در این که قدرت در انواع آن، فی نفسه، زمینه ساز فساد، انحصارطلبی، خود کامگی، کبر ونخوت، خشونت وخون ریزی وزور گویی وستم است، جای شک وتردید نیست وسخنان حضرت علیه السّلام در خطبه های 30 و 229 ونامه های 26 و 53 وحکمت 152، گواه بر این واقعیت است. ناگفته پیدا است که قدرت - از هر نوع آن که باشد - اگر در جهت درست، که همان تعالی ورشد فرد وجامعه است واز آن به هدایت ویا عدالت ورفع ظلم یاد می شود، استفاده نمی شود، یقیناً زمینه ساز مفاسد بسیار خواهد بود.
برخی از مفاسد اجتماعی قدرت مهار نشده، به قرار ذیل است:(620)
1. عینیت حاکمیت شیطان: حضرت در خطبه 192 ضمن بر حذر داشتن مردم از اطاعت شیطان، متکبران وسرکشان وکسانی که قدرت فراوان ومهار نشده دارند، را فریفته شیطان معرفی کرده ونتیجه عملکرد ایشان را زیر پا گذاشتن احکام الهی وحاکمیت شیطان می داند.
2. سلب آزادی های عمومی: حضرت علیه السّلام همواره مردم را از رفتارهای حقارت آمیز در برابر زمامداران اسلامی، که موجب سلب خود به خودی آزادی های عمومی می شود، بر حذر داشته وتأکید می کرد که آن گونه که با ستم کاران وجباران رفتار می کنند وسخن می گویند، با من رفتار نکنید ودر ادامه، اشاره می فرماید که اگر کفایت الهی، همراه زمامدار نباشد، هیچ گاه مصون از خطا نخواهد بود.(621)
3. رواج چاپلوسی وتملق در میان مردم وروی کار آمدن یک قشر متملق در هیأت حاکمه: حضرت علیه السّلام در ادامه سخن قبل، از مردم می خواهد که با ایشان منافقانه رفتار نکند(622) که اگر دورویان، ابزار قدرت را به دست گیرند، حق گویان یا مهر سکوت بر لب می نهند ویا در زندان های جور، جان می سپارند.
4. از بین رفتن ثبات سیاسی: قدرتی که مهار نشده باشد، بازیچه هوس های شیطانی خواهد شد واراذل را پیرامون خود جمع خواهد کرد وموجب خانه نشینی افاضل خواهد شد. نهایتاً استبداد وخشونت، تألیف، تألیف قلوب را به کینه ودشمنی تبدیل می کند وبیت المال را تخلیه کرده ونظام سیاسی را در آستانه تزلزل وسقوط قرار خواهد داد امام علی علیه السّلام نظام سیاسی خلیفه سوم را در خطبه شقشقیه، بر این اساس توصیف می کند.(623)
5. از بین رفتن برتری قانون (رابطه گرایی به جای قانون گرایی): قانون برای به نظم کشیدن جامعه وجلوگیری از خروج از حد ومرزها است. قدرت مهار شده، برای اجرای این قانون به کار گرفته می شود وهر حرکت غیر قانونی را مخل نظام دانسته وبا آن مقابله می کند؛ اما قدرت مهار نشده، که قانون را مانع تجاوزات خود به حد ومرزها می داند، آن را زیر پا می گذارد.
6. سقوط ارزش های انسانی: در جایی که قدرت مهار نشود وروز به روز، به روند افزون طلبی خود ادامه دهد، به بیان حضرت علیه السّلام، جنون قدرت پیدا کرده(624) وکم کم فریاد انا ربّکم الاعلی سر می دهد. بدیهی است این قدرت، نه تنها زمینه ساز تعالی انسان ها نخواهد بود، بلکه به علت تبعات آن، ارزش های انسانی نیز سقوط خواهد کرد.
7. اخلاق سرمایه داری وحیف ومیل بیت المال ومنابع مالی مردم: اگر قدرت کنترل نشود، در ابعاد مختلف، از جمله، ازدیاد قدرت مالی، افزایش پیدا خواهد کرد. این امر باعث می شود که نه تنها خوی ساده زیستی از بین برود، بلکه سبب می گردد که خوی سرمایه داری - حتی به قیمت حیف ومیل بیت المال - جایگزین آن شود. عتاب شدید امام علیه السّلام به عثمان بن حنیف، به علت شرکت در یک میهمانی اشرافی را می توان در این جهت تفسیر کرد.(625)
620) برگرفته از: محد جواد ارسطا، قدرت سیاسی در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (تحقیق).
621) و4- نهج البلاغه، خ 216.
622)
623) همان، خ 3.
624) نهج البلاغه، نامه 53.
625) همان، نامه 45.