- جزئیات
- علی گفتن بها داره، علی گفتن بلا داره تو این دنیا هنوز مردم، علی گفتن گناه داره همسر علی، در و دیوار میبینه نوکر علی، طناب دار میبینه وارث علی، ته گودال میبینه دختر علی، سر بازار میبینه من هنوز برات، یه سیلی هم نخوردم من برا چی زنده ام آقا، من چرا برات نمردم آه آه آه ،غریب آقام علی گفتن سبب میخواهد علی گفتن ادب میخواهد علی گفتن که آسون نیست بابا اصل و نسب میخواهد مادرم میخواهد، کنیز زهرا باشه بابامم میخواهد، غلام مولا باشه من دلم میخواهد، تا دنیا دنیا باشه بچه ام عاشق، ابی عبدالله باشه من هنوز برات، یه سیلی هم نخوردم من برا چی زنده ام آقا، من چرا برات نمردم
|
- جزئیات
- من چه کنم خدای من چاره در این مقام چیست کوچه پُر از حرامی و این همه ازدحام چیست مردم هجوم آورند چو نیش کژدم آورند آتش و هیزم آورند مقصد این حرام چیست چرا شتاب آورند چه بی حساب آورند به کف طناب آورند مقصد این حرام چیست آش ظلم شعله ور خانه ی امن در خطر سگان هار حمله ور معنی فکر خام چیست علی ولی اعظم است علی وصی خاتم است علی شه دو عالم است گناهِ این امام چیست ای پرستوی علی، پَر مزن ز خانه ام جان نه نه ، جوان نه نه...
|
- جزئیات
- این کفر نباشد، سخن کفر نه این است تا هست علی باشد و تا بود، علی بود حیدر حیدر،حیدر حیدر شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود سلطان سخا و کَرم و جود، علی بود حیدر حیدر،حیدر حیدر ایوان نجف همه وجودم گر علی نبود من نبودم مرغ دل ما چه خوش هوایی دارد ایوان نجف عجب صفایی دارد حیدر حیدر،حیدر حیدر یاغی نی ام ترحمی ای پـادشاه حُسن گـردن کشیده ام کــه تماشا کنم تو را حیدر حیدر،حیدر حیدر ساقی برسان، باده به کف میخواهم عاشق شده ام، شور و شعف میخواهم من طرح ضریح را که دیدم گفتم یک دانه ی انگور نجف میخواهم حیدر حیدر،حیدر حیدر شمع رخ حیدر را پروانه شدم با هرچه که غیر اوست بیگانه شدم من قبل نجف قبلاعاقل بودم ایوان نجف دیدم و دیوانه شدم حیدر حیدر،حیدر حیدر من نجف میخواهم ، حیدر حیدر کربلا میخواهم،عباس عباس هانسی گروهون بیله مولاسی وار شیعه لرون حضرت عباسی وار عباس عباس،عباس عباس کربلا میخواهم،عباس عباس ای حسین، حسین حسین عباسمو در پی خطر می گردم اطراف حرم تا به سحر می گردم صدر بار اگر علقمه را فتح کنم هر بار دوباره تشنه برمی گردم عباس عباس، کربلا میخواهم شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان عاشق جنت شدم، اما نه بهر نعمتش آرزو دارم ببینم آب می نوشد حسین
|
- جزئیات
- اَسَدُاللهِ غالب رخصت شد غنیمت برا ما فرصت تا قیامت شعارم اینه بر یهود و یهودی لعنت برگرد، معنی درست سِیفُ الاسلام المُستَغاثُ بِکَ یا صاحب صَمصام یا فَرَجَ الله، یا بَقیةَ الله محشر نیازه، لشکر لشکر نیازه تیغ دو دَم نیازه، حیدر نیازه آقا دوباره مرحبها صف کشیدن دنیا خیبره، فاتح خیبر نیازه عَجِّلِ لِوَلیِّکَ الفَرَج … ناصرُ المسلمین ادرکنی رُکن ایمان و دین ادرکنی غیرتُ الله ای تکرارِ یل اُمُّالبَنین ادرکنی نَصرُ مِنَ اللهِ برا شیعه سرانجام المُستَغاثُ بِکَ یا صاحب صَمصام یا فَرَجَ الله، یا بَقیةَ الله ای وارث یَدُالله، ای دست برتر ای وارث عقیله بر روی منبر یا صاحبَالزمان با هر قطره خونم میگم و ما تَرَکناکَ یَابنَ الحیدر عَجِّلِ لِوَلیِّکَ الفَرَج …
|
- جزئیات
- راه مستقیم من راه نجف سجده میکنم به درگاه نجف شاهان جهان غلام حیدرن منم غلام حضرت شاہ نجف على على على دل على، دلبر على، سرور على ره علی، رهبر على، محشر على جان علی، جانان علی، ایمان علی روح على، ريحان على، رضوان على الله الله الله قد دلجویِ على، اون قدح روى على زور بازوی علی، طره ی گیسوی علی عالمی حیران از، تیغ دو ابروی علی مولا، مولا، مولا مولا على علیه السلام
|
- جزئیات
- اشهد ان علی ولی الله مولا فرمود: دنیا انقدر من رو پایین آوورد ، مردم اسم من رو کنار معاویه میارن دریا همیشه دریاست، مرداب همیشه مرداب دریا نجس نمی شه، زلال نمیشه مرداب بدخواه مولا که بی تقصیر نمیشه عاقل که با آل علی درگیر نمیشه با آب زمزم هم هزار دفعه بشوری یکی مثل معاویه که تطهیر نمیشه قال علی الدهر انزلنی، ثم انزلنی، ثم انزلنی ثم قیل معاویه و علی اما دیگه بسه، منجی میرسه گردن سران کفر و میزنه علنی یا حیدر مددی یا حیدر مددی،حیدر حیدر حیدر مولا همیشه مولاست، تکرار غدیر نمیشه غیر از علی به والله، کسی امیر نمیشه زندگی اونکه همه دنیاش فریبه واسه مردم جهان که شاخصه نمیشه اون آقایی که تولدش تو کعبه بوده باز زاده ی هنده که مقایسه نمیشه قال علی الدهر انزلنی، ثم انزلنی، ثم انزلنی ثم قیل معاویه و علی اما دیگه بسه، روزی میرسه مثل جنگ جمل، تیغ امام حسنی یا حیدر مددی یا حیدر مددی،حیدر حیدر حیدر
|
- جزئیات
- توی کفه حق با مرتضی مساویه خیلی خیلی فرقه تو بهشت و هاویه مادر از بنت اسد پدر ابوطالب پس با این حساب علی کجا؟ معاویه؟! هر چی سریال بسازن براش کم نمیشه اعتبار علی پدر معاویه معلوم نیست پس بنازم به تبار، علی پسر یدالله و پدر ابوطالب تمامی ایمان یک نفر ابوطالب علی که دنیا رو، به لرزه انداخته مقابلت خم شد تا کمر ابوطالب برای تولدش به گفته تاریخ چند تا خونه بوده که به نقل راویه اما کعبه جای میلاد علی بوده پس با این حساب علی کجا؟ معاویه؟! تو مقام مرتضی این بس فاطمه بهش بلی گفته شب معراج رسول الله خود حق علی علی گفته ولایت حیدر، تمامی دینه بهشت ما با حب علی که تضمیه اگه نبی خیره به مرتضی میشه آخه تو چشم حیدر، خدا رو میبینه علیهم السلام
|
- جزئیات
- السلام علی صاحب همه دنیا ،علی علی مولا پهلوون بدر و احد و یلِ یلها ،علی علی مولا زندگیمو میدم واسهی دیدن ایوون طلا اسم قشنگ مولا داره خیلی جذبه هرکسی منکرش باشه بی اصل و نسبه فقط لقب این آقا قتال العربه یا علی ابن، ابی طالب اسدالله، وجه الله پرچم تو بالای پرچمهای دنیا اُذُن الله، عین الله من شهادت میدم تو غیرت اللهای ولی الله، نور الله می زارم رو چشمام خاک غبار شهر نجف علی رو علی علی مولا موقع جنگیدن میگیره خداوندم طرف علی رو علی علی مولا اصلا مسلمونی همه بخاطر علیِ رو دوش پیغمبر جای پاهای علیِ رزق همه عالم بین دستای علیِ مرحب هم محو قد و بالای علیِ یا علی ابن، ابی طالب تک سوار، بی مانند لرزه می افته بین اعضای همه لشکر تا می بینند داره سربند پا به فرار گذاشتن وقتی که میدیدند قلعه رو از ، رو زمین کند علیه السلام
|
|
|
- جزئیات
- بنازم این سفره ی اربابی رو صحن نجف روزای آفتابی رو نام ما را بنویسید به ایوان نجف نشد از نام سگ کهف تاب آلوده از اول برنامه همین بود مـسند نـشیـن بود بهتر بگم که مولای ما بهترین بود قطعا همیشه همه جا اولین بود به علی فقط علی امیرالمومنین بود بنازم این هیبت و اقتدارو بنازم این جلوه ی کردگارو خدا گواست پی دشمن علی نروم حلالزاده رهش از حرامزاده جداست از بس بردم اسم نگارم تــعادل نـــدارم راه چارم نجفه به گنبدش دچارم با من ندار باش بکشم روی دارم منت کش تیغ دو لب ذوالفقارم علی مولا ، علی مولا علیه السلام
|
- جزئیات
- صدیقه مرضیه زهره زکیه فرموده با خطبهی فدکیه هر کی پیغمبرو خواست علی رو نه اسلامش بازیه وُ الکیه طوری با صلابت، خطبه خونده حضرت زهرا که ،تا روز قیامت عالم اینو فهمید، غاصبه هر کی نشست جز حیدر، بر تخت خلافت مادر یادمون داد، از کسی نترسیم و بلند بگیم ای که بر دشمن مرتضی علی لعنت سند تبری، خطبههای زهرا، تو مسجد پیمبر همه غرق وحشت، با وقار و هیبت، اومد سپاه حیدر الله اکبر، فاطمه تو مسجده یا که علی تو خیبر خطبهاش پر میکنه گوش فلک رو برده عقل جن و انس و ملک رو زهرا جای خود اشارهی فضهاش میسازه هزار تا باغ فدک رو قطعا داره حکمت از فدک دم زده بانویی که تو دستاشه جنت شاید این بهونه است که بخواهد بگه سقیفه یعنی اصل هر خباثت مادر یادمون داد، از کسی نترسیم و بلند بگیم ای که بر دشمن مرتضی علی لعنت خطبههای مادر، میشه ارث دختر عقیله رفت رو منبر، سندش لهوفه توی شام و کوفه، یزید میگفت به لشکر الله اکبر، غضب زینبه یا رسیده روز محشر
|
- جزئیات
- با این زخم کاری، هم آروم نمیشم هنوزم میپیچه، صدات توی گوشم به جون علی، دم آخری حلالم کن اگه نشد برات کاری کنم جوون بودی و، نشد نازنین توی مدینه خوب برات عزاداری کنم از یادم نمیره، که دیدم به میخ بالت گیره سرِ تو خورد به در ، سرِ من مستحق شمشیره صدمرد شمشیر بخوره ، یک زن مسمار نبینه پیش چشم پسری ، مادر آزار نبینه در وسط کوچه تو را میزدند کاش به جای تو مرا میزدند سرم پر ز خون و، چشام تاره تاره حسین جون به لب شد، حسن بی قراره تا گفتی میخوام، وصیت کنم دیدم حسن داره بند دلش پاره میشه نگفت آخرش، چی اومد سرت که میلرزه تنش تا حرف گوشواره میشه آتیشِ مدینه، اثرش بعد غم گوداله وای به حال زینب، وقتی میبینه گُلش پاماله صدمرد گودال بره و، یک زن انظار نبینه کاشکی ناموس علی، رنگ بازار نبینه صدمرد پامال بشه و، دختر سیلی نخوره کاشکی زهرای حسین، جمع اشرار نبینه حالا اومدی خوابن حالا که تموم دخترای شام اومدی عمو عباس و نیاوردی چرا تنها اومدی میون شعلهها، یکی میزد صدا عمو سوختم (اینان تو را زدند غرور علی شکست)
|
- جزئیات
- خوردیم عمری نان دربار نجف را گشتیم هر شب کوچه بازار نجف را من عاشق این شهرم و دارم همیشه در کیف پولم چند دینار نجف را خالق به میزان محبّت در گل ما بالا و پایین کرده مقدار نجف را انگشتر دُر دوست دارم چون که هر روز در دست خود می بینم آثار نجف را اول نجف شد خلق ، بعد از آن خداوند در عرش خود آورد تکرار نجف را ایوان طلا ، به به ، زبانم بند آمد باید ببوسم دست معمار نجف را قطعاً علی قبله ست ، ازروی تقیه کعبه به دوشش می کشد بار نجف را جون جونوم علییِ همه وجودوم علییِ علیه السلام
|
- جزئیات
- حضرت نفس پیمبر مددی، حیدر مددی پادشاه ازلی و ابدی، حیدر مددی معرکه حریف تو نیست احدی، حیدر مددی اسدالله بنت اسدی، حیدر مددی سردمداری آره سردمداری تو میدون یک تنه پرچمداری دستمال زردتو بستی به سر میجنگی بی زره حقم داری جَنم علی زیبا صَنم علی مرهب رو که زدی گفتی، منم علی شیر شکار علی، کوه وقار علی گفتن حق با کیه، بگو با افتخار علی جانم علی علی ، جانم علی علی علت نسیم و طوفانه علی، جانانه علی آدمو ملک پریشان علی، جانانه علی انبیا همه مسلمان علی، جانانه علی جان من فدای سلمان علی، جانانه علی بی مانندی علی، بی مانندی گفتی یا فاطمه، خیبر کندی دوزخ یعنی زمان خشم تو جنت یعنی همینکه میخندی قیام علی ،رب کلام علی گفتن کی شاهته، گفتم امام علی شور سخن علی، یا بوالحسن علی بعد از شهادتین، همه باید بگن علی حیدر حیدر، حیدر حیدر علیهم السلام
|
- جزئیات
- علیست پیکر اسلام و فاطمه، صدرش صیام، حیدر و زهراست لیلهی قدرش اباالحسن که فقط بود یار اُمّحسن بدون فاطمهاش، لَم یکن له کُفواً علی دلش شده تنگ ضریح فاطمهاش علی نشسته به بستر؛ شبیه فاطمهاش چه بستری که هنوز عطر یار را دارد به خوننشستن هجدهبهار را دارد آهای بستر دلخون! بگو چهها دیدی ردّ غلاف و ردّ تازیانه را دیدی نگفت خسخس سینهش، اسیر دود شده به تو نگفت چرا صورتش کبود شده چطور موی حسن زودتر سفید شده چطور محسن من، پشت در شهید شده بیا برات بگویم چقدر پردردم زمان غسل تنش، بهخدا که دق کردم برای غسل تنش سخت بود کار علی سیاه بود تنش مثل روزگار علی که هرچه شستمش آن زخم میخ، بند نشد که بعد فاطمه، حسّم بگوبخند نشد نگفت پشت همان در، چطور سوخته است چرا برای حسینش، کفن ندوخته است بگو وصیّت زهرا چهبود دخترکم نگفت از سر و روی کبود، دخترکم نگفت زینبم آخر اسیر خواهد شد نگفت از غم گودال، پیر خواهد شد نگفت داغ عروسم رباب را چهکند نگفت غصّهی بزم شراب را چهکند
|
- جزئیات
- تو یه کفه حق با مرتضی مساویه خیلی خیلی فرقه تو بهشت و هاویه مادر از بنت اسد پدر ابوطالب پس با این حساب علی کجا معاویه هرچی سریال بسازن براش کم نمیشه اعتبار علی پدرِ معاویه معلوم نیست پس بنازم به تبار علی پسر یدالله و پدر ابوطالب تمامی ایمان یک نفر ابوطالب علی که دنیا رو به لرزه انداخته مقابلت خم شد تا کمر، ابوطالب صل الله علیکم یا اهل بیت النبوة
|
- جزئیات
- عجب سروی؛ عجب ماهی؛ عجب یاقوت و مرجانی عجب جسمی؛ عجب عقلی؛ عجب عشقی؛ عجب جانی عجب ماه بلندی تو که گردون را بگردانی همه شاهان، غلامانند؛ آقاجان تو سلطانی بخوان تلقین؛ بخوان تلقین بر این ارواح زندانی علیّْ حُبُّه جُنَّه، قسیمُ النّار و الجَنَّه وصیُّ المصطفی حقّا، امام الانس و الجِنَّه یاعلی ،یاعلی ،یاعلی ،یاعلی مسلمانم؛ مسلمان خدای حضرت حیدر دلیل ربنّایم، ربنّای حضرت حیدر همه ایل و تبار من فدای حضرت حیدر همه آرامشم ایوانطلای حضرت حیدر درون قبر میخوانم برای حضرت حیدر علیّْ حُبُّه جُنَّه، قسیمُ النّار و الجَنَّه وصیُّ المصطفی حقّا، امام الانس و الجِنَّه یاعلی ،یاعلی ،یاعلی ،یاعلی قلم آیا برای گفتن مدحش توان دارد؟ قلم بر مدح می چرخد ولی لکنت زبان دارد قلم اینبار می خواهد که سرّی را بیان دارد قلم انگار می رقصد؛ قلم انگار جان دارد هرآنکه سینه اش پاک است، این دم بر زبان دارد علیّْ حُبُّه جُنَّه، قسیمُ النّار و الجَنَّه وصیُّ المصطفی حقّا، امام الانس و الجِنَّه یاعلی ،یاعلی ،یاعلی ،یاعلی عجب حال و هوایی در دل شب دارد این دفتر دواتی از شراب ناب بر لب دارد این دفتر ز فرط مستی اش، این بار هم تب دارد این دفتر کلام الله در جان مرکّب دارد این دفتر لبالب بر لب خود نامی از ربّ دارد این دفتر علیّْ حُبُّه جُنَّه، قسیمُ النّار و الجَنَّه وصیُّ المصطفی حقّا، امام الانس و الجِنَّه یاعلی ،یاعلی ،یاعلی ،یاعلی دل و دینم به قربانش سرم را نذر کردم تا ببوسد تیغ برّانش همان شاهی که قبل از وحی قرآن، خواند قرآنش همان شاهی که جمعند انبیا در ظلّ ایوانش رسولالله میخواند برایش از دل و جانش علیّْ حُبُّه جُنَّه، قسیمُ النّار و الجَنَّه وصیُّ المصطفی حقّا، امام الانس و الجِنَّه علیه السلام
|
- جزئیات
- جذبه ی چشم تو کوهو میلرزونه قدرت دستت دنیا رو میگردونه خورشیدو برگردوندی، شد عقلا عاجز رفتی تو میدونو گفتی، هل من مبارز من میگم خدا بهش صبر بده به خدا خیلی سخته دیدنش من اگه جای قنبر بودم میمردم وقت دیدنش یدالله تعالی تو عالی تو اعلی داره کعبه میگرده دور مولا حسودا بمیرن، خدا همش تو رو میبره بالا هرکیو کشتی دیدی تا ده نسلش رو دینمو کامل کردی فرع و اصلش رو علت سجده ی انسان ها به آدم امیرالمومنینی بودن اجدادم واسه اینکه بهتر ببینمت چشم من بازه وقت مردنم اگه تو لحظه ی مردنم میای پروازه وقت مردنم ملائک تماشا، تو عرش معلی علی سجده کرده تو مصلی نمازش یه جوره خوده خدا میگه تبارک الله علیه السلام
|
- جزئیات
- شاعر : محسن سلطانی از اول سال دلتنگ هوای نجف ام در پیچ و خم ؛ محله های نجف ام ناينی و انصاری علامه امینی و حکیم بین علما محو علمای نجف ام وقت سحر است نزدیک اذان قربان سحر های نجف در رمضان مغرب شده و زوار نجف یک سفره افطار تو بازارنجف چه افطاری ؛چای عراقی و دهین چه افطاری ؛ پیش امیرالمومنین چه افطاری ؛ همه مهمان سفره ام البنین نامت رطب است ؛ شیرینی خرمای عراق دلگرم تویی ام ؛ سوگند به گرما عراق مثل خویی و حلی و دربندی و سید جاسم خاکم بکنید در کنج حرم های عراق محرم شده ام در وادی طف احباب محبین شهن شاه نجف پس غسل کنید در اب فرات جمعیت عشاق قتیل العبرات عجب خاکی ؛ این همه گنبد و رواق عجب خاکی ؛ این همه داغ و اتفاق عجب خاکی ؛ بوسه بزن به خاک و تربت عراق چه افطاری چای عراقی و دهین چه افطاری پیش امیرالمومنین چه افطاری همه مهمان سفره ام البنین علیهم السلام
|
- جزئیات
- زیر و رو کن دل آلوده ی ما را، به علی ذکر او را لب ما آیه ی قرآن دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ نجف این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم،به ما رزق حرم را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده علیه السلام
|