جداسازی قرآن از شرح و تفسیر پیامبر(ص)

(زمان خواندن: 4 - 7 دقیقه)

 در روزگار نبوی هر آیه که بر رسول الله صلی الله علیه و آله نازل می شد ، شرح و تفسیر آن از سوی حضرت بیان می گردید و کسانی نیز به نگاشتن آن می پرداختند. این شرح نویسی اغلب در حاشیه با نزدیک آیه صورت می گرفت و مسلمانان در مسجد گرد هم می نشستند و تا شرح هر ده آیه را فرا نمی گرفتند ، رسول خدا صلی الله علیه و آله به ده آیه دیگر نمی پراخت. (670)
آن توضیحات که در بردارنده معنای لغات و شان نزول آیه و احکام و تفسیر آیات بود همه بر گرفته از جانب خدای متعال و به بیان رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود و بر چرم ، تخته ، استخوان کتف گوسفند و ابزار دیگر نوشته می شد و مصحف نام می گرفت.
در آن دوره ،نگارش آیات ،بدون شرح و تفسیر ،متداول نبود و هر کس خود می دانست که چه قسمت از نگاشته وی قرآن است و چه بخشی شرح و تفسیر .پس از پیامبر صلی الله علیه و آله نگاشتن آیات بدین صورت ممنوع شد و در دوره حکمرانی عمربن خطاب این ممنوعیت شدت گرفت و عذر خلیفه آن بود که می ترسید قرآن با غیر آن چنان درآمیز که در آینده تمایز آنها از یکدیگر ممکن نباشد.
امروزه در هزاران کتاب لغت و تفسیر - از نسخه های چاپی و خطی- آیات قرآن با ترجمه و شرح و تفسیر ،نگاشته شده است و در شناخت حتی یک حرف آن میان آیه و غیر آیه اشتباهی رخ نمی دهد. در آن دوره ها این سهولت شناخت وجود نداشته ولی باید اعتراف کرد که دستیابی به آن نیز ناممکن نبوده است.
آن توضیحات و تفسیرها در هر حال ، گفتار رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود که از جانب وحی بدآنها پی می برد. بنابراین به همان دلیل که حفظ اصل قرآن لازم بود ، حفظ شرح و تفسیر آن نیز بر مسلمانان و پیشوای آنان واجب بود ،و شاید از یک نظر ، حفظ آن شرح و تفسیرها اهمیت بیشتر داشت. زیرا دشمننان از وجود آیات بدون شرح و نفسیر بهتر می توانستند توده ها را با تاویل و توجیهات نامناسب خام سازند و به پیروی خود وادارند. افزون بر این ، خداوند خود حفظ آیات قرآن را تضمین کرده است ،اما نسبت به شرح و تفسیر آن که از سوی پیامبرش بیان می شود ، چنین تضمینی نسپرده است و این وظیفه مسلمانان است که برای بهره جویی خود از آیات قرآن و نیز در امان ماندن از تحریف معنوی قرآن و گمراهی ،شرح و تفسیرهای نبوی را حفظ کنند و این امر جز با بیان و نوشتن آنها ممکن نیست. بنابراین ، عذر در هم آمیزی آیات و شرح و تفسیر آن ،عذری پذیرفته نیست و باید دلیل آن ممنوعیت را در چیز دیگر جستجو کرد.
زمانی که فرضیه کافی بودن قرآن برای راهنمایی امت حسبنا کتاب الله مطح گردید منظور از قرآن ، پیام های جبرئیل - بدون توضیح و شرح - بود. کاش پس از دور نگاه داشتن خاندان نبوی از عهده داری پیشوایی مسلمانان ، دست کم همانن مصحف ها که در بردارنده شرح و تفسیر آیات بود به آتش کشیده نمی شد و مسلمانان به بیان و نگارش آن مجازات نمی شدند.
در آن توضیحات ، شان نزول هر آیه نگاشته شده و از آن نمونه در بیان آیه ان شانئک هو الابتر نوشته بودند که این آیه در شان پدر عمر و عاص نازل گشته است. و منظور از فاسق در ان جائکم فاسق بنبا ولیدبن عقبه (671)
است و درخت لعنت شده در قرآن و الشجرة الملعونة فی القرآن (672)
دودمان بنی امیه اند.
آیاتی دیگر نیز بود که در نکوهش قریش ، منافقان و مسلمانان سست ایمان نازل شده بود. اینان در روزگار خلفا اغلب در دستگاه خلافت دارای مقام بودند و با وجود آن آیات هرگز ممکن نبود مردم بدان کمترین توجهی کنند تا چه رسد به آن که دارای مقامات عالی حکومتی شوند.
در توضیح آیات یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک. (673)
انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا...(674)
کونوا مع الصادقین(675)
سوره دهر و مانند آن ، در مصاحف نکاتی یادداشت شده بود که آشکارا بیانگر فضیلت علی بن ابی طالب علیه السلام و خاندان نبوی بود و با توجه به مفاد آنها ، پیروی از غیر آنان بر مسلمانان روا نبود. (676)
دومین زمامدار مسلمانان ،در آغاز خلافتش دستور داد که از این پس قرآن باید بدون شرح نوشته شود. سپس قرآنی با چنین ویژگی را نزد دخترش حفصه به امانت سپرد تا در فرصت مناسب ، نمونه آن به همه مناطق فرستاده شود و تنها همان ،مورد پیروی قرار گیرد. او به کاگزارانش نیز ابلاغ کرد که مردم را به قرآن مشغول دارند و از حدیث دور سازند.
این دستور به تدریج جلوه آیین نامه دولتی یافت و افراد به ترک پیروی آن باخواست و مجازات می شدند و مسلمانان مصاحف خود را از بین می بردند یا از ترس ماموران حکومت ، آن را پنهان می کردند و در مجالس از شرح و تفسیر آیات کمترین سخنی به میان نمی آوردند. مفسران سنی می نویسند : صبیغ بن عسل تمیمی ، از اشراف بنی تمیم و شیخ قبیله ، به فهم قرآن علاقه وافر داشت و به همین سبب پیوسته به شهرها سفر می کرد تا شاید کسی از صحابیان را بیابد و از معانی آیات از او پرسش کند. زمانی عمر و بن عاص به عمر بن خطاب نوشت که در اینجا فردی هست که از تفسیر قرآن بسیار می پرسد. خلیفه نوشت : بی درنگ او را روانه مدینه کنید.
زمانی که او به مدینه رسید ، چون نمی دانست به چه سبب به آن جا فرا خوانده شده است از جناب خلیفه معنای آیه و الذاریات ذروا (677)
را پرسید ! خلیفه برافروخته گردید و با خوشه خرما (678)
صد ضربه به سرش زد. مرد گفت :ای امیر المومنین ! آن چه در سرم بود بیرون رفت. زمانی که او از زمین بلند شد تا به زندان رود از پیراهنش خون می چکید. پس از بهبودی بار دیگر او را نزد خلیفه بردند و او صد ضربه به وی زد که در کمرش شیارهایی بر جای ماند و دوباره به زندان افتاد و در مرتبه سوم به خلیفه التماس کرد که اگر می خواهی مرا بکشی ،بکش و از این شیوه شکنجه رهایم ساز. خلیفه او را به بصره تبعید کرد و به استاندار بصره ابوموسی اشعری نوشت : از این فرد در بصره سخت مراقبت کن. نه کسی با وی رفت و آمد کند ، نه سخن گوید.
وی مدت زمانی هر جا می رفت کسی با او سخن نمی گفت ،تا این که از این وضع رقت بار به تنگ آمد واز ابوموسی تقاضا کرد تا نزد خلیفه شفاعتش کند. ابوموسی نیز شرح درماندگی و توبه او را به خلیفه اطلاع داد و سرانجام وی از مرگ تدریجی رهید. (679)
بدین سان مسلمانان معنات و شرح و تفسیر آیات را فراموش کردند و جز روخوانی کلمات و توجه به اعراب آن ،بهره ای از قرآن نبردند. بسیاری از احکام و شان نزول آیات و حتی جزئیات رویدادها در هاله ابهام ماند و مسلمانان بی آن که بدانند یا بتوانند بپرسند که منظور هر آیه چیست ،به خواندن قرآن می پرداختند و چون افراد رفته رفته با احکام و معانی آیات بیگانه شدند صدای اعتراض از کسی بر نمی خاست و حکومتیان به مشکلی بر نمی خوردند. بارها رخ می داد که مسلمانی از دیاری دور به مدینه آید و پرسشی از معنای آیه از خلیفه کند و او در جواب درمانده شود و سرانجام بگوید آن چه از قرآن می دانید عمل کنید. حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید. (680)
مفهوم این گفته آن بود که آن چه از قرآن فرا نگرفته اید ، نه عمل بدان لازم است و نه پرسش از آن

670) مسند احمد ، ج 5،ص 410
671) برادر رضاعی عثمان بن عفان و والی وی در کوفه.
672) اسراء / 60.
673) مائده 67.
674) مائده 55.
675) توبه ، 119
676) اینک در بیشتر تفاسیر اهل سنت ، در تفسیر همین آیات ، احادیثی هست که تایید کننده همین نظر است.
677) ذاریات 1
678) زمانی که خرما را از خوشه جدا می سازند از خوشه خشک آن برای جارو کردن و مانند آن استفاده می کنند.
679) تفسیر ابن کثیر ،ج 4 ، ص 232 ،الاتقان ،ج 2 ،ص 4 ، تفسیر قرطبی ، ج 18 ،ص 29 ، نقش ائمه در احیای دین ، ج 6 ، ص 117 و 118.
680) الدر المنثور ،ج 6 ، ص 317 ، المستدرک علی الصحیحین ،ج 2 ،ص 514 ،تفسیر طبری ، ج 3، ص 138 ، تاریخ ابن کثیر ، ج 4 ، ص 473 ،الاتقان ، ج 1 ، ص 115.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

مؤسسه جهانی سبطین علیهما السلام

loading...
اخبار مؤسسه
فروشگاه
درباره مؤسسه
کلام جاودان - اهل بیت علیهم السلام
آرشیو صوت - ادعیه و زیارات عقائد - تشیع

@sibtayn_fa





مطالب ارسالی به واتس اپ
loading...
آخرین
مولودی
سخنرانی
تصویر

روزشمارتاریخ اسلام

1 ذی قعده

١ـ ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)٢ـ مرگ اشعث بن قیس٣ـ وقوع جنگ بدر صغری ١ـ...


ادامه ...

11 ذی قعده

میلاد با سعادت حضرت ثامن الحجج، امام علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) روز یازدهم ذیقعده سال ١٤٨...


ادامه ...

15 ذی قعده

كشتار وسیع بازماندگان بنی امیه توسط بنی عباس در پانزدهم ذیقعده سال ١٣٢ هـ.ق ، بعد از قیام...


ادامه ...

17 ذی قعده

تبعید حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) از مدینه به عراق در هفدهم ذیقعده سال ١٧٩ هـ .ق....


ادامه ...

23 ذی قعده

وقوع غزوه بنی قریظه در بیست و سوم ذیقعده سال پنجم هـ .ق. غزوه بنی قریظه به فرماندهی...


ادامه ...

25 ذی قعده

١ـ روز دَحوالارض٢ـ حركت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) از مدینه به قصد حجه...


ادامه ...

30 ذی قعده

شهادت امام جواد (علیه السلام) در روز سی ام ذی‌قعده سال ٢٢٠ هـ .ق. شهادت نهمین پیشوای شیعیان...


ادامه ...
0123456

انتشارات مؤسسه جهانی سبطين عليهما السلام
  1. دستاوردهای مؤسسه
  2. سخنرانی
  3. مداحی
  4. کلیپ های تولیدی مؤسسه

سلام ، برای ارسال سؤال خود و یا صحبت با کارشناس سایت بر روی نام کارشناس کلیک و یا برای ارسال ایمیل به نشانی زیر کلیک کنید[email protected]

تماس با ما
Close and go back to page