چنان که خلیفه دوم پیش بینی کرده بود پیشوایی عثمان زمینه ساز فرمانروایی فراگیر امویان شد. همه مناصب و مراکز حساس اجتماعی و سیاسی در دست امویان قرار گرفت. قدرت و جرات امویان و مرواینان همه در سایه زمامداری عثمان رشد کرد.آن گاه نیز که علی بن ابی طالب علیه السلام به پیشوایی برگزیده شد ، همه نیروی عظیم فکری و دینی او صرف مبارزه با کژی های پیمان شکنان و گمراهانی شد که با سماجت بر اهداف زیانبار خود تاکید داشتند. همانان که خلفای پیشین زمینه ساز قدرت و شوکت آنان بودند.
در برخی کتاب ها می خوانیم :عمر به اعضای شورا گفت : اگر شما با یکدیگر همکاری و خیر خواهی داشته باشید ثمر خلافت را خود و فرزندانتان خواهید چشید ، اما چنان که با یکدیگر به حسد و رقابت و دشمنی برخیزید ، معاویة بن ابی سفیان در حکومت از شما پیشی می گیرد. معاویه پیوسته می گفت : به خدا سوگند ،من فقط در سایه منزلتی که نزد خلیفه دوم داشتم ، توانستم بر مردم فرمان برانم.این جایگاهی است که وی مرا در آن قرار داده است و از زمانی که مرا نصب کرد ، عزل ننمود ،در حالی که هیچ امیری را به کار نگرفت جز آن که زمانی بعد به جایش دیگری را نصب کرد یا به سبب بعضی اعمالش بر او خشم گرفت و او را به نزد خود فرا خواند. اما مرا نه عزل کرد و نه غضب نمود. او همه شامات را به من سپرد و بعد از او عثمان مرا تقویت و تایید کرد. (784)
784) مختصر تاریخ دمشق ، ج 9 ، ص 161 ،تاریخ الامم و الملوک ، ج 5 ،ص 88 - 90 ،الغدیر ، ج 9 ،ص 35.