غدیر، جاری در همه اعصار

(زمان خواندن: 5 - 9 دقیقه)

سخنرانی امام راحل، قدس سره، به مناسبت عید غدیر
امیدوارم ان‏شاءالله این عید مبارک به همه ملتهای مظلوم و بخصوص به ملت‏شریف ما مبارک باشد. خداوند ان‏شاءالله که با عنایات خاصه خود نظری به این ملت‏ بزرگ که باید گفت پرچمدار اسلام در این عصر هستند، به اینها عنایت ‏خاصی بفرماید و آنها را از عنایات خاصه خود نصیب بزرگ عنایت‏ بفرماید.


من درباره شخصیت‏ حضرت امیر چه می‏توانم بگویم و کی چه می‏تواند بگوید؟! ابعاد مختلف ه‏ای که این شخصی ت‏بزرگ دارد، به گفتگوی ماها و به سنجش بشری در نمی‏آید. کسی که انسان کامل است و مظهر اسماء و صفات حق‏تعالی است، ابعادش به حسب اسماء حق‏تعالی باید هزار تا باشد و ما از عهده بیان حتی یکی ‏اش نمی‏توانیم برآییم. این شخصیت که جامع تضاد است، امور متضاد در او جمع است، کسی نمی‏تواند در حول و حوش او سخن بگوید، از این جهت من در این موضوع بهتر می‏دانم که ساکت‏باشم. لکن مساله‏ای را که بهتر است ما بگوییم، انحرافاتی است که برای ملتها و خصوصا برای شیعیان این حضرت پیش آمده است. در طول تاریخ دست هایی که این انحرافات را از اول به وجود آورده‏اند و توطئه‏ هایی که بوده است در طول تاریخ و اخیرا در این سالهای اخیر، سده‏ های اخیر پیش آمده است، آنها را عرض کنم.
مساله غدیر، مساله‏ای نیست که بنفسه برای حضرت امیر یک مساله‏ ای پیش بیاورد، حضرت امیر مساله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد، آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است. خدای تبارک و تعالی که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول‏ الله کسی نیست که بتواند عدالت را به آن طوری که باید انجام بدهد، آن طوری که دلخواه است انجام بدهد، مامور می‏کند رسول ‏الله را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهی داشته باشد، این را نصب کن. نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوی حضرت باشد، مقامات معنوی حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود و اینکه روایات ما و از آن زمان تا حالا این غدیر را آن قدر از آن تجلیل کرده‏اند، نه از باب اینکه حکومت‏ یک مساله‏ ای است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس می‏گوید که «به قدر این کفش بی‏قیمت هم پیش من نیست‏»، آنکه هست اقامه عدل است. آن چیزی که حضرت امیر، سلام ‏الله‏ علیه، و اولاد او می‏توانستند در صورتی که فرصت‏به آنها بدهند، اقامه عدل را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند لکن فرصت نیافتند. زنده نگه داشتن این عید نه برای این است که چراغانی بشود و قصیده ‏خوانی بشود و مداحی بشود، اینها خوب است، اما مساله این نیست. مساله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشی که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته این باید روش ملتها و دست ‏اندرکاران باشد. قضیه غدیر، قضیه جعل حکومت است، این است که قابل نصب است و الا مقامات معنوی قابل نصب نیست، یک چیزی نیست که با نصب این مقام پیدا بشود، لکن آن مقامات معنوی که بوده است و آن جامعیتی که برای آن بزرگوار بوده است، اسباب این شده است که او را به حکومت نصب کنند. و لهذا می‏ بینیم که در عرض صوم و صلوة و امثال اینها می‏آورد و ولایت مجری اینهاست. ولایتی که در حدیث غدیر است‏به معنای حکومت است، نه به معنای مقام معنوی. و حضرت امیر را، همان طوری که من راجع به قرآن عرض کردم که قرآن - و در روایات است این - نازل شده است‏به منازل مختلف، کلیاتش سبع والی سبعین والی زیادتر، تا حالا رسیده است‏به دست ماها به صورت یک مکتوب، حضرت امیر هم این طور است، رسول خدا هم این طور است. مراحل طی شده است، تنزل پیدا کرده است، از وجود مطلق تنزل پیدا کرده است، از وجود جماع تنزل پیدا کرده است و آمده است پایین تا رسیده است‏ به عالم طبیعت، در عالم طبیعت این وجود مقدس و آن وجود مقدس و اولیای بزرگ خدا. بنابراین، این که حدیث غدیر را ما حساب کنیم که می‏خواهد یک معنویتی را برای حضرت امیر، با یک شانی برای حضرت امیر درست کند نیست; حضرت امیر است که غدیر را به وجود آورده است، مقام شامخ اوست که اسباب این شده است که خدای تبارک و تعالی او را حاکم قرار بدهد.
مساله، مساله حکومت است; مساله، مساله سیاست است، حکومت عدل سیاست است، (1) تمام معنای سیاست است. خدای تبارک و تعالی این حکومت را و این سیاست را امر کرد که پیغمبر به حضرت امیر واگذار کنند، چنانچه خود رسول خدا سیاست داشت و حکومت‏ بدون سیاست ممکن نیست، این سیاست و این حکومتی که عجین با سیاست است، در روز عید غدیر برای حضرت امیر ثابت‏ شد. این که / در این روایت / در روایات هست که «بنی ‏الاسلام علی خمس‏» این ولایت، ولایت کلی امامت نیست، آن امامی که هیچ عملی مقبول نمی‏شود الا به اعتقاد به امامت، این معنایش این حکومت نیست. خوب! ما بسیاری از ائمه‏ مان حکومت نداشتند. ما الان معتقدیم که حضرت امیر در یک برهه از زمان به حکومت رسید، حضرت امام حسن هم یک مدت بسیار بسیار کمی به حکومت رسید، باقی ائمه حکومت نداشتند. آن که خدای تبارک و تعالی جعل کرد و دنبالش هم برای ائمه هدی جعل شده است، حکومت است، لکن نگذاشتند که این حکومت ثمر پیدا بکند، بنابراین حکومت را خدا جعل کرده است‏برای حضرت امیر، سلام ‏الله‏ علیه، و این حکومت ‏یعنی سیاست، یعنی عجین با سیاست. از اعوجاج هایی که پیدا شده است مع‏ الاسف، این است که، یعنی اعوجاج زیاد پیدا شده اما / از / بزرگترین این است که دست هایی از زمان سابق، از زمان خلفای اموی و خلفای عباسی، علیهم‏ لعنة‏ الله، از آن زمان دست هایی پیدا شده است که بگویند که دین علیحده از مسائل است و سیاست علی حده از حکومت است. هرچه طرف پایین آمده است، این قوت گرفته است تا وقتی بازیگری های دنیا که دیدید باید دین را یک چیز تعبدی قرار داد، این بازیگریهای آمدند و این طور کردند که / به / ماها هم باورمان آمده بود که دین چکار دارد به سیاست، سیاست مال امپراطورها. این معنایش این است که تخطئه کنیم خدا را و رسول خدا را و امیرالمؤمنین را، برای این که حکومت‏ سیاست است، حکومت که دعا خواندن نیست، حکومت که نماز نیست، حکومت روزه نیست. حکومت، حکومت عدل اسباب این می‏شود که اینها اقامه بشود، اما خود حکومت‏ یک دستگاه سیاسی است. آنی که می‏گوید دین از سیاست جداست، تکذیب خدا را کرده است، تکذیب رسول خدا را کرده است، تکذیب ائمه هدی را کرده است. و این که این قدر صدای غدیر بلند شده است و این قدر برای غدیر ارج قایل شده‏اند - و ارج هم دارد - برای این است که با اقامه ولایت‏ یعنی با رسیدن حکومت‏ به دست صاحب حق، همه این مسائل حل می‏شود، همه انحرافات از بین می‏رود. اگر حکومت عدل بپا شود، اگر گذاشته بودند که حضرت امیر، علیه‏السلام، حکومتی را که می‏خواهد بپا کند، تمام انحرافات از بین رفت و محیط یک محیط صحیح و سالم می‏شد که آن وقت مجال برای همه اشخاص که دارای افکار هستند، عرفا که دارای افکار هستند، حکما که دارای افکار هستند، فقها، همه برای آنها مجال هم پیدا بشود. از این جهت اسلام «بنی عباس خمس‏»، نه معنایش این است که ولایت در عرض این است، ولایت اصلش مساله حکومت است، حکومت هم این طوری است، حکومت‏ حتی از فروع هم نیست. آن چیزی که برای ائمه ماقبل از غدیر و قبل از همه چیزها بوده است، این مقامی است که مقام ولایت کلی است که آن اقامت است که در روایت هست که «حسن و حسین امامان قاما او قعدا» وقتی قعد است که امام نیست. امام به معنای حکومت نیست، این یک امام دیگری است و آن مساله‏ای دیگری است. آن مساله، مساله‏ای است که اگر او را کسی قبول نداشته باشد، اگر تمام نمازها را مطابق با همین قواعد اسلامی شیعه هم بجا بیاورد باطل است. این غیر حکومت است، آن در عرض اینها نیست، آن از اصول مذهب است، آنی است که اعتقاد به او لازم است و از اصول مذهب است. و انحرافی که پیدا شده است - علاوه بر همه انحرافاتی که - همین انحراف است که ما باور کردیم که سیاست به ما چه ربط دارد. غدیر آمده است که بفهماند که سیاست‏به همه مربوط است، در هر عصری باید حکومتی باشد با سیاست، منتها سیاست عادلانه که بتواند به واسطه آن سیاست اقامه صلوة کند، اقامه صوم کند، اقامه حج کند، اقامه همه معارف را بکند و راه را باز بگذارد برای این که صاحب افکار، یعنی آرام کند که صاحب افکار، افکارشان را با دلگرمی و با آرامش ارایه بدهند. بنابراین این طور نیست که ما خیال کنیم که ولایتی که در این جا می‏گویند آن امامت است و امامت هم در عرض فروع دین است، نخیر; این ولایت عبارت از حکومت است، حکومت مجری اینهاست، در عرض هم به این معنا نیست، مجری این مسایل دیگر است. این انحرافات خیلی زیاد است، نمی‏شود همه ‏اش را احصا کرد.
____________________________
×. صحیفه نور، ج 20، ص‏27-30(سخنرانی امام راحل در تاریخ 2/6/65).
1. عدل: مانند و مثل چیزی در وزن و اندازه

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مداحی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 شـوال

١ـ عید سعید فطر٢ـ وقوع جنگ قرقره الكُدر٣ـ مرگ عمرو بن عاص 1ـ عید سعید فطردر دین مقدس...


ادامه ...

3 شـوال

قتل متوكل عباسی در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسی ملعون، به دستور فرزندش به قتل...


ادامه ...

4 شـوال

غزوه حنین بنا بر نقل برخی تاریخ نویسان غزوه حنین در چهارم شوال سال هشتم هـ .ق. یعنی...


ادامه ...

5 شـوال

١- حركت سپاه امیرمؤمنان امام علی (علیه السلام) به سوی جنگ صفین٢ـ ورود حضرت مسلم بن عقیل...


ادامه ...

8 شـوال

ویرانی قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) به دست وهابیون (لعنهم الله) در هشتم شوال سال 1344 هـ .ق....


ادامه ...

11 شـوال

عزیمت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طایف برای تبلیغ دین اسلام در یازدهم...


ادامه ...

14 شـوال

مرگ عبدالملك بن مروان در روز چهاردهم شـوال سال 86 هـ .ق عبدالملك بن مروان خونریز و بخیل...


ادامه ...

15 شـوال

١ ـ وقوع ردّ الشمس برای حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)٢ ـ وقوع جنگ بنی قینقاع٣ ـ وقوع...


ادامه ...

17 شـوال

١ـ وقوع غزوه خندق٢ـ وفات اباصلت هروی1ـ وقوع غزوه خندقدر هفدهم شوال سال پنجم هـ .ق. غزوه...


ادامه ...

25 شـوال

شهادت حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) ، رییس مذهب شیعه در بیست و پنجم شوال سال 148 هـ...


ادامه ...

27 شـوال

هلاكت مقتدر بالله عباسی در بیست و هفتم شوال سال 320 هـ .ق. مقتدر بالله، هجدهمین خلیفه عباسی...


ادامه ...
012345678910

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page