شخصی بود بسیار زاهد و عابد، که هرگز با کسی آمیزش نمی کرد؛ و به مجالس و محافل، حاضر نمی شد. وقتی ترک عزلت کرده، ملازمت مجلس واعظی را اختیار کرد. مردم از آن تعجب نموده، به او گفتند: موجب ترک عزلت و مداومت بر این صحبت چیست؟
گفت: رسول خدا - صلی الله علیه و آله - را در خواب دیدم، و به من فرمود: برو به مجلس وعظ فلان واعظ، که بر من صلوات بسیار می فرستند، و من از او خشنودم. (70)
70) شرح و فضایل صلوات، ص 92.