برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت
که خون آلوده پیغام از کبوتر های چاهی داشت
طراوت در هوا از ریشه ی زنجیر می روید
زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت
مگر خورشید را هم می توان خاموش کرد آخر
کسی از تیره ی شب در سرش افکار واهی داشت
عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکی تر
که در آن نخ نما آغوش ، اسرار الهی داشت
کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟
مگر او نیت دیگر به غیر از خیر خواهی داشت
هماره آه او خرج دعا بر مردمان می شد
اگر در سینه اش یارای آهی گاه گاهی داشت
به تسبیحش قسم زنجیره ی عالم به دست او ست
چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت
اگر هم بوسه ای میزد به پای او غُل و زنجیر
مدام از چین پیشانی او حکم شفاهی داشت
چه بنویسم از آن گودال از آن قعر السجون از زخم
از آن زندان که حکم روضه های قتلگاهی داشت
تمام کشور من , کاظمین کوچک مردی ست
که در هر گوشه ای از خاک ایران بارگاهی داشت
تمام سرزمینم غرق در موسی بن جعفر شد
تو حول حالنایی حال و روزم با تو بهتر شد
کنون دریای طوفانی ست ایران ناخدایی کن
نمک گیر تبار توست این کشور دعایی کن
تو مثل جان درون خاک من هر گوشه پنهانی
تو شیرازی ,خراسانی , قمی آری تو ایرانی
برای دیدن تصویر در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید
کتاب گرانسنگ منتخب التواريخ، تألیف محمد
جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام،سخنران : استاد بندانی نیشابوری،با نوای : کربلایی احمد
ادامه خبر...معاونت پژوهش حوزههای علمیه با همکاری واحدهای پژوهشی حوزوی برگزار می کند: نمایشگاه کتاب و
ادامه خبر...
|