسَفَي عَلَي يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ.[3]گفت ای دریغ بر یوسف، و در حالی كه اندوه خود را فرو می خورد، چشمانش از اندوه سپید شد.
حزن و گریه یعقوب چنان بود که چشمان وی از شدت حزن و گریه، نابینا گردید با این كه می دانست او زنده است و به آغوشش باز می گردد. حال چگونه است حال پیامبر اسلام در اعلام شهادت فرزند خویش از طرف فرشته وحی؟
از این دلیل قرآنی، جواز گریه و زاری بر اولیاء الهی و شكوه و شكایت از اعمال سردمداران ظلم به پیش گاه خداوند استفاده می شود و به عنوان سیره یكی از پیامبران الهی، دلیلی محكم و قرآنی بر اصل مشروعيّت عزاداری و گریه بر مصیبت ها مورد بهره برداری قرار می گیرد.
دلالت سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، گریه پیامبر(صلی الله علیه و آله) در فراق حمزه
همچنین در سیره و سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز گریه بر اشخاص مرده و شهید، بسیار فراوان گزارش شده است؛ از جمله:ما رأينا رسول اللّه صلّي الله عليه و آله وسلّم باكياً أشدّ من بكائه علي حمزه، وضعه في القبله، ثمّ وقف علي جنازته، وانتحب حتّي بلغ به الغشي، يقول: يا عمّ رسول اللّه! يا حمزه! يا أسد اللّه! وأسد رسوله! يا حمزه! يا فاعل الخيرات! يا حمزه! يا كاشف الكربات! يا حمزه! يا ذابّ عن وجه رسول اللّه.[4]
ندیدیم پیامبر(صلی الله علیه و آله) بر كسی گریه كند، آن گونه كه به شدّت در شهادت عمویش حمزه، اشك می ریخت، بدن حمزه را به طرف قبله قرار داد، و با صدای بلند گریه كرد تا حال غش به آن حضرت دست داد.
حال آيا آیات قرآن و سيره و سنّت پيامبر خدا(صلی الله علیه و آله)، نمی تواند بهترین دليل و حجت شرعی بر اقامه عزا برای امام حسين علیه السلام باشد؟[5]
گریه و حزن پیامبر(صلی الله علیه و آله) قبل از شهادت امام حسین علیه السلام
علاوه بر این، قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، پیامبر اسلام، هنگامی كه با اطلاع از غیب الهی، از شهادت فرزند خویش، خبر دادند، خویشتن نیز بارها و بارها، در مناسبت های گوناگون برای سبط و فرزند خویش و مظلومیت وی در کربلا، اشک ریختند و گریستند؛ از جمله حاکم نیشابوری از محدثین اهل سنت، از بنت الحارث، چنین نقل می کند:
فدخلت يوما إلي رسول الله فوضعته في حجره، ثم حانت مني التفاته فإذا عينا رسول الله (صلی الله علیه و آله) تهريقان من الدموع قالت: فقلت: يا نبي الله بأبي أنت وأمي مالك؟ قال: أتاني جبرئيل عليه الصلاه والسلام فأخبرني ان امتي ستقتل ابني هذا.[6]
روزی خدمت حضرت رسیدم و حسین را در آغوش آن حضرت گذاردم؛ حضرت به من التفاتی نمود و چشمانش پر از اشك گردید. عرض كردم: یا نبی الله پدر و مادرم فدایتان چه شده است؟ حضرت فرمود: جبرئیل علیه الصلاه والسلام نزد من آمد و مرا با خبر ساخت كه امت من به زودی این فرزندم را می كشند.
و نیز ابن عثم از دیگر مولفان اهل سنت، نیز به گریه و اندوه پیامبر(صلی الله علیه و آله)، قبل از شهادت امام حسین علیه السلام، چنین اشاره می کند:
عن ابن عباس قال: ... خرج النبي صلي الله عليه وآله وسلم في سفر له، فلما كان في بعض الطريق وقف فاسترجع ودمعت عيناه، فسئل عن ذلك، فقال: هذا جبريل يخبرني عن أرض بشاطي الفرات يقال لها كربلا، يقتل بها ولدي الحسين ابن فاطمه ... رجع وهو متغير اللون محمر الوجه فخطب خطبه بليغه موجزه وعيناه يهملان دموعا... .[7]
از ابن عباس روایت شده: ... نبی اكرم(صلی الله علیه و آله) در مسافرتی بودند، در میانه راه، توقف نمود و استرجاع نمود [انا لله و انا الیه راجعون گفت] و اشك از چشمان حضرتش جاری شد، از علت این اقدام حضرت سؤال كردند، حضرت فرمود: جبریل هم اكنون به من خبر داد از سرزمینی در ساحل فرات كه به آن كربلا گفته می شود، و در آن جا فرزندم حسین بن فاطمه به شهادت می رسد. سپس رسول خدا صلّی الله علیه وآله بازگشت و با رنگ پریده و صورتی گلگون خطبه بلیغ و موجزی خواند و این در حالی بود كه چشمان آن حضرت پر از اشك بود ... .
و نیز از قول عایشه، همسر پیامبر از کتاب المعجم الکبیر طبرانی از مولفان اهل سنت، چنین نقل شده است:
... قال فان أمتك ستقتله من بعدك ... يقتل ابنك هذا واسمها الطف ... ثم خرج إلي أصحابه فيهم علي وأبو بكر وعمر وحذيفه وعمار وأبوذر رضي الله عنهم وهو يبكي ... .[8]
... جبرئیل به پیامبر(صلی الله علیه و آله)، وحی رساند: امت تو فرزندت حسین بن علی را بعد از تو می كشند ... فرزندت را در سرزمینی كه «طفّ» نام دارد می كشند ... رسول خدا در حالیکه چشمان اش پر از اشک بود و گریه می کرد، به جمع اصحابش كه علی و أبوبكر و عمر و حذیفه و عمّار و أبوذر بودند، پیوست ... .
سیره عملی پیامبر خدا، در اعلان خبر شهادت فرزندش امام حسین علیه السلام، و نیز گریه و اندوه قبل از شهادت وی، سخن كسانی كه عزاداری را بدعت می دانند به چالش كشیده و مهر بطلان بر آن می زند. چراکه، در منابع حدیثی و تاریخی شیعه و اهل سنت، گریه بر امام حسین علیه السلام، در سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، ذکر گردیده است و قابل کتمان نیست.
پی نوشت :
[1] . طریحی، مجمع البحرين، ج 1، ص 163.
[2] . عسقلانی، فتح الباري شرح صحيح البخاري، ج 13، ص 212.
[3] . سوره یوسف، آیه 84.
[4] . طبری، ذخائر العقبي، ص 181.
[5] . ر.ک: سایت موسسه تحقیقاتی ولیعصر، مقاله آيا عزاداري براي امام حسين، بدعت است، لینک
[6] . حاکم نیشابوری، مستدرك الصحيحين، ج 3، ص 176
[7] . ابن عثم، الفتوح، ج 4، ص 325.
[8] . طبرانی، المعجم الكبير، ج 3، ص107.
منبع: فرهنگ نیوز