هنگامی که حضرت علی (ع) بستری شد فرزندانش یک یک آمدند و به دست و پای پدر افتادند، و قدم مبارک او را می بوسیدند و می گفتند: پدر جان این چه حالی است که از شما مشاهده می کنیم، کاش مادرمان فاطمه (س) زنده بود و ما را تسلی می داد، و کاش در مدینه کنار قبر جدمان رسول خدا (ص) بودیم و درد دل خود را به آن حضرت می گفتیم، آه از غریبی و یتیمی...
آه جانسوز و شیون جانکاه آنها به گونه ای بود که هر کس می شنید بی اختیار گریه می کرد.
امیرمؤمنان (ع) یکایک آنها را به آغوش می گرفت و می بوسید و می فرمود: صبر کنید، من نزد جد شما محمد مصطفی (ص) و مادر شما فاطمه (س) می روم، من در این شب ها در خواب دیدم، رسول خدا (ص) با آستین خود، غبار از چهره ام پاک کرد و می گفت: ای علی آن چه بر تو بود به جای آوردی، این خواب دلالت دارد که نقاب جسم را از پیش روی جانم بر خواهند داشت.(399)
399) 1.روصة الشهدا، ص 170