- جزئیات
- وَ قَدْ أَقَامَ فِينَا هَذَا الشَّهْرُ مُقَامَ حَمْدٍ وَ صَحِبَنَا صُحْبَةَ مَبْرُورٍ وَ أَرْبَحَنَا أَفْضَلَ أَرْبَاحِ الْعَالَمِينَ ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ وَ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِ وَ وَفَاءِ عَدَدِهِ فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا
|
|
|
- جزئیات
- اومدم تنهای تنها، من همون تنهاترینم اومدم تو این غریبی، زیر سایه تون بشینم اومده دوباره اون که بی قرار و سربه زیرِ همه ی حاجتش اینه پای پرچمت بمیره اومدم با آه و گریه، این قشنگ ترین سلامِ همه ی دار و ندارم، اشک روی گونه هامِ از خودم گلایه دارم، من و از خودم جدا کن روم سیاهِ، یابن الزهراء تو برای من دعا کن یابن الزهراء، یابن الزهراء نکنه تو التهاب رو سیاهی ها بمونم امشبم بگذرِ و من از رفیقام جا بمونم دل من هواتو کرده، من هوام و از تو می خوام اومدم بگم که امسال، کربلام و از تو می خوام
|
- جزئیات
- گنهکارم گنهکارم پریشانم پشیمانم تو می دانی نه سر مانده نه سامانم پشیمانم قبول است این که بد کردم خزانم خسته ام زردم کویرم تشنه ام دردم بیابانم پشیمانم از اینکه زیر قولم می زنم باید ببخشی تو از اینکه پای عهد خود نمی مانم پشیمانم شنیدم شرط توبه , نم نم اشک است پس امشب شهادت می دهد باران چشمانم , پشیمانم پشیمانم پشیمانم به خاطر خواهیم یا رب گناهم را ببخش امشب که من عمری شاه غلام عطشانم پشیمانم گریز روضه جان سوز و سکینه با خودش می گفت از اینکه مشک دادم به عمو جانم پشیمانم علیهم السلام
|
- جزئیات
- خدا خدا خدا خدا مرا مکن ز خود جدا ببین دوباره آمدم به گریه های بیصدا مرا ببین چه بی رمق رسیده ام , آه مرا ببین که از خودم بریده ام , آه اغثنی یا رب اغثنی یا رب ببین که زار و خسته ام چه توبه ها شکسته ام اگر چه دست خالی ام امید بر تو بسته ام به خوبی ات , بد مرا , بیا بدل کن شکسته ام , بریده ام , مرا بغل کن اله العاصین اله العاصین
|
- جزئیات
- إلهی أسألک أن تعصمنی حتى لا أعصیک خدای من! از تو میخواهم مرا عصمت دهی تا نافرمانی تورا نکنم فإنی قد بهت وتحیرت من کثرة الذنوب مع العصیان همانا من مبهوت و متحیر هستم از کثرت گناهان همراه با عصیان خویش ومن کثرة کرمک مع الاحسان , وقد أکلت لسانی کثرة ذنوبی و از کثرت کرم همراه با احسان تو ,و همانا کثرت گناهان زبانم را به لکنت انداخته وأذهبت عنی ماء وجهی , فبأی وجه ألقاک وقد أخلقت الذنوب وجهی و آبروی من رفته است ,پس با چه رویی با تو روبرو شوم در حالی که چهرهام با گناهانم خو گرفته است؟ وبأی لسان أدعوک وقد أخرست المعاصی لسانی , وکیف أدعوک وأنا العاصی، وکیف لا أدعوک وأنت الکریم، و با چه زبانی تو را بخوانم در حالی که معصیتهایم زبان مرا از بین برده است , چگونه صدایت بزنم، حال آنکه چنین گناهکارم و چگونه صدایت نزنم در حالی که تو بخشنده و مهربانی وکیف أفرح و قد عصیت، وکیف أحزن وقد عرفتک چگونه می توانم خوشحال باشم در حالی که نافرمانی کرده ام، و چگونه می توانم غمگین شوم در حالی که تو را میشناسم. و انا استحیی ان ادعوک , و انا مصر علی الذنوب و من از خواندن تو شرم دارم و من بر گناهانم اصرار دارم و کیف بعبد لا یدعو سیده , و أین مفره و ملجاءه , إن یطرده و چگونه است حال برده(عبد) که مولای خود را نخواند , و گریز و پناه او کجاست ,اگر او را اخراج(طرد) کند؟ الهی بقیت بین خوف و رجاء , خوفک یُمیتنی , و راجاءک یحیینی خدای من بین بیم و امید ماندم , ترس(بیم) تو مرامیکشد , و امید تو به من زندگی میدهد
|
- جزئیات
- اعمال مشترکه ماه رمضان: قسم دوم اعمالی که در شب های ماه رمضان باید بجا آورد؛ دوازدهم- در هر شب بخواند اللَّهُمَّ بِرَحْمَتِكَ فِي الصَّالِحِينَ فَأَدْخِلْنَا وَ فِي عِلِّيِّينَ فَارْفَعْنَا وَ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ مِنْ عَيْنٍ سَلْسَبِيلٍ فَاسْقِنَا اى خدا ما را به رحمتت در صف صالحان داخل گردان و در بهشت عليين مقام بلند بخش و به كاسه آب گوارا از چشمه سلسبيل سيراب گردان وَ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ بِرَحْمَتِكَ فَزَوِّجْنَا وَ مِنَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِينَ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ فَأَخْدِمْنَا و با حور العين هم صحبت ساز و از پسران ابدى بهشت كه مانند در و لؤلؤ در صدفند خدمتگزار ساز وَ مِنْ ثِمَارِ الْجَنَّةِ وَ لُحُومِ الطَّيْرِ فَأَطْعِمْنَا وَ مِنْ ثِيَابِ السُّنْدُسِ وَ الْحَرِيرِ وَ الْإِسْتَبْرَقِ فَأَلْبِسْنَا و از ميوه هاى بهشتى و مرغ بريان آن روزى ما گردان و از لباس سندس و پرنيان و استبرق جامه پوشان وَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ وَ قَتْلاً فِي سَبِيلِكَ فَوَفِّقْ لَنَا و به ثواب ليلة القدر و ثواب حج بيت الحرام و شهادت در راه تو موفق بدار وَ صَالِحَ الدُّعَاءِ وَ الْمَسْأَلَةِ فَاسْتَجِبْ لَنَا (يَا خَالِقَنَا اسْمَعْ وَ اسْتَجِبْ لَنَا) و دعا و درخواستهاى شايسته ما را مستجاب گردان وَ إِذَا جَمَعْتَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَارْحَمْنَا وَ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ فَاكْتُبْ لَنَا و در قيامت كه خلق اولين و آخرين را جمع مى گردانى در آن روز به حال ما ترحم كن و برات بيزارى از جهنم براى ما بنويس وَ فِي جَهَنَّمَ فَلاَ تَغُلَّنَا وَ فِي عَذَابِكَ وَ هَوَانِكَ فَلاَ تَبْتَلِنَا وَ مِنَ الزَّقُّومِ وَ الضَّرِيعِ فَلاَ تُطْعِمْنَا و در دوزخ ما را به زنجير قهر مكش و به عذاب و خوارى مبتلا مگردان و از زقوم جهنم و گياه تلخ دوزخ قوت ما مگردان وَ مَعَ الشَّيَاطِينِ فَلاَ تَجْعَلْنَا وَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِنَا فَلاَ تَكْبُبْنَا (تَكُبَّنَا) و ما را با شياطين همراه مگردان و در آتش جهنم به رو مينداز وَ مِنْ ثِيَابِ النَّارِ وَ سَرَابِيلِ الْقَطِرَانِ فَلاَ تُلْبِسْنَا و پيراهن و ثوب چركين دوزخيان به ما مپوشان وَ مِنْ كُلِّ سُوءٍ يَا لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ بِحَقِّ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ فَنَجِّنَا و از هر بدى در دو عالم اى خدايى كه جز تو خدايى نيست به حق لا اله الا انت نجات بخش.
|
- جزئیات
- فرازی از دعاى حضرت امام زين العابدين(علیه السلام) در وداع با ماه مبارک رمضان السَّلامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الآْمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرِينٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُودا، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُودا، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ مِنْ أَلِيفٍ آنَسَ مُقْبِلا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِيا فَمَضَّ. سلام بر تو ای بزرگترین ماه که به خدا انتساب داری و سلام بر تو ای عید اولیای الهی ؛سلام بر تو ای گرامی ترین وقتهایی که با ما بودی و ای بهترین ماه در روزها و ساعتها ؛ سلام ما بر تو ای ماهی که آرزوها در این ماه نزدیک شد [ما فهمیدیم که چه بخواهیم] و اعمال در آن پراکنده ؛ سلام بر تو ای نزدیکی که وقتی بودی گرامی بودی و حال که در آستانه رفتن هستی، رفتنت فاجعه است ؛ سلام بر تو ای تکیه گاه امید، که در هنگام مفارقت، ما را متالم و رنجور کردی ؛ سلام بر تو ای دوست با الفت که وقتی آمدی ما را مسرور و وقتی رفتی ما را گداختی.
|
- جزئیات
- فرازی از دعای جوشن کبیر اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ يَا غَافِرُ يَا سَاتِرُ يَا قَادِرُ يَا قَاهِرُ يَا فَاطِرُ خدايا از تو درخواست مى كنم به نام مباركت اى بخشنده گناه اى پوشنده عيوب اى توانا اى قاهر غالب اى آفريننده خلق يَا كَاسِرُ يَا جَابِرُ يَا ذَاكِرُ يَا نَاظِرُ يَا نَاصِرُ (41) اى شكننده اى جبران كننده اى ياد كننده اى نظر دارنده اى يارى كننده سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَبِّ منزّهی تو ای که معبودی جز تو نیست، فریادرس فریادرس، ما را از آتش برهان ای پروردگار
|
- جزئیات
- بعد یه سال برگشتم از شبهای بی تو بودن ها از راه دوری اومدم دنبال حول حالنا ای کاش با تو بگذره سال جدید زندگیم ماه مبارک با بهار یعنی که عید بندگی حال منو عوض کن مقلّب القلوبی من هرچی هم بدم باز بیشتر از اون تو خوبی شرمندَتم خدایا , شرمندَتم خدایا آه ای غم شیرین من من با تو دارم عالمی ای داغ کهنه بر دلم هم زخمیو هم مرحمی یک لحظه هم راضی نشو دل از تو بردارم حسین صد سال دیگه هم بگذره من دوستت دارم حسین جز روزگارِ عشقت چیزی نداره عمرم شکر خدا که با تو طِی شد بهار عمرم دلتنگتم حسین جان , دلتنگتم حسین جان
|
- جزئیات
- پزشک آلمانی طبق جدیدترین تحقیقات، در یکی از برنامههایِ تلویزیونی آلمان به این سوال پاسخ میدهد.
|
|
- جزئیات
- وَمَا أَنَا يَا رَبِّ وَمَا خَطَرِى هَبْنِى بِفَضْلِكَ، وَتَصَدَّقْ عَلَىَّ بِعَفْوِكَ، أَيْ رَبِّ جَلِّلْنِي بِسِتْرِكَ، وَاعْفُ عَنْ تَوْبِيخِى بِكَرَمِ وَجْهِكَ، فَلَوِ اطَّلَعَ الْيَوْمَ عَلَىٰ ذَنْبِى غَيْرُكَ مَا فَعَلْتُهُ، وَلَوْ خِفْتُ تَعْجِيلَ الْعُقُوبَةِ لَاجْتَنَبْتُهُ، لَالِأَ نَّكَ أَهْوَنُ النَّاظِرِينَ إِلَىَّ وَأَخَفُّ الْمُطَّلِعِينَ عَلَىَّ، بَلْ لِأَنَّكَ يَا رَبِّ خَيْرُ السَّاتِرِينَ، وَأَحْكَمُ الْحاكِمِينَ ، وَأَكْرَمُ الْأَكْرَمِينَ؛ سَتَّارُ الْعُيُوبِ، غَفَّارُ الذُّنُوبِ، عَلَّامُ الْغُيُوبِ، تَسْتُرُ الذَّنْبَ بِكَرَمِكَ، وَتُؤَخِّرُ الْعُقُوبَةَ بِحِلْمِكَ. چه هستم من ای پروردگارم و اهمیت من چیست؟ به احسانت مرا ببخش و به گذشتت به من صدقه ده، پروردگارا مرا به پرده پوشیات بپوشان و از توبیخم به بزرگواری ذاتت درگذر، اگر امروز جز تو بر گناهم آگاه میشد، آن را انجام نمیدادم و اگر از زود رسیدن عقوبت میترسیدم، از آن دوری میکردم، گناهم نه به این خاطر بود که تو سبکترین بینندگانی و بیمقدارترین آگاهان، بلکه پروردگارا از این جهت بود که تو بهترین پردهپوش و حاکمترین حاکمان و کریمترین کریمانی؛ پوشنده عیبها، آمرزنده گناهان، دانای نهانها، گناه را با بزرگواریات میپوشانی و کیفر را با بردباریات به تأخیر میاندازی.
|
- جزئیات
- فراز هفت و هشت از دعای افتتاح اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَكَ عَنْ ذَنْبِي وَ تَجَاوُزَكَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ صَفْحَكَ عَنْ ظُلْمِي وَ ستْرَكَ عَلَى [عَنْ] قَبِيحِ عَمَلِي وَ حِلْمَكَ عَنْ كَثِيرِ [كَبِيرِ] جُرْمِي عِنْدَ مَا كَانَ مِنْ خَطَايَ [خَطَئِي] وَ عَمْدِي أَطْمَعَنِي فِي أَنْ أَسْأَلَكَ مَا لا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ الَّذِي رَزَقْتَنِي مِنْ رَحْمَتِكَ وَ أَرَيْتَنِي مِنْ قُدْرَتِكَ وَ عَرَّفْتَنِي مِنْ إِجَابَتِكَ فَصِرْتُ أَدْعُوكَ آمِنا وَ أَسْأَلُكَ مُسْتَأْنِسا لا خَائِفا وَ لا وَجِلا مُدِلا عَلَيْكَ فِيمَا قَصَدْتُ فِيهِ [بِهِ] إِلَيْكَ فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّي [عَلَيَ] عَتَبْتُ بِجَهْلِي عَلَيْكَ وَ لَعَلَّ الَّذِي أَبْطَأَ عَنِّي هُوَ خَيْرٌ لِي لِعِلْمِكَ بِعَاقِبَةِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى [مُؤَمَّلا] كَرِيما أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِيمٍ مِنْكَ عَلَيَّ ؛ يَا رَبِّ إِنَّكَ تَدْعُونِي فَأُوَلِّي عَنْكَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَيَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ فَلا أَقْبَلُ مِنْكَ كَأَنَّ لِيَ التَّطَوُّلَ عَلَيْكَ.فَلَمْ [ثُمَّ لَمْ] يَمْنَعْكَ ذَلِكَ مِنَ الرَّحْمَةِ لِي وَ الْإِحْسَانِ إِلَيَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَيَّ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ فَارْحَمْ عَبْدَكَ الْجَاهِلَ وَ جُدْ عَلَيْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِكَ إِنَّكَ جَوَادٌ كَرِيمٌ خدایا، بخششت از گناهم و گذشتت از خطایم و چشمپوشیات از تجاوزم و پردهافکنیات بر کردار زشتم و بردباریات از فراوانی جرمم از آنچه از خطا و گناه عمدیام بود، مرا به طمع انداخت که از درگاهت چیزی را که شایسته آن از سوی تو نیستم درخواست کنم، آنچه از رحمتت نصیبم نمودی و از قدرتت نشانم دادی و از اجابتت به من شناساندی، پس بر آن شدم که با اطمینان بخوانمت و با انس و میل بدون ترس و هراس از تو درخواست میکنم و در آنچه به خاطر آن روی به پیشگاه تو کردم این است که از تو ناز جویم، اگر برآورده شدن حاجتم تأخیر افتاد، از روی نادانی بر تو نکوهش ورزیدم، با آنکه شاید به تأخیر افتادن روا شدن حاجتم برایم بهتر باشد، چه تو به سرانجام امور آگاهی، پس هیچ مولای کریمی را بر بنده پستی، شکیباتر از تو بر خود ندیدم، ای پروردگار من، تو مرا میخوانی و من از تو روی میگردانم و با من دوستی می ورزی و من با تو دشمنی میکنم، به من محبّت میکنی و من از تو نمیپذیرم، گوئی مرا بر تو حق مهر و محبت است! و با همه اینها چیزی تو را از رحمت و احسان بر من و مهر و محبت همراه جود و بزرگواری ات بر من بازنمیدارد، بر بنده نادانت رحم کن و با فزونی احسانت بر او سخاوت و گشاده دستی داشته باش، زیرا تو بخشنده کریمی،
|
|
- جزئیات
- إِلَهِي قَدْ مَدَّ إِلَيْكَ الْخَاطِئُ الْمُذْنِبُ يَدَيْهِ بِحُسْنِ ظَنِّهِ بِكَ , إِلَهِي قَدْ جَلَسَ الْمُسِيءُ بَيْنَ يَدَيْكَ مُقِرّاً لَكَ بِسُوءِ عَمَلِهِ وَ رَاجِياً مِنْكَ الصَّفْحَ عَنْ زَلَلِهِ اى خدا اين بنده خطا پيشه گنهكار دو دست اميدش را بسوى تو دراز كرده و با حسن ظن به درگاه كرمت آمده,اى خدا اين بنده زشت بد عمل در پيشگاه حضرتت مقر و معترف به بدكارى خود و از لغزش و خطاهايش به عفو تو اميدوار است إِلَهِي قَدْ رَفَعَ إِلَيْكَ الظَّالِمُ كَفَّيْهِ رَاجِياً لِمَا لَدَيْكَ فَلاَ تُخَيِّبْهُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ فَضْلِكَ , إِلَهِي قَدْ جَثَا الْعَائِدُ إِلَى الْمَعَاصِي بَيْنَ يَدَيْكَ خَائِفاً مِنْ يَوْمٍ تَجْثُو فِيهِ الْخَلاَئِقُ بَيْنَ يَدَيْكَ اى خدا اين بنده ستمكار به آن درگاه لطف و رحمت دو دست اميدوارى دراز كرده پس تواش از كرم محروم مساز,اى خدا اين بنده كه هى به عصيان باز مىگردد در حضورت آمده و ترسان از روز محشر است إِلَهِي جَاءَكَ الْعَبْدُ الْخَاطِئُ فَزِعاً مُشْفِقاً وَ رَفَعَ إِلَيْكَ طَرْفَهُ حَذِراً رَاجِياً وَ فَاضَتْ عَبْرَتُهُ مُسْتَغْفِراً نَادِماً , وَ عِزَّتِكَ وَ جَلاَلِكَ مَا أَرَدْتُ بِمَعْصِيَتِي مُخَالَفَتَكَ وَ مَا عَصَيْتُكَ إِذْ عَصَيْتُكَ وَ أَنَا بِكَ جَاهِلٌ اى خدا اين بنده خطاكار ترسان و هراسان بسويت آمده و چشم بسوى تو گشوده با بيم و اميد و اشك چشم بر رخ جارى و به اظهار ندامت از تو آمرزش مى طلبد, و به عزت و جلال تو كه عصيانم به قصد مخالفت با تو نبود در حالى كه عصيان تو كردم جاهل به معرفتت نبودم وَ لاَ لِعُقُوبَتِكَ مُتَعَرِّضٌ وَ لاَ لِنَظَرِكَ مُسْتَخِفٌ,وَ لَكِنْ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي وَ أَعَانَتْنِي عَلَى ذَلِكَ شِقْوَتِي وَ غَرَّنِي سِتْرُكَ الْمُرخَى عَلَيَ و غرض تعرض بر عقاب و استخفاف به عظمتت نبود, و ليكن نفس مرا به خيال انداخت و شقاوت بر گناهم مدد كرد و ستاريّت و پرده پوشى تو مرا به گناه مغرور ساخت فَمِنَ الْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مَنْ يَسْتَنْقِذُنِي وَ بِحَبْلِ مَنْ أَعْتَصِمُ إِنْ قَطَعْتَ حَبْلَكَ عَنِّي, فَيَا سَوْأَتَاهْ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ (الْمَوْقِفِ) بَيْنَ يَدَيْكَ إِذَا قِيلَ لِلْمُخِفِّينَ جُوزُوا وَ لِلْمُثْقِلِينَ حُطُّوا پس اكنون از قهر و عذابت مرا كه نجات تواند داد؟ و اگر تو رشته اميدم را قطع كنى به كدام رشته ديگر چنگ زنم؟ پس اى واى از رسوايى فرداى من هنگامى كه حضور حضرتت بايستم و به سبكباران عالم فرشتگان گويند از اينجا زود بگذريد و بسنگين باران عصيان گويند از اينجا بدوزخ در افتيد أَ فَمَعَ الْمُخِفِّينَ أَجُوزُ أَمْ مَعَ الْمُثْقِلِينَ أَحُطُّ وَيْلِي كُلَّمَا كَبُرَ سِنِّي كَثُرَتْ ذُنُوبِي, وَيْلِي كُلَّمَا طَالَ عُمْرِي كَثُرَتْ مَعَاصِيَّ فَكَمْ أَتُوبُ وَ كَمْ أَعُودُ أَ مَا آنَ لِي أَنْ أَسْتَحْيِيَ مِنْ رَبِّي و من نميدانم حال خود را كه آيا با سبك باران ميگذرم يا با گرانباران بدوزخ درمى افتم اى واى بر من كه هر چه بر سالم افزوده شد بر گناهانم اضافه گرديد, و اى بر من كه هر چه عمر من طولانى گرديد بر اعمال بدم افزود چه بسيار توبه كردم و باز توبه را شكسته و بعصيان پرداختم آيا نرسيد هنگامى كه از خداى خود شرم كنم اللَّهُمَّ فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ وَ خَيْرَ الْغَافِرِينَ اى خدا پس تو را قسم ميدهم بحق محمد و آل محمد كه از گناهان من درگذر و بر حالم ترحم كن اى مهربانترين مهربانان عالم و بهترين آمرزندگان پس گريه كن و صورت به خاك گذار و بگو: ارْحَمْ مَنْ أَسَاءَ وَ اقْتَرَفَ وَ اسْتَكَانَ وَ اعْتَرَفَ اى خدا ترحم كن در حق كسى كه بد كرد و فرو در گناه شد و باز تضرع كرد و اعتراف نمود پس بگذار طرف راست صورت را و بگو: إِنْ كُنْتُ بِئْسَ الْعَبْدُ فَأَنْتَ نِعْمَ الرَّبُ اى خدا اگر بد بنده اى هستم تو نيكو خدايى هستى و نيكو پروردگارى پس بگذار طرف چپ را و بگو: عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ يَا كَرِيمُ خدايا اگر گناه ازبنده ات بزرگ است عفو و بخشش از تو بسيار نيكو است اى خداى كريم پس برگرد به حال سجود و بگو صد مرتبه: الْعَفْوَ الْعَفْوَ
|
- جزئیات
- یامَوْلاىَ بِذِکْرِکَ عاشَ قَلْبى وَبِمُناجاتِکَ بَرَّدْتُ اَلَمَ الْخَوْفِ عَنّى فَیا مَوْلاىَ وَیا مُؤَمَّلى وَیا مُنْتَهى سُؤْلى فَرِّقْ بَیْنى وَبَیْنَ ذَنْبِىَ الْمانِعِ لى مِنْ لُزُومِ طاعَتِکَ؛ مولای من دلم به یاد تو زنده است و قلبم به تیمن حضور تو می تپد و به مناجان توست که ترس و وحشت و ناامنی از وجودم میگریزد. پس ای مولای من ای تمامت آرزویم و ای منتهای خواستنم بین من و گناهانم فاصله بینداز گناهانی که مانع طاعت و عبادت توست؛
|
- جزئیات
- اللّٰهُمَّ إِنِّى أَفْتَتِحُ الثَّناءَ بِحَمْدِكَ وَأَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَنِّكَ، وَأَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَأَشَدُّ الْمُعاقِبِينَ فِى مَوْضِعِ النَّكالِ وَالنَّقِمَةِ، وَأَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِينَ فِى مَوْضِعِ الْكِبْرِياءِ وَالْعَظَمَةِ . اللّٰهُمَّ أَذِنْتَ لِى فِى دُعائِكَ وَمَسْأَلَتِكَ، فَاسْمَعْ يَا سَمِيعُ مِدْحَتِى، وَأَجِبْ يَا رَحِيمُ دَعْوَتِى، وَأَقِلْ يَا غَفُورُ عَثْرَتِى؛ خدایا، من همراه ستایشت مدح و ستودن تو را آغاز میکنم و تویی که با مهرورزیات بهسوی درستی توجّه میدهی و یقین دارم که در جای گذشت و رحمت مهربانترین مهربانانی و در جای کیفر و انتقام، سختترین کیفرکنندهای و در جایگاه بزرگمنشی و عظمت بزرگترین قدرتمندی، خدایا، در خواندنت و در درخواست از حضرتت به من اجازه دادی، پس ای شنوا ستودنم را بشنو و ای مهربان اجابت کن دعایم را و ای آمرزنده بیامرز لغزشم را.
|
- جزئیات
- اَلْحَمْدُ للّهِ الَّذي اَدْعوُهُ فَيجيبُني وَ اِنْ كُنْتُ بَطيـئاً حينَ يدْعوُني وَ الْحَمْدُ للّهِ الَّذي اَسْئَلُهُ فَيعْطيني وَاِنْ كُنْتُ بَخيلاً حينَ يسْتَقْرِضُني وَالْحَمْدُ للّهِ الَّذي اُناديهِ كُلَّما شِئْتُ لِحاجَتي وَاَخْلوُ بِهِ حَيثُ شِئْتُ لِسِرِّي بِغَيرِ شَفيـع فَيقْضي لي حاجَتي ستایش ویژه «اللّه»ی است که او را میخوانم و پاسخم میدهد؛ گرچه در هنگام دعوت او، سستی میکنم. و نیز، حمد ویژه او است که درخواست میکنم و او هم میبخشدم؛ گرچه در زمان قرضخواهی از من، بخل میورزم. و ستایش مخصوص او است که هر زمان حاجتی دارم و دوست دارم صدایش میکنم. و هرگاه اراده کنم، اسرارم را با او در میان میگذارم و حاجت میطلبم در حالی که واسطهای میان من و او نباشد...
|