ایکه ایمان خلائق فرع ایمان شماست
اصل دین تصدیق بر کیفیت شان شماست
نامه اعمال خلق اوّلین و آخرین
در کف مستوفی سرکار دیوان شماست
هر که در ارض و سما و عالم ایجاد هست
ز ابتدا تا انتهای عمر مهمان شماست
با جلال قبّهات این آسمان لاجورد
غنچه نیلوفری از بهر عمّان شماست
عرصه ایجاد را چابک سواری لازم است
وسعت میدان امکان بهر جولان شماست
این سخاوت را که مذکور است نامش در جهان
چون سعادت خانهزاد جود و احسان شماست
با وجود این مروّت یا امیرالمؤمنین
این تغافل دور از الطاف و احسان شماست
عالمی از ظلم و دستانداز عدوان شد خراب
خاصّه این کشور که ویران گشت ایران شماست
آنچه از باد مخالف غرق شد در بحر ظلم
کشتی ناموس و ننگ دوستداران شماست
این قلمرو گشت از مستوفیان زیر و زبر
آخر این ویرانه سکنای محبّان شماست
مقبلت در صورت آزاد است در معنی اسیر
گر تبه کار است امّا از غلامان شماست
گرچه سلمان و اباذر نیست امّا سالهاست
ذاکر شاه شهیدان و ثناخوان شماست
بایدش مضمون چو اخلاص تو بر جان داشتن
شاعری آن بِهْ نباید شعر پنهان داشتن
بند ششم
- بازدید: 225